صدای پای سرکوبگران در انتخابات مجلس

علی کلائی
علی کلائی

کمتر از یک هفته به انتخابات مجلسی مانده است که اصلاح طلبان و تحول خواهان در داخل و خارج از ایران آن را تحریم کرده اند؛ تحریم یا البته عدم شرکت که در عمل هر دو به یک معناست. تحریم برای اپوزیسیون قدیمی امر جدیدی نیست. اما برای اصلاح طلبانی که پس از انتخابات خرداد 88 و کودتای انتخاباتی به اپوزیسیون نظام پیوسته و تنی چند از ایشان بالاجبار از ایران خارج شده اند شاید امر جدیدی باشد. البته اصلاح طلبان سابقه اعلام عدم شرکت در انتخابات مجلس هفتم را در کارنامه خود دارند. اما آن روز نیز ایشان ازدایره دوستان حاکمیت خارج نشدند و پس از آن تحریم، در چندین انتخابات دیگر البته شرکت کردند. تحریم آن روز اعتراضی بود به حذفهایی که شاید به نظر ایشان در انتخاباتهای بعدی از شدتش کاسته شد.

اما در این انتخابات قرار بر تحریم شد. همه از تحریم یا استراتژی عدم شرکت گفتند و قرار بود فعالش کنند. اما وقتی به استراتژی ها و عمل ها نگاه می کنیم شاید کمتر فعالیتی مشاهده شود. در واقع سکون، بر عمل ناظر بر تحریم فعال سایه افکنده است.

اما یکی از مواردی که می بایست دوستان ما دقت می کردند و نکردند و این کوتاه ناظر بر آن است، کسان و چهره هایی است که شاید برای اولین بار است در انتخابات شرکت می کنند. در واقع آنچه نگارنده را به نگاشتن این متن واداشت احساس این بود که نظام در وضعیتی که اصلاح طلبان در انتخابات حضور ندارند، در تلاش است که نیروهای امنیتی خود را در لیست های مشهور تهرانی وارد مجلس کند تا این بار مجلسی علنا سرشار از امنیتی ها بسازد. اگر زمانی یک سردار زاکانی در مجلس فعلی سروصدا کرد و فریاد بر اعتراض به حضور نظامیان در مجلس رقم خورد، این بار ظاهرا نه تنها نظامیان که امنیتی هایی که سابقه سرکوبشان بسیار دهشتبار است در حال راهیابی به مجلس هستند.

در میان اینها نامهای بسیاری وجود دارد. از روح الله حسینیان که یار غار سعید امامی بود و در برنامه چراغ از او دفاع کرد و هنوز نیز مدافع سعید امامی است می توان گفت. اما حسینیان رسواتر از آن است که نیاز به معرفی داشته باشد. اما نام هایی را در میان لیست امنیتی ترین طیف حاضر، یعنی طیف جبهه پایداری مشاهده می کنیم که نشان می دهد برنامه ای برای حضور امنیتی های تند رو و چماق به دستان در مجلس آتی توسط رهبری نظام ریخته شده است تا در نبود اصلاح طلبان و عدم ترس از رقابتی سنگین، نیروهای خود را به درون مجلس بفرستند. در اینجا به بخشی از این نامها اشاره می کنیم که تذکری باشد برای دوستان عزیز تحریم کننده که بدانند در آینده با چه مجلسی روبرو خواهند بود.

دکتر حسین طلا. فرماندار تهران در زمان کودتای انتخاباتی خرداد 88. یک نیروی امنیتی اطلاعاتی. رجا نیوز در مورد سوابق او می نویسد: “حسین طلا متولد سال 1348 در محله عباس‌آباد سابق خیابان شهید بهشتی کنونی است و در دوره‌ی دفاع مقدس نیز حضور فعالی در جبهه داشته است، به‌طوری که جراحات ناشی از حضور در عملیات‌های متعدد را هنوز به یادگار دارد. وی فارغ التحصیل پزشکی از دانشکده علوم پزشکی دانشگاه شهید بهشتی است و هم‌زمان با تحصیل، فعالیت‌های اجتماعی نیز از جمله به عنوان جانشین معاونت سیاسی ولی فقیه در قرارگاه ثارالله تهران، مسئولیت دفتر تهران شورای نگهبان در سال‌های 83 و 84، مدیر کلی حراست وزارت کار، ریاست دانشکده حفاظت و بهداشت کار و فرمانداری تهران نیز جزو سوابق او در دولت نهم است. طلا بعد از فرمانداری نیز به شرکت دخانیات رفت و تا چند ماه پیش که استعفا داد، مدیرعامل این شرکت بزرگ بود.”

