به یاد دکتر فریدون آدمیت

احسان نراقی
احسان نراقی

تقدیر چنین بود که مرگ ناگهانی فریدون آدمیت عزیز، همسر مهربان و به غایت باوفای او و دوستداران ‏فراوانش در ایران و در سراسر دنیا را در این نوروز، در غم و اندوه فراوان فرو برد. هر چند ناسپاسی‌های ‏گوناگون در کشور در بارة او روا داشتند ولی در عوض هزاران مردمان ایران‌دوست قدر خدمات علمی او را ‏دانستند و می‌دانند که آثار گرانبهای این متفکر استثنائی و پربار همیشه موجب تسلی خاطر آنان خواهد بود. ‏

فریدون آدمیت پس از ختم تحصیلاتش در علوم سیاسی به استخدام وزارت امور خارجه درآمد. در نخستین ‏مأموریتش عازم انگلستان شد و در حین خدمت رساله دکتری‌اش را راجع به مسائل سیاسی، حقوقی و سوابق ‏تاریخی بحرین در دانشگاه لندن به پایان رساند. این رساله در تاریخ 1955 در نیویورک به چاپ رسید. در آن ‏دوران که هنوز مسئلة بحرین چندان مورد توجه اولیای دولت نبود، این تألیف بهترین سند حقانیت ادعای ایران ‏راجع به این جزیره و نشانة ایران دوستی او بود.‏

اولین تألیفی که او در ایران منتشر کرد کتاب باارزشی بود در بارة «امیرکبیر و ایران». تا آن زمان خدمات ‏استثنائی امیرکبیر، این صدراعظم وطن‌پرست و باتدبیر، برای عموم شناخته شده نبود. من به یاد دارم جوانان ‏همسن من، یعنی حدود 18 و 19 سال، وقتی مطالعة این کتاب را به آخر می‌رساندند، عشق به ایران زمین در ‏وجودشان شعله‌ور می‌شد.‏

تألیف دیگر او در بارة خدمات و اصلاحات میرزا حسین خان مشیرالدوله سپهسالار بود که در آن با دقت ‏عجیبی ابداعات اداری و کشوری او را در ایران که حتی خواص هم با آن آشنائی نداشتند،به نحو بارزی شرح ‏داده است. به یاد دارم در مجلسی که آدمیت حضور داشت یکی از دوستان از او سئوال کرد علت اصلی تألیف ‏این دو کتاب با این شرح و بسط فراوان چه بوده است؟ او پاسخ داد: می‌خواستم برای هموطنانم روشن کنم که ‏منظور این دو مرد بزرگ از این خدمات وسیع این بوده است که سال‌ها قبل از انقلاب مشروطه، افکار ‏عمومی را در یک رژیم صد در صد استبدادی با قانون و اجرای آن آشنا کنند تا مردم هم‌عصر ما بدانند قیام ‏ملت ایران حتی بطور ناخودآگاه در فکر و ذهن آنها همیشه حضور داشته است.‏

به غیر از این، کتاب‌های متعددی در باره «فکر دموکراسی اجتماعی در نهضت مشروطیت ایران»، «مجلس ‏اول و بحران آزادی»، «فکر آزادی و مقدمة نهضت مشروطیت»، «اندیشه ترقی و حکومت قانون»، ‏‏«ایدئولوژی نهضت مشروطیت ایران» و تألیفات دیگر و تعداد زیادی مقالات در بارة دموکراسی و آزادی از ‏وی منتشر شده است.‏

آدمیت سال‌ها در هیات نمایندگی ایران در مجمع عمومی سازمان ملل متحد شرکت می‌کرد. در حقیقت نقش ‏وی بیشتر جنبه کارشناسی و بررسی مسائل و تهیه گزارشات برای هیات نمایندگی ایران بود. او سپس از ‏سوی وزارت امور خارجه ایران در سال‌های 1340-1342 به سفارت در لاهه منصوب شد و در سال‌های ‏‏1342 تا 1344 به عنوان سفیر در کشور هند انجام وظیفه کرد. در اینجا بی‌مناسبت نمی‌دانم خاطره‌ای از ‏دوران سفارتش در هند را نقل کنم. او می‌گفت در دوران سفارتش در هند، دولت ایران از رئیس جمهور آن ‏کشور، رادا کریشنا برای بازدید از ایران دعوت رسمی بعمل آورد. در این سفر دکتر آدمیت همراه رئیس ‏جمهور هند بود. روز ماقبل آخر این سفر رئیس جمهور هند برای بازدید از اصفهان و تخت‌جمشید به آن دیار ‏سفر می‌کند. در بازگشت، در هواپیما از آدمیت می‌خواهد که در صورت امکان ترتیب یک دیدار با شاه را برای ‏او بدهد. به محض نشستن هواپیما در فرودگاه مهرآباد، آدمیت و علاء ترتیب ملاقات فوری با شاه را می‌دهند. ‏

