چرا باید احساس نگرانی کرد؟

محمود سعید زاده
محمود سعید زاده

چهل روز پس از جنایت هولناک در میدان انقلاب که در پی خطبه های ایت الله خامنه ای در نمازجمعه رخ داد، اجازه برگزاری گرامیداشت یاد آنان درهشتم مرداد هم به عزاداران داده نشد.

میرحسین موسوی و مهدی کروبی اوایل هفته خواستار مجوز برگزاری مراسمی برای یادبود کشته شدگان حوادث اخیر برای عصر روز پنجنشبه در مصلای تهران شدند و تاکید کرده بودند که این مراسم بدون ایراد سخنرانی و صرفا مطابق عرف برگزار خواهد شد اما وزارت کشور این درخواست معترضان را هم رد کرد.
پس از انکه وزارت کشور با این مراسم مذهبی نیز مخالفت کرد میر حسین واکنش نشان داد و گفت: “با این کار دولت را در معرض امتحان قرار دادیم، ما سخنرانی هم نداریم، فقط می‌خواهیم از مصلایی که با هزینه‌های صدها میلیارد تومانی مردم ساخته شده استفاده کنیم، اجازه دهید ما جمع شویم و فقط قرآن بخوانیم.
پیش تر، خانواده ندا اقا سلطان هم که اعلام کرده بود روز پنجشنبه مراسمی را بر سر مزار او در بهشت زهرا برگزار خواهد کرد، تنها ساعاتی پس از اعلام، تحت فشار نهادهای امنیتی اعلام کردند که از برگزاری این مراسم چشم پوشیده اند.
سید محمد خاتمی پیش از اغاز مراسم در بهشت زهرا، در دیدار با برخی از خانواده کشته شدگان تاکید کرد که مردم ایران “رشیدند” و از خواست های خود دست بر نمی دارند.
حالا و اگرچه حدود ۴۰ روز است که اعتراضات و تجمعات مردمی در اعتراض به انتخابات متقلبانه ریاست جمهوری دهم بدون توقف ادامه دارد و تصور می رفت که با نزدیک شدن به روز تحلیف، از دامنه اعتراضات کم شود، چهلم شهدای جمهوریت در بهشت زهرا تهران نشان داد این زخم خونین هرگز التیام نخواهد یافت.
میرحسین موسوی و مهدی کروبی به رغم رد درخواستشان از سوی وزارت کشور اعلام کردند که به بهشت زهرا خواهند آمد.
منابع غیر رسمی تعداد کشته شدگان روز شنبه ۳۰ خرداد را که مراسکم امروز قرار است در گرامیداشت یاد آنان برگزار شود، افزون بر ۶۰ نفر ذکر می کنند ولی گزارش های رسمی از کشته شدن ۲۰ نفر در آن اعتراضات حکایت
دارد. 
امروز چهلمین روز کشته شدن ندا آقا سلطان، دختر جوانی است که مرگ حیرت آور او درمیان تظاهرات، موجی از همدردی بین المللی را با معترضان به نتایج انتخابات به همراه آورد.
کشته شدن ندا، کوس رسوایی کودتا گران بود و در مراسم بزرگداشت چهلمین روز شهادتش، افزون بر ۵۰ هزار تن از مردم تهران از سراسر این شهر، کیلومترها به سوی جنوب تهران حرکت کردند تا در قطعه ۲۵۷ به او و خانواده
کشته های جمهوریت اعلام کنند که هرگز نخواهند گذاشت که خون آنان تباه شود.
پیش از ورود مردم که از حوالی ظهر شروع به حضور در بهشت زهرا کرده بودند، هزاران نیروی انتظامی و پلیس ضد شورش در محل بهشت زهرای تهران، در جنوب تهران، حاضر بودند و ماموران به صورت غیر محسوس و گاه محسوس مانع از تجمع مردم می شدند.
اگرچه بسیاری تلاش داشتند تا پیش از اغاز مراسم که ساعت ۴ بعد از ظهر اعلام شده بود، خود را به محل برسانند، اما ترافیک سنگین در بزرگراه منتهی به بهشت زهرا، هزاران خودرو را دو ساعت مانده به آغاز مراسم در مسیر بهشت زهرا متوقف کرده بود.
در خیابانهای بهشت زهرا، عده ای جوان که لباس نیروهای خدماتی بهشت زهرا را به تن کرده بودند، با دادن ادرس غلط باعث می شدند تا شرکت گنندگان در مراسم در بخش های مختلف بهشت زهرا پراکنده شوند.
گور شهید جمهوریت، ندا آقا سلطان در بخش جنوبی بهشت زهرا و در قطعه۲۵۷ واقع شده است که این روزها پذیرای شهدایی دیگر از جنبش سبز است. این قطعه در جنوب بزرگراهی قرار دارد که غرب آن به مرقد بنیانگذار جمهوری اسلامی و شرق آن به کهریزک متصل است.