 این سوابقی است که رجا نیوز در صدر مصاحبه ای با او در مورد روشهای سرکوب جنبش اعتراضی در روزهای پس از کودتا با او انجام داده است. حسین طلا در این مصاحبه بارها و بارها به نقش نیروهای امنیتی و اطلاعاتی در سرکوبها اذعان و حضور خود را نه به عنوان فرماندار تهران که به عنوان هدایت کننده سرکوب گران تائید می کند. در این مصاحبه می خوانیم: “بعد از ظهر روز 23 خرداد در خیابان مطهری، من با موتور اطراف را گشت زدم و یک‌لحظه احساس کردم همه جا از کنترل خارج شده است. نه من، همه غافل‌گیر شده بودند. با برخی از دستگاه ها تماس گرفتم و گفتم یک نیرو بفرستید. هدف این‌ها صندوق‌های انتخاباتی است. بیایید فرمانداری را حفظ کنید که این اسناد از بین نرود. اگر این اسناد را از بین ببرند فردا شما هیچ چیزی را نمی‌توانید ثابت کنید. در این حد هم موفق به هماهنگی نشدیم. چون در جاهای مختلف نیروهای آن‌ها درگیر شده بودند. لذا یک‌سری از بچه های فرمانداری و بچه‌های بسیج پایگاه‌های اطراف را جمع کردیم و خیابان میرعماد را بستیم و جمعیت بسیجی را نگه داشتیم. حتی آن موقع یک سری موتوری می‌آمدند و سرک می‌کشیدند ببینند هنوز بسیج هست یا نه.”

حسین طلا خود اعتراف می کند که فرماندهی سرکوبگران را بر عهده داشته و حتی تماس می گرفته و نیروهای سرکوب را سازماندهی می کرده است. او حتی در روز 25 خرداد و در آن تجمع نیز حضوری فعال داشته و با گشت زنی (توجه کنید! فرماندار تهران با موتور در خیابان برای تخمین معترضین گشت می زند) برای سرکوب برنامه ریزی می کرده است. او در این مصاحبه و در ادامه می گوید: “آن روز خودم با موتور در جمعیت و خیابان‌های مجاور رفتم. جمعیتی که راه افتاده بود را کامل می‌دیدم.”

 در اینجا آن روز منظور روز 25 خرداد 1388 است.

در عاشورای خونین 88 نیز او باز هم به سازماندهی سرکوب دست زده است. در این مصاحبه در مورد این روز دردناک می گوید: “من هم در روز تاسوعا و هم در روز عاشورا در خیابان رفت و آمد می‌کردم.”

و بعد ادامه می دهد: “خود من به بعضی از هیات‌های مذهبی که نمی‌خواهم اسم ببرم، زنگ زدم و گفتم: «در اینجا دارد به این شکل می‌شود. امام‌حسین علیه السلام را که دارید برای‌شان عزاداری می‌کنید، در اینجا دارند بی احترامی می‌کنند. بلند شوید بیایید».”

 جبهه پایداری در میان لیست خود که امثال مرتضی آقا تهرانی را در خود دارد می خواهد چنین عناصر سرکوبگری را هم به مجلس بیاورد. شاید باید در مورد هدف حضور این سرکوبگران در مجلس قدری فکر کرد.

عنصر دیگری که برنامه حضور او در مجلس از طریق لیست جبهه پایداری تدارک دیده شده فردی است به نام حسین استاد آقا. پایگاه خبری تحلیلی عصر امروز که خود از رسانه های این جریان سرکوب است در مورد سوابق او می نویسد: “مشاور سابق وزیر ارشاد و مدیرکل سابق فرهنگ و ارشاد اسلامی استان قم و دبیر جشنواره ملی کریمه اهل بیت. محمد حسین استادآقا از فعالان عرصه دفاع از ولایت در دو دهه گذشته در قم بوده است. او که متولد تهران و بزرگ شده در این شهر است، در دوران جنگ رزمندگان گردان‌های حبیب بن مظاهر و میثم تمار لشگر ۲۷ محمد رسول الله بوده و پس از پایان جنگ برای تحصیلات حوزوی به قم رفته است.

استادآقا فعالیت های فرهنگی در سیستان و بلوچستان و پشتیبانی مدرسه علمیه شهرستان‌های زابل و ایرانشهر در ابتدای دهه ۷۰ را از افتخارات خود می داند. او از سال ۱۳۸۷ تا چند ماه پیش مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان قم بود و منشا خدمات گسترده ای مانند برگزاری همایش های ملی مختلف درباره مهدویت و حضرت فاطمه معصومه سلام الله علیها شد.”

