آیا احمدی نژاد بیمار روانی است

حسن مکارمی
حسن مکارمی

مصاحبه اخیر احمدی نژاد با روزنامه نگار کانال یک تلویزیون فرانسه ( ۷ جون ۲۰۱۰ ) در روزنامه های فرانسوی انعکاس وسیعی یافت. در چند نشریه معتبر از روزنامه نگار و روسری اش انتقاد شد اما کمتر کسی به متن پاسخ های احمدی نژاد توجه کرد. [متن کامل این مصاحبه را که مستقیما از نوار به فارسی ترجمه شده است در انتهای این متن خواهید یافت].ما به محتوای سیاسی - عقیدتی این پاسخ ها به عمد بی توجه میمانیم تا بتوانیم از ورای آن نگاهی به ساختار روانی احمدی نژاد بیاندازیم.

در نگاه نخست، در توصیف حمله به کشتی حامل کمک های اولیه به مردم غزه احمدی نژاد از صفات عالی و مطلق گرایانه “زشت ترین”، “غیر انسانی ترین” و “در هیچ کجای دنیا” استفاده می کند. این واژه ها در دو انتهای سیاه و سپید قرار دارند و از بعد نسبی قضاوت عاری اند. از سوی دیگر احمدی نژاد به پرسش های دیگر، در هیچ مورد، پاسخ مستقیم آری یا نه نمی دهد: آیا اسرائیل باید نابود شود؟ آیا شما در حال تولید بمب اتمی هستید؟ آیا به تظاهر کنندگان در ۲۲ خرداد آینده اجازه راهپیمایی خواهید داد؟

 احمدی نژاد در راهکار ها نیز پیشنهاد های افراطی را مطرح میکند. در مورد حل مشکل فلسطین می گوید: “هر کس از هر کجا آماده است به همان جا باز گردد!”

در مورد ایران صراحتا میگوید: “وضعیت هم پارسال خوب بود و هم امسال.” این بار هم صفات کاملا شفاف و بدون ابهام است. احمدی نژاد نتیجه میگیرد: “ایران کشوری آزاد است. در پاسخ به پرسش بعد میگوید: “آزادی که در ایران بر قرار است مخصوص ایران است.”

 او به خوبی از دستگیری ها، شکنجه ها، تجاوزات، اعدام ها، کشتار های داخل و خارج از زندان ها، اخراج اساتید دانشگاه ها، بستن روزنامه ها، اخراج دانشجویان، بیش از هر کس دیگر آگاه است. او بدون تردید این ها همه را انکار میکند.

احمدی نژاد از هر فرصتی برای به دست گرفتن سخن استفاده می کند. سخنان خود را بر اساس مستمعین می چرخاند حتی لباس پوشیدن خود را تطبیق می دهد. کافی است به سخنرانی های شهرستانی او توجه کنیم. در سخنرانی خود به مناسبت خلیج فارس، به نوشته بجا مانده از کوروش اشاره می کند: “دو هزار و پانصد سال قبل، کوروش فرمانروای ایران، فرمانی صادر کرد. دستور اول این فرمان لغو برده‌داری بود. این درحالی است که آمریکایی‌ها فقط صد وهشتاد سال پیش، پس از جنگ‌ها و خونریزی‌های بسیار به موضوع لغو برده‌داری رسیدند”.

و دستور دوم این فرمان “آزادی همگان، مذاهب و اندیشه ها بود.در حدود دو هزار و پانصد سال پیش هیچ درگیری مذهبی و تعصبات مذهبی درایران مشاهده نشده بود. اما امروز مدعیان حقوق بشر، آزادی و گردش آزاد اطلاعات در هر سرزمینی که وارد می‌شوند با به اسارت گرفتن مردم، جنگها و درگیری ها را به اوج می‌رسانند.”[ گزیده‌ای از سخنان محمود احمدی‌نژاد در همایش ثبت ملی خلیج فارس و همایش حکمت مطهر در دانشگاه تهران]

ماجرای همزیستی مداوم او با امام زمان، چه در گفتار و چه در رفتارش، از موارد قابل توجه است. در جایی میگوید که مقلد خامنه ای است و مرید مصباح یزدی. این گفتار با تعریف متعارف مقلد و مرید سازگار نیست که تنها میتواند محصول ذهنی دو گانه باشد. از سویی به خود بسیار اعتماد دارد و از سویی بسیار زود رنج است. واژه رنجیدن از دوستان را بسیار بکار میبرد، در حالیکه در نظام کنونی در مکان قدرتمندی قرار دارد. واقعیت های کردار و رفتار مخالفان خود را چون توطئه بزرگ و استثنایی سیاه دلان و سیاه کاران در پشت صحنه نشان میدهد. در همین مصاحبه در مورد آنان میگوید: “ما دشمنان بزرگی داریم، مثل دولت آمریکا. در برابر همه آنها ایستاده ایم و مقاومت کرده ایم و هستیم.”