پس از این ملاقات رئیس جمهور هند به کشور خود بازمی‌گردد. ماه‌ها پس از آن در ضیافتی که در کاخ ‏ریاست جمهوری هند برقرار بود و آدمیت نیز به عنوان سفیر در آن ضیافت دعوت داشت، به محض ورود، ‏رئیس تشریفات بنا بر درخواست رئیس جمهور، آدمیت را به میز وی هدایت می‌کند و رئیس جمهور او را در ‏کنار خود می‌نشاند. در ضمن صرف غذا، رادا کریشنا به آدمیت می‌گوید: من میخواهم رازی را برای شما که ‏می‌دانم نسبت به آزادی و دموکراسی علاقة خاصی دارید، افشا کنم. در دیدار اولم پس از ورود به ایران، شاه ‏از من خواسته بود که هر آنچه در این مسافرت به نظرم رسید، قبل از ترک ایران صراحتاً به او بگویم. در ‏آخرین ملاقاتی که شما و علاء برای من با شاه ترتیب دادید، به ایشان گفتم که دیدار بناهای تاریخی کشور شما ‏برای من مظهر عظمت تمدن کشور ایران بود. لذا با توجه به این آثار بنا بر تقاضای شما در مورد اظهار آنچه ‏که به نظر من در این سفر مهم آمد، مطلبی که توجه مرا به خود جلب کرده این است که بقای این وضع و ‏بارور شدن این تمدن لازمه‌اش آن است که شخص اعلیحضرت به آنچه که اساس و بنیان نظام کنونی است ‏توجه کنند. همچنان که خود گفته‌اید قانون اساسی پایه حکومت است لذا من معتقدم رعایت کامل قانون اساسی ‏شما را از هر گزند داخلی و خارجی مصون خواهد داشت.‏

و اما چند کلمه‌ای در بارة روش تحقیق دکتر آدمیت. بی‌مبالغه می‌توان گفت که دکتر آدمیت روشی را به کار ‏می‌برد که علمای معروف تاریخ به کار برده و می‌برند. روش او روش شناخت واقعیات بدون هیچ ملاحظه‌ای ‏بود. مثلاً در تحلیل و تحقیق در بارة مشروطیت، رهبران و سیاستمداران مشروطه و دوره‌های اول پس از آن ‏را ـ چه روحانی و چه غیرروحانی ـ اگر وطن‌پرستی و رعایت اصول علمی و اخلاقی مورد نظر آنان بود، ‏بی‌پروا آنها را ستایش می‌کرد، مثلاً مؤتمن‌الملک، مصدق و مدرس را که به تقوی و درستی آنها اعتقاد داشت ‏می‌ستود. اما در مورد کسانی که رعایت اخلاقیات را نمی‌کردند و انحرافاتی مرتکب می‌شدند با شجاعت تمام ‏مورد نکوهش قرار می داد. این روش را آدمیت در همة موارد بکار می‌برد و چه بسا از استادان علوم سیاسی ‏دانشگاه‌های امروزی ما هم در این امور وسواس و دقت بیشتری داشت.‏

برای فریدون آدمیت، اصول علمی و اخلاقی بسیار حائز اهمیت بود. اولین بار که من بعد از بازنشستگی از ‏وزارت خارجه او را نزد یکی از استادان جوان تاریخ حین بحث دیدم، از او پرسیدم الان مشغول چه کاری ‏هستید؟ جواب داد: من تا کارشناس و کارمند بودم به راحتی و آزادانه تحقیقات خود را انجام می‌دادم اما وقتی ‏به درجه سفارت رسیدم و به من لقب سفیر اعلیحضرت را دادند در بعضی از امور سر و کارم مستقیماً با شاه ‏بود و همه هم میدانند که شاه پس از خرداد 1342 غروری بی‌حد به او دست داده بود. به همین علت من بعد از ‏چندین جلسه صحبت با او ناامید شدم، این بود که تصمیم گرفتم از خدمت در وزارت خارجه خود را خلاص و ‏تقاضای بازنشستگی کنم تا بتوانم براحتی به تحقیقاتم ادامه بدهم.‏

آدمیت با دانش‌پژوهان جوان بسیار با تواضع و محبت رفتار می‌کرد و درب خانة وی همواره بر آن‌ها باز بود. ‏امیدوارم مورخان جوان ما راه وی را دنبال کنند.‏