بخشی که در مورد این عنصر سرکوبگر اهمیت دارد همان ایامی است که به قول عصر امروز برای تحصیلات حوزوی به قم رفته بود. بقیه داستان و نوع عملکرد او را در مصاحبه او با رجا نیوز پی می گیریم. جایی که او از سوابق خود در حمله به بیت مرحوم آیت الله العظمی منتظری در سال 76 پرده بر می دارد و بر اساس این گفته ها او یکی از هدایت کنندگان این هجوم ناجوانمردانه بوده است. هجومی که علاوه بر اشغال حسینیه شهدا و بیت آن فقید سعید به حصر 5 ساله مرحوم آیت الله العظمی منتظری (رحمه الله علیه) انجامید. او شروع هجمه را اینگونه تعریف می کند. این حوادث متعلق به ساعاتی پس از سخنرانی مرحوم آقای منتظری است و آغاز حمله وحشیانه منجر به حصر به بیت آن مرحوم. استاد آقا می گوید: “ابتدا برای مقابله با این حرکت، تجمع بسیار خوبی اعلام شد و آیت‌الله جوادی‌آملی در آن تجمع سخنرانی کرد.” و آغاز حمله را اینگونه تعریف می کند: “صحبت‌های آیت‌الله جوادی‌ آملی که تمام شد، حرکتی به صورت خودجوش به سمت دفتر منتظری شکل گرفت و آن حوادث اتفاق افتاد که متعاقب آن، پنج روز دفتر و حسینیه منتظری تبدیل به محل افشاگری جریان انحرافی مهدی هاشمی و منتظری شد. مردم گروه گروه می‌آمدند و آنجا پاتوق انقلاب شده بود و شعار «شهر مقدس قم جای منافقین نیست»، در آنجا خیلی بروز پیدا کرد و شعار داغ مردم بود”.

همچنین در ماجرای اعتراض به توهین به مصباح یزدی در همان سالها نیز استاد آقا از بازیگران نقش اول ماجراست و در این مصاحبه حضور خود را بازگو می کند.

در لیست جبهه پایدار عناصر امنیتی دیگری نیز به استناد سوابقی که عصرنو از این عناصر منتشر کرده به چشم می خورند. به عنوان مثال می توان از سردار حسین حمیدزاده نام برد. عصر امروز در مورد سوابق او میگوید: “سردار حسن حمیدزاده معاون سابق رئیس ستاد کل نیروهای مسلح و از مبارزان قبل از انقلاب است که شکنجه‌های قرون وسطایی ساواک را نیز تجربه کرده است وی پس از قبولی در دانشگاه علم و صنعت در سال ۱۳۵۴ نیز مبارزات انقلابی خود را ادامه می‌دهد.”

لیست جبهه پایداری پر است از عناصر نظامی و امنیتی. علاوه بر اینها اضافه کنید فرزند جلاد اوین لاجوردی یعنی خانم زهره لاجوردی را که “سابقه چهار سال ریاست دفتر و سپس معاونت را در مرکز امور زنان و خانواده رباست جمهوری” را دارد. همچنین امثال حمید رسایی و ناصر سقای بی ریا و خود آقا تهرانی و نبوی که روحانیون هوادار مصباح و در واقع از شاگردان او هستند و در این لیست حضور دارند. همچنین جمعی از دولتیان احمدی نژاد مانند سلیمانی، میرکاظمی، سید مهدی هاشمی و بانوانی مانند خانم فاطمه آلیا که همه نظرات واپسگرایانه او را در ایام مجالس قبلی که ایشان حضور داشته اند به خاطر دارند.

لیست جبهه پایداری لیستی امنیتی است که این بار تمام قد ودر نبود رقیبی قوی و در کنار اصولگرایان دیگر برای فتح مجلس وارد صحنه شده است. مجلس بعدی نه تنها یک مجلس اصولگرا که یک مجلس امنیتی از عناصر سرکوبگر خواهد بود.

شاید به جا باشد مخالفین و منتقدین و دوستان تحریم کننده علاوه بر فریاد زدن عدم شرکت که کاری است درست، به این لیست های رنگارنگ انتخاباتی نگاهی بیافکنند و عناصر ضد انسان و سرکوبگر آن را به مردمان بشناسانند.

این بار جمهوری اسلامی چندین تن از نیروهای امنیتی خود را رو کرده است تا به مجلس بفرستد. شاید بتوان حدس زد چه نفرات دیگری را این رژیم ضد بشری در آستین دارد. شاید باید منتظر رو شدن مابقی سرکوبگران نظام ولایی هم بود.