اما هیچگاه دلیل اتحاد این همه دشمنی را که همه توان خود را در مقابله با او بکار میگیرند، بر ملا نمی کند. شناخت های علمی و فنی، ارقام و اعداد و آمار، اگر در جهت افکار او نگردند، از همین توطعه ها به شمار میروند. کافیست به مناظره های تلویزیونی او با دگر نامزد های ریاست جمهوری گوش دهیم:توطئه ای به رهبری رفسنجانی.

با مراجعه ساده به جستجوگر های اینترنتی تنها در هفته اخیر بیش از صد ها مقاله و مطلب در مورد دروغ گویی احمدی نژاد، دولت و یا پاسخ طرفداران احمدی نژاد به این مقالات روبرو میشویم. تا حدی که گاه مدافعان نظام هم فریاد بر میاورند که دروغ گویی احمدی نژاد را به پای جمهوری اسلامی ننویسید.در همین راستاست که جنبش سبز هم دروغ را مساله اصلی مینامد:

“مسئله دروغ مسئله اصلی ما شده و مردم نسبت بدان اعتراض دارند که متاسفانه در همه سطوح حاکمیت و تبلیغات جریان دارد و مردم را نسبت به اصل و اساس این نظام مسئله دار و در باورهاشان تردید ایجاد کرده است. اصلی ترین عامل که باعث تثبیت و حفظ نظام بوده و آن اعتماد مردم به حاکمیت بوده است از بین رفته است. مسائل اخلاقی، عدم کارآمدی، سیاست خارجی، فساد فراگیر،… همه اینها یک نوع بی اعتمادی نسبت به حاکمیت و نظام ایجاد کرده است.”

این بخشی از سخنان میرحسین موسوی بود در جمع اعضای فراکسیون سازمان مجاهدین در مجلس ششم که به صورت مستقیم مهمترین ویژگی منفی دولت محمود احمدی نژاد را به انتقاد گرفت.

 یکی دیگر از مخالفان مینویسد: “قریب به اتفاق اندک نهادهای مستقل و نیمه مستقل باقی مانده در کشور و حتی آمارهای دستکاری شده دولتی ارسالی به نهادهای بین المللی نشان می دهددولت نهم و دولت مستقر دهم جمهوری اسلامی ایران، یکی از بی انضباط ترین، فاسد ترین، بی مبالات ترین، محدودکننده ترین،‌نا امن ترین، بی ثبات ترین و نهایتا دروغگو ترین و ریاکارترین دولت های پس از انقلاب و حال حاضر جهان است که ادعاهایش گوش دنیا را کر کرده و دستاوردهایش ایران را از کشوری قدرتمند و سرافراز در جهان به کشوری غرق در تباهی و نیستی کشانده است.”

به نمونه ای دیگر توجه کنیم: “برای بررسی میزان صحت و سقم اتهاماتی که اصلاح طلبان به دولت نهم وارد می کنند می توان در یک بازه زمانی مشخص به گفته های محمود احمدی نژاد مراجعه نمود. احمدی نژاد در زمانی کمتر از ۴۵دقیقه در مناظره با میر حسین موسوی به نکاتی اشاره کرد که در روزهای بعد محل مناقشه شد.” ( منبع سخنان احمدی نژاد: خبرگزاری دولتی ایرنا)

کار به جایی رسیده است که دانشنامه ویکیپدیا به زبان پارسی مقاله مفصلی به نام “دروغ‌گویی محمود احمدی‌نژاد” دارد که با حوصله و فراست بیش از بیست فیلم و متن از دروغ گویی های احمدی نژاد را بر ملا میکند.

