در ادامه مرور اخبار اجتماعی سال ۹۳ همچنان خبرهای بسیاری است که نمیتوان از آنها چشم پوشید اما در فرصت محدود این گزارش برخی از مهمترین آنها گردآوری شده است. در بخش نخست٬ به اسیدپاشیهای اصفهان٬ توافق ۲۰ هزار میلیارد تومانی شهرداری تهران با سپاه پاسداران٬ جنجال اعدام ریحانه جباری و چالش سطل آب یخ پرداخته شده که میتوانید آن را در این لینک بخوانید.
ناظم متجاوز خبرساز شد
در خرداد ماه ۹۳ زمزمههای یک فاجعه تبدیل به خبر رسمی شد و رسانهها از رسمی شدن شکایت والدین سه دانشآموز از یک ناظم مدرسه خبر دادند. طبق روایت رسمی این ناظم ۳۳ ساله و متاهل طی ۵ سال حضور در مدرسهای در غرب تهران، چند پسربچه را مورد آزار و اذیت جنسی قرار داده بود. اما مونیکا نادی، عضو کمیته حقوقی انجمن حمایت از حقوق کوکان در گفتوگویی صریح با روزنامه شهروند عنوان کرد که تجاوز این مرد به ۶ کودک دانشآموز توسط پزشک قانونی تایید شده و تعداد دیگری از دانشآموزان این مدرسه هم گفتهاند ناظم مدرسهشان آنها را آزار و اذیت کرده و حالا برای تأیید ادعایشان درحال رفت و آمد به پزشکی قانونیهستند.
وزارت آموزش و پروش از ابتدا مخالف رسانهای شدن این خبر بود و به عنوان مثال معاون فرهنگی وزیر آموزش و پرورش گفته بود: “حس من این است که رسانهای شدن این اتفاقات، ضربهای که به جامعه میزند به مراتب بیشتر از نکتههای مثبت آن است… در کشورهای غربی روزی ۵ مورد از این اتفاقات میافتد و آنها اجازه نمیدهند کسی خبردار شود. به هر حال کشور ما کشوری اسلامی است و به همین دلیل هم هست که چنین اتفاقاتی در ایران کم است. وقتی بعضی اشکالات ما را شبکههای خارجی پخش میکنند، غیرت ملی ما کجا رفته است؟”
اما خسرو منصوریان، فعال پرسابقه حقوق کودکان در گفتوگو با “روز” مخالف این پردهپوشی بود و میگفت: “این تنها یک مورد است که برملا شده و هیچ تضمینی نیست که موارد دیگری وجود نداشته باشد. به عنوان یک مربی تعلیم و تربیت و یک کنشگر اجتماعی باید انتظار موارد این چنینی را داشته باشیم. مسلما این تنها نمونه نیست و نخواهد بود.”
شیرزاد عبداللهی کارشناس مسائل آموزشی هم در یادداشتی برای روز نوشت: “در طول سال تحصیلی نگرانیهای اخلاقی اغلب روی جلوگیری از ارتباط بین دانش آموزان دختر و پسر در ساعت تعطیلی مدرسه متمرکز است. گاهی برای جلوگیری از این ارتباط، اتومبیلهای گشت نیروی انتظامی در اطراف برخی از مدارس دخترانه مستقر میشوند. اما اذیت و آزار جنسی دانشآموزان در مدارس به دلیل جنبه پنهان آن، حساسیت چندانی برنمیانگیزد. به نظر می رسد این پدیده در مدارس دورافتاده روستایی و عشایری رواج و گسترش بیشتری داشته باشد.”
در نهایت پس از گذشت حدود سه ماه از رسانهای شدن خبر تجاوز ناظم مدرسه به برخی از دانشآموزان، محسنی اژهای، سخنگوی قوه قضاییه اعلام کرد دادگاه بدوی این مرد را به تازیانه، ۲ سال تبعید و محرومیت از برخی مشاغل و مسئولیتهای اجتماعی محکوم کرده است. مونیکا نادی، وکیل پایه یک دادگستری و عضو هیات مدیره انجمن حمایت از حقوق کودکان در گفتوگو با روز، این حکم را با جرم صورت گرفته متناسب نمیدانست اما توضیح داد که قاضی پرونده را نمیتوان چندان سرزنش کرد چرا که در این زمینه خلاء قانونی وجود دارد و در واقع ایراد اصلی از قوانین است.
