سایت بازتاب خبری منتشر کرده که احمدینژاد قصد دارد در صورت رد صلاحیت اسفندیار رحیم مشایی، نواری منتشر کند که نشان میدهد نظام به نفع وی در انتخابات ریاست جمهوری سال ۸۸ تقلب کرده است. این خبر البته از سایت مذکور حذف شد وتاکنون نیز هیچ بازتابی درمحافل اصولگرا نداشته است اما در فضای مجازی بازتاب گستردهای یافت.
خبر محذوف سایت بازتاب را میتوان از دو زاویه تحلیل کرد. نخست آنکه این خبرمی تواند یک کارکرد مشخص داشته باشد؛ خنثی کردن سلاحی که احمدینژاد چهار سال است با توسل بدان سید علی خامنهای و هوادارانش را به دنبال خویش کشیده و اکنون نیز میخواهد از آن، در شب انتخابات، به عنوان تیر خلاص به ولی فقیه استفاده کند و این آخرین پردهای است که مردم ایران و کلیه شهروندانی که به نوعی در این چهار سال هزینه این کودتای انتخاباتی را پرداخت کردند خواهند دید. تردیدی نیست که احمدینژاد پس از انتصاب مجددش به ریاست دولت، تلاش بسیار کرده است تا خویش و باند خود را در قدرت حفظ کند. وی پس از حوادث روز انتخابات صف خویش را از ولی فقیه جدا کرد. زیرا وی از ابتدا نیز اعتقادی به ولایت آیت الله خامنهای نداشت بلکه ولایت را در جامه و ردای مریدش اسفندیار رحیم مشائی میدید. اکنون نیز به هر حربهای متوسل میشود تا بتواند قدرت اجرایی کشور را در دست خویش و باند خود نگه دارد. اما نزدیکان علی خامنهای طرح حذف همیشگی وی را از صحنه قدرت در سر دارند و زمینه تسویه حساب با وی و نزدیکانش را طراحی کردهاند. بنابراین محتمل است این خبر را نزدیکان علی خامنهای منتشر کرده باشند تا به عنوان پادزهری در مقابل بگم بگمهای احمدینژاد عمل کند و جامعه در مقابل این اخبار واکسینه شود.
از زاویهای دیگر منشاء این خبر میتواند احمدینژاد و نزدیکانش باشند. انگیزه آنها از انتشار این خبر همانگونه که برخی نیز گفتهاند فشار بر نزدیکان علی خامنهای برای گرفتن تایید صلاحیت مشائی است. بر اساس آنچه بازتاب منتشر کرده احمدینژاد نواری در اختیار دارد که در آن به مسئولان بلند پایهای گفته است رای واقعی وی، یعنی ۱۶ میلیون را اعلام کنند و مخالف آن بوده که رای وی ۲۴ میلیون اعلام شود. احمدینژاد چهار سال است که با بهره گیری از این حربه خود را به ساختار قدرت تحمیل کرده و همچنان نیز میکوشد تا به هر وسیلهای خود را در قدرت حفظ کند.
حال در این نوار فرضی ادعا شده فردی که ظرف ۲۴ ساعت در تهران جشن پیروزی میگیرد و مخالفان را خس و خاشاک مینامد، در کنار اسناد و شواهد مشخصی که نشان میدهد دولت احمدینژاد، به ویژه مجریان انتخابات مستقیما در آرای مردم دخل و تصرف و در امر خرید و فروش رای دخالت داشتهاند و این البته در سایه پشتیبانی گسترده و سازماندهی شده از سوی سپاه صورت گرفته که قابل انکار نیست و همچنین مدیریت ستاد انتخابات کشور که در دستان صادق محصولی وزیر کشور میلیاردر احمدینژاد و از مقربین وی بوده است، مخالف چنین تقلبی در انتخابات بوده است. درهر حال با فرض صحت این خبر، باید گفت وی درصدد است تا در صورت رد صلاحیت نامزد باند خویش، از این حربه برای فشار به شورای نگهبان از یک سو و جبهه گیری علیه مخالفانش در سپاه و بیت رهبری استفاده کند.