از قطعه ۲۵۷ هم می توان مرقد ایت الله خمینی را مشاهده کرد که گویی با حسرت و افسوس به این صحنه می نگرد و هم می توان کهریزک را دید که ضجه و ناله های فرزندان ملت اسیر در دست کودتاگران، دیرگاهی بود شبها تنها صدای موجود در بیابانهای آن بود.
کهریزک، نماد ددمنشی حکومت کودتا، اگرچه از ۲ روز پیش شرمسارانه بسته شد، اما کهریزک سازان با همان خشونت و با همن منش غیر انسانی، در صحنه حاضرند.
در کنار گور ندا، چند ردیف آنطرف تر، گور سهراب اعرابی و اشکان سهرابی قرار دارد و حدود۵۰ هزار نفری که تا ساعت ۵ بعد از ظهر انواع توهین ها و ضربات باتوم و کتک را تحمل کردند، گاه بر سر این گور و یا بر سر آن گور صلوات فرستادندو با صدای بلند فاتحه می خواندند.
حضور پر تعداد نیروهای دارای یونیفورم و لباس شخصی مانع از تراکم و تمرکز بیش از حد مردم می شد و آنها تنها زمانی توانستند به طور مترکز دست به اقدامات اعتراضی از جمله سردادن شعار کنند که توجه نیروهای امنیتی متمرکز بر خودرویی شد که حامل میرحسین موسوی بود.
مردم کتک خورده و گرمازده با دیدن خودروی میرحسین موسوی جان دیگری یافتند و نیروی انتظامی که تا آن زمان توانسته بود یکه تازه میدان و میاندار باشد، به یکباره و از وحشت متواری شد و هزاران تن از مردم خودروی میرحسین موسوی را چون نگینی در بر گرفتند و با شعار “الله اکبر” و “یا حسین، میرحسین” مقدم او را گرامی داشتند.
ازدحام مانع خروج میر حسین شده بود و همین فرصت برای نیروهای کودتا کافی بود تا بازگشته و صحنه را در کنترل خود گیرند. نیروهای انتظامی و لباس شخصی ها راه خود را به سوی خودرو با باتوم باز کردند، خودروی مذکور با مشایعت نیروی انتظامی که ظاهرا موقعیت را برای خروج میرحسین مناسب ندیده بود، از محل دور شد!
گروهی از شرکت کنندگان در عزاداری که با دیدن حضور خودروی حامل موسوی، آن را احاطه کردند و کوشیده بودند مانع از رفتن خودرو شوند از سوی نیروهای انتظامی به سوی خارج از محوطه هدایت می شدند.مأموران پلیس با فشار اوردن به درهای خودرو مانع از باز شدن درهای شدند و سپس به زور راهیذاز میان جمعیت که یک سره شعارهایی در حمایت از میرحسین موسوی می داد، باز کردند تا اتومبیل از محل دور شود.
پس از ترک بهشت زهرا از سوی راننده خودروی موسوی، جمعیت که دیگر تراکم ان قابل کنترل نبود، در اطراف قبر ندا آقا سلطان جمع شدند.
باتوم و گاز اشک آور و کتک و فحاشی حتی به خانواده مظلوم و داغدار شهدا تنها همراهی بود که نیروهای انتظامی در پاسخ به شعار “نیروی انتظامی، حمایت، حمایت”، به مردم ارزانی می کرد.
با افزایش فشارها و برخوردها انتظامی، شعارها هم تندتر شد و شعار “ما همگی نداییم، ما همه هم صدائیم” و “سهراب ما نمرده، ولایت است که مرده” به هوا بلند شد و هرچه حلقه نیروی انتظامی تنگ تر می شد شعارها
تندتر می شد و تا جاییکه شعار مرگ بر دیکتاتور کوبنده تر و پر طنین تر از شعارهای دیگر شنیده می شد.
صدها خودروی عبوری از بزرگراه توقف کرده و با مردم همراهی می کردند و لاین غرب به شرق بزرگراه جنوبی این قطعه، کاملا مسدود شده بود و مردم در کناره بزرگراه شعار “یا حسین میر حسین” سر می دادند.
اما کار برای خودروی شیخ اصلاحات آسانتر بود، او به کمک محافظانش به سرعت از خودرو پیاده شد و یک سره خود را به گور ندا آقاسلطان رساند.
ولوله جمعیت نشان می داد که شیخ شجاع اصلاحات توانسته است از حلقه سنگین و محاصره امنیتی گذر کرده و در محل حاضر شود.
حمله پلیس و لباس شخصی های بسیج مسلح به باتوم و گاز اشک آور به جمعیت زمانی شروع شد که مهدی کروبی آماده شده بود تا سخنرانی خود را آغاز کند.
نیروی انتظامی که موفق شد حلقه ای گرداگرد مهدی کروبی ایجاد کنند، او را وادار به ترک محل کردند و این اقدام منجر به خشم مردم و تندتر شدن شعارهایشان شد.