به اعتقاد این حقوقدان٬ “قانون میگوید یا لواط و زنا اتفاق میافتد و شخص اعدام میشود یا لواط و زنا و عمل جنسی به طور کامل احراز نمیشود و شخص با ضربات شلاق مجازات میشود. در حقیقت یک خلاء خیلی بزرگ در این میان وجود دارد.”
خوانندهای با محبوبتی فراتر از تصور
مرگ یک خواننده جوان پاپ و واکنش عمومی نسبت به آن یکی از بزرگترین اتفاقات و غافلگیریهای سال ۹۳ بود. پس از تجمعات پرتعداد در روز مرگ مرتضی پاشایی، تشییع جنازه او هم با حضور هزاران نفر از علاقهمندانش به شکلی کمنظیر برگزار شد. این مراسم از صبح روز ۲۵ آبان ماه آغاز شد اما خاکسپاری تا پیش از تاریک شدن هوا، به دلیل ازدحام جمعیت میسر نشد. تعداد حاضران آنقدر زیاد بود که خبرگزاری رویترز آن را با راهپیماییهای سال ۸۸ مقایسه کرده و روزنامههای تهران هم برای سومین روز متوالی، عکس و خبر مرتضی پاشایی را به صفحه اول بردند. برخی از این رسانهها و تعداد زیادی از کاربران شبکههای اجتماعی از این عزاداریهای خودجوش و گسترده متعجب شده و به دنبال سوالاتی از قبیل این هستند که چرا مرگ یک خواننده جوان پاپ، چنین تاثیری در جامعه ایجاد کرده و دلایل این محبوبیت کمنظیر چیست.
در آن روزها ترانههای پاشایی همه جا شنیده میشد اما این خواننده جوان فرصت چندانی نداشت تا از مواهب ستاره بودن استفاده کند. او که مثل خیلی از خوانندگان جوان دیگر، ابتدا آثارش را روی اینترنت منتشر میکرد، کم و بیش طرفدارانی برای خود دست و پا کرده بود. کسب مجوز برای انتشار اولین آلبوم و از نگاه وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی “مجاز” شمرده شدن تا سال ۱۳۹۱ طول کشید، بعد از آن اما بیماری ادامه راه موفقیت را برایش سخت کرد. او که در ابتدای انتشار آثارش به دلیل تقلید از شادمهر عقیلی و محسن یگانه سرزنش میشد جای خود را بین اهالی موسیقی پیدا کرد و بیماری مهلک سرطان اگرچه از توان او میکاست اما بر محبوبیت او بسیار افزود. پاشایی به تازگی از یک دوره درمان فارغ شده بود و به نظر میرسید که سرطان را شکست داده است، بازگشت او به صحنه و اجراهای متعدد در شهرستانهای مختلف کشور با استقبال بسیار زیادی مواجه شد و چهرههای پرشماری از میان هنرمندان و ورزشکاران به دیدن کنسرتهایش رفتند. تصویر جوانی با کلاهی پایین کشیده شده تا روی چشمها(برای پوشاندن آثار شیمیدرمانی) که صدایی حزین عموما از عشق و مصایب زندگی میخواند و همراهی دوستانی پرشمار از میان ستارگان و چهرهها محبوبیتی فوقالعاده به پاشایی بخشید. اما او دوباره زمینگیر سرطان شد و این بار دوران بستری شدنش در بیمارستان، بازگشتی نداشت.
چهل روز بعد و پس از غافلگیری بزرگ جامعه ایرانی از مرگ این ستاره موسیقی٬ بحث درباره او همچنان ادامه داشت. از طرفی هزاران نفر خود را آماده حضور در مراسم چهلمین روز درگذشت خواننده محبوبشان میکردند و از طرف دیگر سخنان یوسف اباذری، استاد جامعهشناس شناخته شده، جنجال بسیاری در رسانهها و فضای مجازی ایجاد کرد. دکتر اباذری طی یک سخنرانی در مذمت اقبال به مرتضی پاشایی سخن گفت و سبک کارش را مبتذلتربن نوع موسیقی دانست. او معتقد بود کسانی که در مراسم تشییع جنازه او نیز شرکت کردند درک درستی از موسیقی نداشتهاند.