هر چه هست قابل پیش بینی بود که راز این رسوایی روزی از زبان مسببان آن افشا شود و از لابه لای درگیریهای باندی سر باز کند. همچنانکه بخشی از این پرده از سوی سردار مشفق فرمانده قرارگاه ثارالله فاش شد و نشان داد که طرح بازداشت گسترده بسیاری از فعالان سیاسی و انتخاباتی و روزنامه نگاران، پیش از انتخابات ریخته شده بود. اما صرفنظر از انگیزه انتشار این خبر، لازم است به بحثهایی اشاره شود که پیرامون اصالت خبر وجود دارد. پس از انتخابات ۸۸، این سئوال برای بسیاری مطرح بود که چگونه این تقلب در ابعادی به این گستردگی صورت گرفت. این امر حتی برای بسیاری از اهل فن نیز محل سئوال و تشکیک بود. به طور مثال سال گذشته فیلمی از مصطفی تاجزاده در اینترنت، به قصد تخریب وی، پخش شد که وی در آن تقلب در انتخابات را منکر شده است. قضیه از این قرار بود که تاجزاده در شب انتخابات حوالی ساعت ۱۲ در محل یکی از ستادهای موسوی حضور یافت و در مقابل دهها فعال انتخاباتی خشمگین و هیجان زده از نتیجه ناباورانه اعلام شده، در سخنانی امکان چنین تقلبی را دوراز باور توصیف کرد. بسیاری از اصلاح طلبان احتمال بروز یک تقلب، از نوع تقلبهای مرسوم در انتخابات را بسیار محتمل میدانستند اما چنین حجمی از تقلب در ذهن هیچ کس نمیگنجید؛ از این رو برای تاجزاده که در چند نوبت مجری انتخابات بود به لحاظ فنی امری دور از تصور بود که حدود ۱۰ میلیون تعرفه به نفع یک کاندیدا در سراسر کشور به صندوقها ریخته شود. از این رو تاجزاده بدرستی چنین فرضی را بعید میدانست چرا که شیوه کودتاچیان چنین نبود. از سوی دیگر طبیعی بود تاجزاده نیز همچون بسیاری دیگر در آن ساعات بحرانی، تحلیل دقیقی از اوضاع و اطلاعی ازنقشه و شگرد کودتا نداشته باشد، زیرا این تصمیم از ساعت پنج بعدظهر به بعد گرفته شد و پس از آنکه مجریان انتخابات اطمینان یافتند که علیرغم آرای جمع شده برای احمدینژاد، از طریق خرید رای و رای نویسی، انتخابات به دور دوم خواهد رفت و در این صورت شکست احمدینژاد قطعی خواهد بود. همچنین کودتاچیان بخوبی میدانستند که اختلاف ۲ تا ۳ میلیون رای شائبه تقلب را در آن فضای ملتهب بسیار بالا میبرد از این رو تصور کردند که با چنین تصمیمی میتوانند پرونده انتخابات را در دور اول ببندند. در این خصوص نیز که چگونه چنین تقلبی صورت گرفته است نیز فرضیات و حتی داستانهای مختلفی ساخته و پرداخته شد. اما واقعیت این است که قضیه چندان پیچیده نبود. آرای احمدینژاد در مجموع از آرای موسوی بیشتر بود و از این رو آرای رندمی صندوقها که از سوی شورای نگهبان بازشماری شد نیز نمیتوانست نشان دهد که چگونه کودتا صورت گرفته است و حدود هشت میلیون رای به آرای احمدینژاد، ظرف چند ساعت، افزوده شده است بدون آنکه تعرفهای در صندوقها ریخته شده باشد. تعرفههایی که پس از تایید نتیجه انتخابات از سوی شورای نگهبان بر اساس قانون امحاء خواهند شد.
اکنون این خبر ثابت کننده مهمترین فرضیهای است که درباب شیوه کار کودتاچیان وجود داشته است. این فرضیه بر این باور بوده که مدیران کودتا تصمیم خود را گرفته بودند تا پرونده انتخابات در دور نخست بسته شود و اکنون این خبر میتواند صحت چنین فرضیهای را به اثبات برساند. احمدینژاد نیز بخوبی میدانست که رهبر جمهوری اسلامی نه تنها حیثیت خویش بلکه حیثیت یک انقلاب و نظام را هزینه وی کرده است تا حرفش بر زمین نماند. از این رو بخوبی از این فرصت استفاده کرد تا جایگاه خویش را در قدرت تحکیم بخشد و اکنون اگر راز سر به مهر رهبر جمهوری اسلامی در آستانه انتخابات از سوی احمدینژاد، همچون نواری که در مجلس پخش شد، گشوده شود بسیاری از کسانی که هنوز به این نظام و انقلاب باور قلبی دارند نیز به سادگی به تماشای آخرین پرده کودتا خواهند نشست. در واقع این پرده تماشاگران ویژهای دارد. روزی با یکی از معتقدان (نوعی) به انقلاب، که همزمان در ستاد موسوی و رضایی فعالیت میکرد بحث میکردم. وی به هیچ وجه تقلب در انتخابات را باور نداشت و میگفت اگر چنین چیزی باشد که باید فاتحه نظام را خواند. اکنون محتمل است وی (نوعی) یکی از تماشاگران این پرده باشد.