دور جدید برخورد با معلمان

شاهد علوی
شاهد علوی

حسن صالح‌زاده دبیر ریاضی و از فعالین انجمن صنفی معلمان استان کردستان روز چهارشنبه بیست و چهارم تیرماه در پی مراجعه شخصی به اداره اطلاعات برای پیگیری دلایل بازرسی موسسه خصوصی ایشان و ضبط کامپیوتر و مدارک موجود در آنجا٬ بازداشت شده و بدون تفهیم اتهام و یا بازپرسی تحویل زندان سقز می‌‌شود. در پی فراهم شدن امکان تماس با خانواده٬ او از دلایل بازداشت خود اظهار بی‌اطلاعی کرده و از خانواده می‌خواهد وکیلی برای او اختیار کنند. 

پس از گذشت یک هفته به او گفته می‌شود قرار آزادی او صادر شده و خانواده نیز از این موضوع مطلع می‌شوند. صبح شنبه سوم مرداد او با هم‌بندیهایش در زندان خداحافظی کرده و و لوازم شخصی و باقیمانده پول خود را هم به ایشان می‌بخشد. در حیاط زندان اما به او دستبند زده و اعلام می‌کنند به درخواست اداره اطلاعات استان او به بازداشتگاه آن ادره در سنندج منتقل می‌شود. 

 روز دوشنبه پنجم مرداد تعدادی از همکاران ایشان به اتفاق مسئولان انجمن صنفی معلمان در سقز برای پیگیری دلایل بازداشت او و یادآوری مسئولیت آموزش و پرورش برای دفاع از ایشان به مدیریت آموزش و پرورش شهرستان سقز مراجعه می‌کنند. مسئولان ادراه از دلایل بازداشت صالح‌زاده اظهار بی‌اطلاعی کرده و مطابق با رویه جاری با اعلام احتمال سیاسی بودن دلایل بازداشت ایشان از خود سلب مسئولیت می‌کنند. در این میان مسئول حراست اداره یاداور می‌شود که “صالح زاده در تجمع روز معلم سال جاری در دفاع از فرزاد کمانگر سخنرانی کرده و خواستار آزادی یک متهم شده است و قاعدتا چنین رویکردهای غیر قانونی مسئولیت‌زا است.” البته ایشان مشخص نکرده‌اند برابر با چه اصل قانونی یا مدلول منطقی دفاع از یک همکار دربند عملی مجرمانه و مسئولیت‌زا است ان هم همکاری که بالاترین مقامات امنیتی بازداشت و حکم قضایی صادره برای او را نادرست دانسته و در تائید اظهارات وکیلش او را بی‌گناه دانسته‌اند.

 اینک شش روز از انتقال حسن صالح‌زاده به اطلاعات استان کردستان می‌گذرد و کماکان هیچ مقام مسئولی درباره دلایل بازداشت ایشان و انتقال سوال برانگیز او به مرکز استان توضیحی نداده است. معلم خوشنام و محبوبی که در زندگی شخصی خویش و خارج از فعالیتهای صنفی٬ اساسا شخصیتی غیر سیاسی دارد و بدون هیچ واهمه‌ای شخصا برای پیگیری علت بازرسی ناگهانی موسسه آموزشی تحت مدیریتش توسط ماموران امنیتی به اداره اطلاعات مراجعه می‌کند٬ چه جرمی می‌تواند مرتکب شده باشد که حتما باید برای او قرار بازداشت صادر شود؟ (البته اگر اساسا قراری در کار باشد!)

 چه منطق امنیتی حکم می‌کند که برای انتقال یک زندانی بی‌دفاع به او دروغ گفته شود؟ چه اصراری هست که دستگاه امنیتی و قضایی در ایران غیر قابل پیش‌بینی جلوه‌گر شود؟ به راستی قدرت یک دستگاه امنیتی به مخوف بودن و اسرار آمیز بودن آن است یا ناشی از احاطه اطلاعاتی و عملکرد دقیق ان؟ چه قدر باید انتظار کشید تا کتاب داستان مضحک بگیر و ببند طوفانی و متهم کردن انقلابی دستگیر شده‌گان و پس از چندی اثبات بی‌گناهی متهمین در دادگاه برای همیشه بسته شود؟

