در وین هم که باشی و جهان بین دوربین های روشن بر چهره وارگاس یوساو قبر خاموش سیاوش کسرائی در نوسان باشد، مگر می شود وطن را گذاشت که از چهار سو درخطر است.
هاشمی رفسنجانی خطر در سه محور می بیند. اما حلقه محاصره مدام کاملتر وتنگتر می شود. حلقه جدید که” توطئه جمهوری اسلامی” باشد با شکایت آمریکاو عربستان به شورای امنیت می رود. برای نامه” نظام” تره هم خردنمی کنند. فضای بین المللی چنان داغ است که رسانه های مهم اتریش تااز حضور یک روزنامه نویس ایرانی درمیان میهمانان مطلع می شوند، دوربین ها را از ادبیات به سیاست می چرخانند واز پرو به ایران می آیند.
پرسش هایکی است:
- ترور واقعیت دارد یاسنایور است؟ رهبر جمهوری اسلامی در اینکار دست دارد؟-
- من پاسخ خودم را دارم و از تهران سخنان ضد و نقیض بگوش می رسد. علی خامنه ای که نوول ابزرواتور “برژنف” ایران می خواندش و مصباح یزدی در صدر رهبران جهان می نشاندش، لابد گمان می برد حلقه جدید را با “مهمل” و “مضحک” خواندش می شکند و تا انجا می ماند که رئیس جمهور را هم از قانون اساسی حذف کند و نخست وزیر منتخب مجلس “نوکرقدرت” امور رابدست بگیرد. هنوز حرف “مردی که می خواهد سلطان باشد” تمام نشده که یکی از تروریست پروران بنام که مهدی طائب باشد، از قدرت “نظام” برای ترور ملک عبداله پادشاه عربستان خبر می دهد.
همکاران طائب دردستگاه امنیتی “نظام” که در عالم ادعاهمه سیستم های اطلاعاتی جهان را بازی می دهد، تازه کشف می کنند که ایرانی دستگیر شده درآمریکا “ضدانقلاب” است و محمود احمدی نژاد تازه می فهمد ترور کار مردم بی فرهنگ است. و البته راست می گوید که مردم ایران با فرهنگند. فقط معلوم نیست چرا اوباشی که تازیانه احمدی نژاد را بر گرده سومین دانشجو فرود می آورند، وسینمای ایران رافاحشه خانه و بازیگران زن ایرانی را روسپی می خوانند، سرنوشت مردم با فرهنگ ایران را در اختیار گرفته اند.
هفته آخر مهر است و “مهرورزی” را به اوج می رسانند تا حلقه دوم محاصره کاملتر شود.
گزارش دبیرکل سازمان ملل متحد درباره وضعیت حقوق بشر در ایران منتشر می شود:” نقض مستمر حقوق بشر در جمهوری اسلامی بیهیچ توقفی ادامه دارد.”
بان کی مون رااز ۳۰۰ اعدام مخفی در مشهد مطلع کرده اند. بخش اول گزارش دکتر احمد شهید، گزارشگر ویژه شورای حقوق بشر در ایران هم اطلاعات دبیرکل را تائید وتکمیل می کند.
خبرها حکایت از محکوم شدن دیگر باره جمهوری اسلامی در شورای حقوق بشر دارد.
لوموند حلقه دوم محاصره رابه اولی پیوند می زند: “چیزی به دست یابی به بمب اتمی نمانده است.”
همه درانتظارند گزارش تازه آژانس بین المللی انرژی اتمی منتشر شود. خبرهائی که از گزارش “درز” کرده اند، تحلیل لوموند را تائید می کنند. حلقه سوم محاصره هم در شورای امنیت شکل می گیرد.
دیپلمات های غربی پیش بینی می کنند: “آژانس بینالمللی انرژی اتمی در گزارش خود جزییات بیشتری از ماهیت برنامه هستهای ایران ارائه می کند و این گزارش احتمالا به تشدید فشار ها بر جمهوری اسلامی منحر خواهد شد.”