نیروهای انتظامی که ابتدا سعی کردند با بلندگو مردم را از محل دور کنند، گویی با شنیدن ادامه دعاها و مناجات مردم در اطرف گور کشته شدگان، با آرایشی وحشیانه به مردم حمله کردند.
در حمله اول، چندین تن مجروح شدند که تعدادی از معترضان زن در میان آنها بود، عده ای هم بازداشت شدند. جنگ و گریز آنان ادامه داشت و جمعیتی که با باتوم از محل دور می شدند دوبارها و صد باره به محل بازمی گشتند و بلند بلند فاتحه می خواندند. فشارهای امنیتی که بیشتر شد، دعاها و مناجات مردم تبدیل به الله اکبر شد که این روزها گویی از سنگین ترین شعارعلیه کودتا است.
نحوه برخورد و فحاشی نیروهای انتظامی طوری بود که گویی یادشان رفته بود ایت الله خامنه ای و حتی احمدی نژاد، در چند روز گذشته و به نشانه ربط نداشتن ماجرای رسوایی ماجرای کهریزک به حکومت، از رفتار پلیس در برخورد با مردم اظهار شرمندگی کرده بودند. 
امروز اما آنها وحشی تر و پر قدرت تر با مردم برخورد می کردند گویی به آنها به جای توبیخ ظاهری به دلیل نامردمی ها و جنایتهایشان، پاداشی در پشت صحنه هم داده بودند.
امروز مردم تهران با حضور گسترده خود در بهشت زهرا، تسکینی بر آلام و دردهای خانواده های مظلومی بودند که ۴۰ روز پس از مرگ عزیزانشان، هنوز از حق سوگواری آبرومند برخوردار نیستند.
از مرکز شهر خبر می رسید که عده در تهران برای رسیدن به مصلی که معیادگاه قبلی مراسم امروز بود با نیروهای انتظامی و بسیج درگیر شده اند. خیلیذسریع برای رسیدن به آن نقطه از مراسم خارج شدم.
بلافاصله از بزرگراه به سوی تهران، پارچه نوشته بزرگی فضای یک طرف بزرگراه را به خود اختصاص داده بود که بر روی آن نوشته بود “نهی از منکر، نسخه شفا بخش بیماران اخلاقی است” و به یکباره یاد بیانیه روز گذشته
جبهه مشارکت افتادم که شکنجه گران در زندان کهریزک و عاملان و مباشران و آمران را بیماران روانی خوانده بود و یاد تاکیدات میرحسین که اعتراضات بی توقف ملت را “نهی از منکر” مردم برای سلاطین جائر خوانده بود.
 پس از تجمع در بهشت زهرا، حالا بین عده ای از شهروندان که به رغم عدم صدور مجوز در منطقه مرکزی تهران و حوالی مصلی بزرگ، قصد برگزاری مراسم گرامیداشت چهلم شهدای اعتراضات انتخابات را داشتند و نیروهای انتظامی و لباس شخصی، درگیری هایی رخ داد.
در حالیکه تظاهرکنندگان به ندادن شعار مقید بودند، تلاش پلیس برای متفرق کردن آنان، منجر به بروز ناآرامی شد و ضرب و شتم معترضان و استفاده از گاز اشک آور موجب سر دادن شعارهای تندی هم شد.
نیروهای موتور سوار پلیس و لباس شخصی در خیابان‌های اطراف مصلی تهران به تظاهرکنندگان حمله کردند و معترضان در این خیابان‌ها موانعی به وجود اورده و سطل های زباله را آتش زدند.
معترضان به نتایج انتخابات و تجمع کنندگان آیین بزرگداشت چهلم شهدای اعتراضات، شعارهایی علیه ایت الله خامنه ای نبز سر دادند و ولایتش را باطل اعلام کردند.
همپنین پلیس و ماموران امنیتی با مسدود کردن خیابان های منتهی به مصلی تهران، مانع پیوستن معترضان به یکدیگر شدند. همزمان با راهپیمایی‌های پراکنده از نقاط مختلف به سوی مصلی تهران، در خیابان های اطراف مصلی ترافیک سنگین به وجود آمد و همچون سنت اعتراضات ۵۰ روز گذشته، خودروها با به صدا در آوردن بوق با معترضان همراهی کردند.
ماموران لباس شخصی، شیشه خودروهایی که چراغ های خود را روشن کرده و اقدام به زدن بوق کرده بودند، شکسته و پلاک خودروها را می کندند.
گزارش ها از بازداشت تعدادی از تظاهر کنندگان حکایت دارد که توسط یگان های موتوری شکار در کوچه و پس کوچه های اطراف پراکنده اند.
در برخی نقاط خیابان ولی عصر نیز شدت انتشار گازهای اشک آور موجب شد تا در جای جای این خیابان آتش هایی افروخته شود.