 آقایان مسئول کی از تجربه فرزاد کمانگر ٬ انور حسین پناهی٬ اولیایی و… درس می‌گیرند؟ چگونه می‌توان یک بار برای همیشه به این برادران مسئول امنیت قبولاند که معلمان نه دشمن هستند و نه برانداز٬ انها نه انقلابی هستند و نه ضد انقلاب (مشکل بتوان مشخص کرد که در این مقطع زمانی٬ انقلابی بودن اتهام است یا ضد انقلاب بودن!) انها صرفا معلم هستند با تمام دغدغه های علمی٬ حقوقی و اخلاقی یک معلم. آنها در کلاس درس و در جامعه و در تجمعات و اعتراضاتشان هم تنها همان یک هدف را دنبال می‌کنند: کمک به ساختن دنیایی بهتر برای فرزاندانمان با تربیت انسانهایی توانا برای ساختن چنان دنیایی.

 معلمان نمی‌توانند و شما هم نباید راضی به ان باشید که فرزندانمان را متملق٬ دروغگو٬ سرسپرده٬ بی‌منطق و دگم اندیش بار بیاورند. انها در همان حال هم که به بی‌عدالتی٬ فقدان آزادی بیان در آموزش و پرورش٬ نظام آموزشی ناکارآمد٬ مدیران نالایق و ساخت اداری ویران اعتراض می‌کنند٬ به فرزندان ما و شما درس آزادگی می‌آموزند و الگویی از یک شهروند مدنی به او ارائه می‌دهند و چه الگویی بهتر از یک معلم مسئول؟

 حسن صالح‌زاده یکی از معلمان مسئول و با اخلاق جامعه معلمی است که دغدغه ای جز ارتقای توان علمی و اخلاقی شاگردانش نداشته است. او شخصی بسیار آرام٬ نجیب و متواضع است. اگر شکایتی از بوده معطوف به مدارای بیش از حد او در برخورد با دیگری بوده است. برای نمونه در چند مورد شاگردان صالح‌زاده شکایت از او پیش من آوردند (به عنوان مشاور مدرسه) که چرا آقای صالح زاده با معدودی از دانش آموزان بی‌انضباط کلاس مدارا می‌کند در حالی که آنها ملاحظه شان معلمی ایشان را ندارند. صالح‌زاده با این استدلال موجه که محروم کردن دانش آموزان بی‌انضباط از کلاس تنها مشکلات رفتاری انها را افزایش می‌دهد و پاک کردن صورت مسئله است و نه راه حل ان٬ مدارا و تلاش برای درک انها را راه حل مشکل می‌دانست و البته در نهایت راه حل او کارگشا بود. به راستی معلمی چنین دلسوز بدون ارائه هیچ دلیل و مدرکی٬ مستحق زندان و بازجویی و آزار است؟ 

 فعالین صنفی و جامعه معلمی با چنین برخوردهایی منفعل نشده و این تصور که برخورد با فعالین صنفی تحرکات صنفی معلمان را به حاشیه رانده تصور اشتباهی است. ایجاد محدودیت برای معلمان و بازداشت چهره‌های فعال معلمی راه حل مشکل نیست. آقایان بر شاخه نشسته‌اند و بن می‌برند. فعالین صنفی و تشکلهای صنفی معلمان سرار کشور نیز مسئولیتهایی در قبال جامعه معلمی و اینده‌سازان این کشور دارند و طبیعتا بازداشت و برخوردهای امنیتی نسنجیده با ایشان نیز نمی‌تواند ایشان را از ادامه راه باز دارد. 

 طبیعتا دفاع قاطع از حقوق همکاران بازداشت شده و در معرض خطر نیز از جمله وظایف تشکلهای صنفی است. همه متهمان از نظر برادران مدعی امنیت مشکل امنیتی دارند اما این مدعا قاعدتا نباید مانع از دفاع همه جانبه تشکلهای معلمان از حقوق اعضایش شود چرا که حنای امنیتی بودن پرونده‌ها دیگری رنگی ندارد. قاعدتا کانونها تجربه تلخ تردید ابتدایی در دفاع از فرزاد کمانگر (متاثر از توهم امنیتی بودن اتهامات او) را از یادنبرده اند.