گپ

نویسنده
یوسف محمدی

دوباره نشینی برای جن گیر!!!

کوروش نریمانی کارگردان خلاقی است که در این سال‌ها در اجراهایش همواره شخصیت‌ها و موقعیت‌های مختلفی را ترسیم کرده و از همین رو آثار وی همواره متفاوت و متنوع بوده است.

رویکرد طنز و کمیک نریمانی به مضامین و موضوعاتش، بر جذابیت‌ آثارش افزوده و همین امر سبب شده تا نمایشهای او تماشاگران خاص خود را داشته باشند.
او به تازگی نمایش”جن‌گیر” را در تالار قشقایی روی صحنه برده و در این نمایش تلاش کرده تا به سمت آثار لاله‌زاری گام بردارد… با این کارگردان جوان همکلام شده ایم…

 

آقای نریمانی، اغلب دراجراهایتان از موضوعاتی استفاده می کنید که از دنیای فانتزی انسان ها برآمده است. این روند مدت هاست که به عنوان یک اصل درنمایش هاتان درآمده است. کمی برایمان ازچرایی این نگاه بگویید.

به هرحال هرانسانی در زندگی خود سبک خاصی دارد که برآمده از ذهنیت و سلیقه های فردی اوست. البته فضا واتمسفر حاکم درپیرامون آدم ها هم تاثیر زیادی درانتخاب ها دارد. من هم به عنوان کسی که مدتی است درعرصه نویسندگی وکارگردانی تئاترفعالیت دارم به این شیوه کاری علاقه پیدا کردم وتلاش می کنم تا افکارخود را ازاین پل به تماشاگر انتقال دهم.

 

این شیوه کاری گاهی اوقات باعث می شود که برخی تماشاگران با برخورد وذهنیت های قبلی به سالن شما بیایند. اینگونه سلایق گونه گون را از دست می دهید، نه؟

اشکالی ندارد. قرار نیست سطح سلیقه همه تماشاگران با نمایش های من قیاس شود. قبول دارم عده ای از این سبک وسیاق خوششان نمی آید وممکن است خود شما یکی از آنها باشد اما چه خوب است که تئاتردوستان بدانند که مثلا نریمانی چه شکلی ازتئاتر را به صحنه می برد و همکاران دیگر او چه کاری می کنند. به این ترتیب قدرت انتخاب ها بالا می رود و این برای تئاتر ما یک فرصت ونعمت است.

 

بنابراین قرار نیست از آقای نریمانی نمایشی با شکل و محتوای دیگر ببینیم؟

چه شکلی مدنظرتان است؟

 

مثلا شاید اجرایی ازشکسپیر با ساختارها وامتیازات ارائه داده شده از خود متن.

ببین من همین کاررا می کنم. یعنی درمقام کارگردان سعی می کنم به متن خیانت نکنم بلکه سهم خود را از آن برداشت کنم. فضای ذهنی من از هملت شکسپیر هم فانتزی است. خوب شد گفتید اصلا به این فکر افتادم که از شکسپیر هم اجرا کنم. (می خندد)

 

اصولا نمایش هایی که خودتان می نویسید را به صحنه می برید؟

معمولا این طور است اما اگر متنی با ویژگی های مد نظر من به کارآید حتما آن را اجرا می کنم.

 

ایده های اجرایی تا چه میزانی درمرحله نگارش به ذهنتان می آید؟

معمولا درمرحله نگارش نوع اجرا، میزانسن ها، حرکات بازیگران، صحنه، لباس و همه اینها به ذهنم آمده وکلیت داستان درمرحله اجرا را تثبیت می کنم. اما این دلیل برآن نیست که همه چیز فیکس یا تمام شده باشد. جزییات در مرحله تمرینات به هم می ریزد وبسیاری ازنشانه ها اضافه می شود.

 

جنس اجراهای شما به گونه ای است که بازیگران می توانند نقش زیادی درارائه ومهندسی شخصیت پردازی داشته باشند. موافقید؟

بله. اساسا نوع چیدمان بازیگران وحرکات آنان برگرفته ازاتود وتمریناتی است که درمرحله قبل از اجرا اعمال می شود.

 

این تمرینات را چگونه طراحی واجرا می کنید. منظورم این است که تمرینات تا چه میزانی براساس داده های متن است وچه مقداری از آن براساس توانایی بازیگران؟

بازیگران و قابلت های آنان را از قبل مطالعه کرده و می شناسم. بیش از نیمی از تمرینات برای اجرای مثبت و رو به رشد یک تئاتر مربوط به انتخاب بازیگران است. با موفقیت درجذب بازیگران توانمند می توانی خیلی از کارها را پیش ببری. درمرحله تمرین هم کافی است تا موقعیت به بازیگر تعریف شود.

 

موقعیت مورد نظرچگونه پرداخت می شود؟

موقعیت را نویسنده دراختیار گروه مجری قرار می دهد. همه می دانند که به طور مثال چندین جن دربرابر یک زن وشوهر واقعی ورئالیستی قرار می گیرند. بنابراین برخوردها وعکس العمل ها به وجود می آید. از این موقعیت کلی چندین موقیعیت فرعی توسط بازیگران و یا پیشنهاد کارگردان خلق و درنهایت برای اجرا ضبط می شود.

 

ایده اولیه نگارش “جن گیر” چگونه درشما ایجاد شد؟

چندین داستان درمورد این مساله خواندم. درسفرهای شخصی ودربرخورد با آدم های متفاوت عکس العمل های جالبی را درمورد جن دیدم و درنهایت اینها باعث به وجودآمدن جن گیر شد.

 

برای اجرای چنین موضوعی واهمه ای از شکست دراجرا نداشتید؟

خیر. تجربه قبلی داشتم وروش استخراج چنین کاراکترهایی از میان جامعه وقرار دادن همان ها در برابر مردم را داشتم.

 

فاصله ای میان متن واجرا وجوددارد که به عنوان یک چاله نامشخص خودنمایی می کند. مهم ترین سوال تماشاگراز اجرا این است که منطق حضور جن ها در زندگی این زن وشوهررا کجا می توان مشاهده کرد؟

به نظرتان حضورجن در زندگی شما یک مساله منطقی است؟

 

نمی دانم. بستگی به اعتقادات دارد.

می بینم که با طرح این سوال به دنبال حل مساله انسانی دیگری رفتید. همین کافی است. فراموش نکنید که  مانمایشگرانی هستیم که تلاش می کنیم زمینه های مربوط  به  ایجاد چنین سوالاتی را فراهم کنیم نه اینکه پاسخ قطعی به بیانات تماشاگر دهیم.

 

به هرحال ما نمی توانیم یک “داس”را بدون منطق به صحنه بیاوریم تا برای تماشاگر سوال بی جواب طرح کنیم.

درست است. اما درنمایش هرچیزی می تواند اتفاق بیفتد. علی الخصوص اگرژانر نمایش فانتزی ویا کمدی باشد. مساله داس با این سوالی که شما دارید فرق دارد.

 

من سوالم این است که برای هراتفاقی در صحنه باید زمینه های طبیعی وجودداشته باشد. عدم وجود آن باعث قطع و وصل ارتباط تماشاگر با مخاطب نمی شود؟

شاید این گونه باشد. به هرحال جن های حاضر درنمایش از دنیایی می آیند که برای تماشاگر قابل اعتنا وتقریبا آشناست. بنابراین باید با دقت باردیگر نظاره گر کار باشیم.