مرگ در نوروز، آرزوی شاعران فراوانی بوده، آنهایی که در وصف بهاران و زندهشدن طبیعت پس از “مرگی کامل” سخن گفتهاند، اما قرعه بهار ۹۳ بهنام محمدابراهیمِ “پاریز” افتاد. یکی از برجستهترین چهرههای تاریخ معاصر در حوزههای مختلف ادبی و تاریخی، یک سال مانده به آنکه ۹۰سالگی را تجربه کند، در پنجمین روز عید، درگذشت؛ با کولهباری نزدیک به صد اثر چاپشده و نشده. باستانی پاریزی را به “هفت”هایش میشناسند. روایتهای تاریخی که با ذوق زاده کویر کرمان، نمکین شده و بخشی از اعتبار گروه تاریخ دانشگاه تهران مدیون همین آثار است؛ آثاری که حالا با مرگ او سرانجامی نامشخص دارند. عباس مخبر، به “شرق” میگوید که آشنایی دیرینهای با آثار این استاد دانشگاه دارد و کتابهای او را مطالعه کرده، اما از سرانجام آثارش پس از مرگ وی، اطلاعی در دست ندارد. با اینهمه بهگفته او عموم آثار تاریخی حتی پس از مرگ مولفشان، روند چاپ خود را دنبال خواهند کرد، چراکه معمولا منابع بدون جایگزین هستند. اما به گفته علی دهباشی، پس از مرگ باستانیپاریزی، مقامات محلی و فرهنگی زادگاه او در پی ایجاد مکانی بهنام ایشان هستند. دهباشی به “شرق” میگوید که روند چاپ آثار استاد زیرنظر دختر و پسرشان پیگیری خواهد شد و آن دسته از آثار او که در طول سالها مجوز انتشار دریافت نکرده بودند، در اواخر دولت احمدینژاد روانه بازار نشر شدهاند. بخارا در سال ۸۴ بهمناسبت هشتادمین سال زندگی باستانیپاریزی، یادنامهای را برای او منتشر کرد و حالا دهباشی که یکی از سخنرانان مراسم بزرگداشت این بزرگ تاریخ ایران نیز بود، خبر میدهد: “امسال نیز یادنامهای برای استاد با مقالاتی از ایرانشناسان ایرانی و اروپایی، استادان گروه تاریخ دانشگاه تهران و… منتشر خواهد کرد.» از سوی دیگر احسان حضرتی، مدیر بخش تصحیح و انتخاب نشر دانشگاهی به “شرق” میگوید که پس از درگذشت این چهره تاثیرگذار در حوزه تاریخ ایران، توجهات بر سر چاپ آثار کلاسیک او افزایش خواهد یافت. اما بخش مهمی از آثار این استاد دانشگاه تهران، جنبهای آموزشی دارند و جزو منابع مهم دانشگاهی به حساب میآیند که بهگفته مدیر نشر بنگاه آثار دانشگاهی، در چاپشان خللی وارد نخواهد آمد چراکه مجوز نشر آنها به این بنگاه واگذار شده است. بهگفته محمد ممدوح، پرتیراژترین اثر باستانی پاریزی، “پیغمبر دزدان” است؛ کتابی که روزگار پهلوی را با معرفی یک چهره عرفانی و فسادستیز به چالشی اساسی کشید و هنوز هم در گوشه و کنار خیابانها، دستفروشان، آن را به قیمتهای گزافی میفروشند. “شرق” نتوانست از سرانجام چاپ این کتاب که هجدهمین چاپ خود را بهطور قانونی در سال ۱۳۸۲ تجربه کرده بود اطلاع به دست آورد اما این کتاب نیز سالهاست که به صورت غیرقانونی دانلود میشود. ایرانیهای علاقهمند به تاریخ باستانی ایران، باستانی پاریزی را بهخاطر چهار کتاب مهم میشناسند: “ذوالقرنین یا کوروش کبیر”، “یعقوب لیث”، “شاهنامه آخرش خوش است” و “آسیای هفت سنگ”؛ اما این کتابها نیز سالهاست که رنگ چاپ تازه به خود ندیدهاند و بعید نیست که حضور وزیر ارشاد در مراسم ختم باستانی پاریزی، اشارهای باشد به حل مشکل چاپ آنها و بازگشتشان به پشت ویترین کتابفروشیها. رویا کشمیری، از شاگردان باستانی پاریزی در گفتوگو با “شرق” به یکی دیگر از ابعاد نوشتاری و شخصیتی استادش هم اشاره میکند و آن، طبع شعر اوست که حالا وضعیت انتشار کتابهای شعرش را نیز نامعلوم میکند. از چاپ دو مجموعه شعر “یاد بود من” و “یاد و یادبود” او بیش از نیمقرن میگذرد و بعید است حتی با راهافتادن موتور چاپ آثار قدیمی یا چاپنشده استاد، کسی از این دو کتاب یاد کند. بااینهمه باستانی پاریزی ۶۰سال پیش در یکی از همین شعرها، مرگ خود را به گونهای سروده بود: “به هر ورق که ز شاخی فتد توانی خواند/ که روزگار چه بد مهر و سست پیوند است”.
منبع: روزنامه شرق