بیاید با هم کمی حالت روانی میتومن ها را دوره کنیم: میتومنی بیماری جنون اغراق گویی یا دروغ گویی. میتومن دروغ گو نیست. دروغ گو میداند که دروغ می گوید. میخواهد با کمال وضوح مخاطب خود را فریب بدهد بی آنکه خواب و خیال و واقعیت را در هم کند. میتومن به آنچه میگوید باور دارد. دروغ گوئیش برای فریب دیگری نیست بلکه برای آنست که خود آن را باور کند. میتومن در روبرویی با دروغ خود به هر راهی متوسل می شود. میتومن در نهایت در عشق به خود می زید. با هر دروغ در خود میل و خواهش و هوسی را پنهان می کند. در حالت افسردگی بسیار گله و گلایه می کند. به دنبال گروهی است که به حرفهایاش باور آورند. گاه میتومنی از مگالومنی ( خود بزرگ بینی) دور نیست. گر چه در کودکان ۴ تا ۶ ساله، دروغ پاره ای از مراحل رشد محسوب می شود، اما در ورای این سن و سال میتومنی در زمره آسیب ها و بیماری های روانی شمرده میشود.

پیداش پدیده میتومنی و دروغ گویی مداوم، غالبا تنها راه فرار از واقعیت جهان خارج است. میتومن از تحریک دیگران، رفت و آمد بین فانتزی و واقعیت لذت میبرد.ارائه استدلال برای عیان کردن دروغ میتومن بیهوده است. ترس از افشا شدن، میتومن را گاه تا خشونت، توهین و ایراد اتهام دروغ گویی به مخاطب به پیش میبرد. میتومنتنها سخنی را گوش میدهد که در راه هد فش باشد. برای درمان میبایست فرد بپذیرد که بیمار است، و این برای میتومن غیر ممکن است.حال از میانه هزاران مقاله و فیلم و نوشته احمدی نژاد، طرفداران و مخالفانش در سایت ها، دلائل بیشتری برای پاسخ یافتن به پرسش نخستین بیابید.

 

مصاحبه “لورانس فراری” با محمود احمدی نژاد

خبرنگار: به نظر شما وضعیت در نوار غزه چگونه است و راه حل برای غزه چیست؟

احمدی نژاد: ما فکر میکنیم تحریم غزه باید برداشته بشود. چیزی که اتفاق افتاده است زشت ترین و غیر انسانی ترین کاری بوده که میتوان تصور کرد. در هیچ جای دنیا کمک های بشر دوستانه مورد حمله نظامی قرار نمیگیرند. اما چنین حمله ای صورت گرفت. البته فرانسه در مورد این قضیه موضع خوبی گرفت. ما انتظار داریم که فرانسه این مسیر را ادامه بدهد. البته کسانی که به کاروان های بشردوستانه حمله کرده اند باید حتما محاکمه بشوند.

خبرنگار: برای حفاظت از غزه، آیا همانطور که شما در گذشته گفته اید، اسرائیل باید نابود بشود؟ این کلماتی است که شما بکار برده اید. آیا شما همچنان همانطور که بارها در گذشته گفته اید خواستار نابودی اسرائیل هستید؟

احمدی نژاد: ملت فلسطین از ابتدایی ترین حقوق خود محروم شده است، منجمله حق امنیت و حق تعیین سرنوشت. راه حل چیست؟ ما فکر میکنیم راه حل این است که مراجعه کنیم به عدالت، مراجعه کنیم به رای مردم. ملت فلسطین باید بتواند سرنوشت خودش را تعیین بکند. معنای این حرف برای من بسیار روشن است. البته یک راه حل آسان تر هم وجود دارد و آن این است که هرکس از هرکجا آمده برگردد به همانجا.

 

خبرنگار: معنای این حرف این است که دیگر کشوری بنام اسرائیل وجود نخواهد داشت؟

احمدی نژاد: مگر قبلا وجود داشته است؟ مگر 80 سال پیش وجود داشته است؟ این کشور با اشغال، با اسلحه و تفنگ بوجود آمده است.

خبرنگار: بنابر این مجددا شاهدیم که شما همواره خواستار نابودی اسرائیل هستید؟

احمدی نژاد: ما دنبال نابودی هیچکس نیستیم. ما دنبال جنگ هم نیستیم. ما میگوئیم که حق ملت فلسطین باید ادا بشود.

خبرنگار: آقای رئیس جمهور، من از شما یک سئوال ساده میکنم، غربی ها بر این باورند که شما چیزهایی را از آنها پنهان میکنید و برنامه هسته ای کشور شما اهداف نظامی دارد. آیا شما میتوانید به ما بگویید که شما اینجا در ایران در حال تولید بمب یک هسته ای هستید یا نه؟

احمدی نژاد: خوب، بمب هسته ای به چه دردی میخورد؟ به چه کاری میخورد؟ کدام عاقلی فکر میکند که میتواند با یک بمب جلوی 20 هزار بمب را بگیرد. بیایید از اون ور قضیه نگاه بکنیم. چه کسی باید نگران باشد؟ آیا ما باید نگران باشیم یا کسانی که بمب اتمی دارند؟

خبرنگار: بنابر این شما بمب هسته ای تولید نخواهید کرد؟

احمدی نژاد: ما اصلا این کار را احمقانه میدانیم.