باراک اوباما، رئیس جمهور آمریکا، از سازمان انرژِی اتمی خواهد اسناد طبقه بندی شده را مطرح کند که از “ماهیت نظامی” فعالیت های اتمی جمهوری اسلامی حکایت دارند.
حلقه چهارم را هم به گردن “نظام” می اندازند.دیوید کوهن، معاون وزیر خزانه داری آمریکا می گوید: “بررسی تحریم های بیشتر ایران از جمله تحریم بانک مرکزی در دستور کار قرار گرفته و در حال بررسی است.”
فریدون خاوند ـ اقتصاد دان- درون حلقه چهارم را نشان می دهد: “در واقع اگر کاخ سفید بانک مرکزی ایران را تحریم کند، این گام ماقبل آخر خواهد بود پیش از تحریم صدور نفت ایران به بازارهای بینالمللی. از این لحاظ میتوان گفت که تحریم بانک مرکزی جمهوری اسلامی، اگر عملی شود، به معنای افزایش کمی تحریم علیه ایران نیست، بلکه یک جهش بزرگ کیفی خواهد بود در سیر طولانی تنش میان تهران و واشینگتن.”
- واکنش وزیر خارجه “نظام” به خطری که دارد باصدای بلند در می زند، اعتراف است:” در بدترین شرایط تحریم هاهستیم.” و تهدید: “اگرانها قدرت سیلی زدن دارند ما چنان مشتی می زنیم که نتوانند سر بلند کنند.”
مهرماه به آخر می رسد. علی یونسی وزیر پیشین اطلاعات دولت خاتمی تحلیلی امنیتی می دهد: “اگر انتخابات با حضور گسترده مردم صورت نگیرد، «چالشی امنیتی» خواهد بود.”
رئیس کمیته اطلاعاتی سنای آمریکا می گوید: “به عقیده من ایران دارد برنامه اتمی اش را سرعت می بخشد. این کشور بیش از پیش خصمانه رفتار می کند. وضعیت خیلی خطرناکی است. اگر به چند سال آینده نگاه کنید ما در مسیر برخورد قرار داریم. اگر می خواهیم از آن پرهیز کنیم، باید دست به اقداماتی بزنیم تا کار به آنجا نکشد.”
فارلند در برنامه تلویزیونی پولیتیکو “ اقدام” را معنا می کند: “فقط حمله بازدارنده جلو ایران را می گیرد.”
روسای جمهوری فرانسه و آلمان حرف مشابهی را می زنند: “غرب باید فشارها بر ایران را بیشتر و شدیدتر کند. این مسیری که رهبران ایران دارند طی می کنند بسیار نگران کننده و خطرنا ک است.”
در آستانه طرح رسمی گزارش مامور ویژه حقوق بشر ایران در سازمان ملل، دولت ایالات متحده از جامعه جهانی می خواهد تا جمهوری اسلامی را محکوم کنند و به تلاش برای درخواست تغییر در وضعیت مردم ایران ادامه دهند.
مصطفی تاجزاده به علی خامنه ای می نویسد: “ما هرگز تصور هم نمیکردیم که وضعیت اخلاق و انسانیت در این کشور به چنین ابتذالی کشیده شود که فرزندان به جرم تلاش پدران برای اعتلا و سربلندی کشور نه تنها از تحصیلات عالی و تحصیل در خارج کشور محروم شوند، بلکه زندگی خصوصی آینده آنان نیز به اراده بازجویان و مأموران امنیتی رقم بخورد. من به این میاندیشم نظامی که با این سرعت در سراشیبی سقوط اخلاقی و معنوی حرکت میکند چه سرنوشتی خواهد یافت و این ملت چه تاوان سنگینی از این بابت خواهد پرداخت”.
و سیاوش کسرائی، بر می خیزدانگار از گور سردش در غربت؛ باچشمان خیس وطن در خطر رامی نگرد و فردا رانوید می دهد:
یک دو روز دیگر
ازپگاه
چو چشم باز می کنی
زمانه زیر و رو، زمانه پرنگار می شود
بهار می شود