خبرنگار: روابط شما با فرانسه یا حداقل با پرزیدنت سارکوزی بسیار تنش بار بوده اند. آیا شما فکر میکنید که هنوز یک دیالوگ میان 2 کشور امکانپذیر باشد؟

احمدی نژاد: بله چرا ممکن نیست؟ در سابقه تاریخی روابط بین ایران و فرانسه دوره های تاریک سنگینی وجود ندارند.

خبرنگار: هم اکنون پرزیدنت سارکوزی موضع بسیار سرسختی در برابر ایران دارد. او خواستار آن شده است که مجازات های سازمان ملل بر علیه کشور شما هرچه سرسختانه تر باشند. این کلماتی است که او بکار برده است. شما در برابر سخنان او چه پاسخی دارید؟

احمدی نژاد: پاسخ من همان پاسخی است که در گذشته داده ام. ما فکر میکنیم که به نفع فرانسه و به نفع همه است که ملت ها روابط دوستانه داشته باشند. ما دشمنان بزرگی داریم، مثل دولت آمریکا. در برابر همه آنها ایستاده ایم و مقاومت کرده ایم و هستیم. من فکر نمیکنم که آقای سارکوزی دیگر دنبال این باشد که از این ادبیات استفاده بکند. خود این واژه مجازات کردن یک کشور، متعلق به گذشته است.

خبرنگار: چند کلمه در مورد کلوتیلد ریس، دختر جوان فرانسوی که شما چند هفته پیش او را آزاد کردید. 2 روز بعد، فرانسه علی وکیلی راد، قاتل شاپور بختیار، را آزاد کرد. آقای احمدی نژاد، آیا معامله ای در کار بوده است و آیا این 2 زندانی با یکدیگر مبادله شده اند؟

احمدی نژاد: نه، ضرورتی ندارد که معامله ای انجام بشود. آقای لولا و افراد دیگر از ما خواستند که یک کار انسانی انجام بدهیم و ما این کار را انجام دادیم، برای نشان دادن حسن نیت و دوستی.

خبرنگار: شما از فرانسه و از مردم فرانسه سخن گفتید. فرانسه مهد حقوق بشر است. شما یک سال پیش مجددا به ریاست جمهوری ایران انتخاب شدید، در جریان یک رای گیری که نتایج آن اکنون همچنان مورد اعتراض قرار دارد. این اعتراضات بصورت خشونت باری سرکوب شدند. در حال حاضر و یک سال پس از آن قضایا وضعیت در ایران چگونه است؟

احمدی نژاد: وضعیت هم پارسال خوب بود و هم الآن خوب است. ایران یک کشور آزاد است. افراد میتوانند اعتراض کنند.

خبرنگار: اما صدها نفر دستگیر شده اند. در جریان این تظاهرات تعدادی کشته شده اند…

احمدی نژاد:… اگر در فرانسه افرادی به خیابان ها بیایند، اتومبیل ها را آتش بزنند و نظم عمومی را برهم بزنند، دولت فرانسه چکار میکند؟

 

خبرنگار: در فرانسه وقتی افراد تظاهرات میکنند دستگیر نمیشوند.

احمدی نژاد: اینجا هم همین طور است. کسی را به خاطر شرکت در تظاهرات دستگیر نمی کنند.

 

خبرنگار: من کلمات شما را تکرار میکنم، شما گفتید که در ایران مردم حق دارند تظاهرات بکنند. در تاریخ 12 ژوئن و در سالگرد انتخاب شما احزاب اپوزیسیون خواستار آن شده اند که بتوانند تظاهرات بکنند. آیا شما اجازه خواهید داد که این تظاهرات برگزار بشوند؟

احمدی نژاد: بستگی دارد. آنها باید به مقامات مربوطه مراجعه بکنند و باید ببینیم قانون چه میگوید. اگر این احزاب قانونی باشند، قانون به آنها این اجازه را خواهد داد. ایران کشور تظاهرات است. آزادی ای که در ایران برقرار است مخصوص ایران است. هیچکس نمیتواند فشاری بر روی ملت ایران اعمال بکند. هیچکس، نه این دولت، و نه هیچ دولت دیگری.

روانکاو بالینی و پژوهشگر سوربن