برای تولد داریوش اسدزاده
کیکی با 88 شمع
30 آبان ماه داریوش اسد زاده 88 ساله شد. بازیگر بی حاشیه و دوست داشتنی سینما و،تلوزیون و تئاتر ایران که سالهاست در فضایی به دور از حاشیه و جنجال زندگی و کار هنری خود را دنبال می کند این روزها در حال استراحت است.
شاید تنها حاشیه زندگی او در این سالها انتشار خبر درگذشتش در سال گذشته بود که توسط خودش تکذیب شد.
بسیاری داریوش اسد زاده را از سریال محبوب و دوست داشتنی خانه سبز می شناسند.
داریوش اسدزاده، متولد 1302 در کرمانشاه است. او یکی از قدیمیترین و باتجربهترین بازیگران تئاتر به شمار میآید که حضور 70 سالهاش در عرصه هنر، با خاطرات جذاب و شنیدنی بسیار همراه است.
داریوش اسدزاده فارغ التحصیل از دانشکده بازرگانی و دارایی است. وی فعالیت هنری خود را سال 1324 در تئاتر تهران آغاز کرد و از طرف مرکز هنرهای ملی به جشنواره تئاتر پاریس اعزام شد و بعد از مراجعت به کارگردانی تئاتر مشغول شد و در سال 1346 بنا به دعوت یکی از استودیوهای فیلمبرداری عازم مینالوتا آمریکا شد و در فیلم «در آمریکا اتفاق افتاد» به عنوان نویسنده و بازیگر فعالیت سینمایی خود را آغاز کرد. وی در سال 1365 به وطن بازگشت و درسینما و تلویزیون ایران مشغول شد. از دیگر فعالیت های وی می توان به سمت ریاست انجمن بازیگران سینمای ایران و در سه دوره جزء اعضای داوران فیلم های ایرانی خانه سینما اشاره کرد. او همچنین ریاست هیأت مدیره مؤسسه فرهنگی هنری «کیمیا» را عهده دار است.
او از تئاتر به سینما و تلویزیون آمده است. البته آنطور که خودش می گوید بعد از انقلاب دیگر کار تئاتر نکرده است.اسد زاده در سال 69 با فیلم دو نیمه سیب ساخته کیانوش عیاری برای اولین بار بعد از چند سال وقفه کاری بعد از انقلاب بر پرده سینما ظاهر می شود و در سال 1371 با سریال سمندون به کارگردانی ناصر هاشمی برای اولین بار بعد از انقلاب در صفحه تلوزیون ظاهر شد و بعد از آن در سریالهای زیادی بازی کرد از جمله “همه فرزندان من”، ”خانه آرزوها”، “عشق گمشده”، “خانواده خوب ما”، “خانه سبز” و…..خودش باور دارد در بین همه این نقش هایی که در دو دهه اخیر بازی کرده است سریال خانه سبز و نقشی که در آن داشته، برایش خاطرهانگیزتر از بقیه بوده است. بخصوص این که این سریال در زمان خودش بینندههای زیادی هم داشت.
جدای از حضور در عرصه بازیگری، اسدزاده دستی در پژوهش و تالیف هم دارد و به تازگی کتاب یک جلدی تاریخ تئاتر را منتشر کرده است.
اسد زاده علاوه بر مطالعات کتابخانهای، به دلیل حضور بر صحنه تئاتر از ابتدای دهه 20 خورشیدی، سینهاش نیز گنجینه گرانبهایی از خاطرات تئاتر کشور را در خود جای داده است.
یکی از کارهای مهم اسد زاده تالیف کتاب سیر تاریخ تئاتر ایران است. وی درباره نوشتن این کتاب گفته است :
«سالهای زیادی بود که دوستان اهل هنر که قدمت و شناخت خدمت من را به تئاتر و سینما که از لحاظ نویسندگی نمایشنامه و کارگردانی تئاتر میشناختند، اصرار داشتند سوابق گذشتگان را که نامی از آنها نیست، به رشته تحریر درآورم. این بود که نتیجه این پژوهش و پیگیری کتابی شد تحت عنوان سیری در تاریخ تئاتر ایران. من 70 سال است که در زمینه تئاتر فعالیت دارم و به نوعی سررشته کار را بلدم. این کتاب را با این هدف نوشتم که هر چیز ثبت شدهای در تاریخ تئاتر ایران را با سند ارائه دهم.
مثلا این که تئاتر در ایران از زمان ساسانیان شروع شد و این همزمان با موقعی بود که اختلافنظری بین ما و یونانیها به وجود آمد، این که آنها میگفتند ما تئاتر را از آنها گرفتهایم و ما هم مدعی بودیم که عقیده آنها کذب است.
کتاب سیری در تاریخ تئاتر ایران به سندیت پیدایش تئاتر در ایران میپردازد. البته خیلیها از من میخواستند کتابی در ارتباط با خاطرات خودم بنویسم و همه اینها برایم انگیزهای شد که این کتاب به نگارش درآید.
در این کتاب، تئاتر ایران از سالهای پیش از اسلام تا سال 57، بررسی میشود. برای نگارش آن هم 6 سال وقت گذاشتهام و از منابع مکتوب بسیار زیادی استفاده کردهام.این اثر حاصل مطالعه حدود 50 کتاب معتبر در این حوزه و تجربیات و دیدههای خودم است.»
اسد زاده درباره اولین حضور در صحنه خاطرات جالبی دارد :
«زمانی که بچه بودم، تئاتر به شکل کلاسیک امروزی نبود و نمایشهایی مثل تئاترهای سنتی سیاهبازی و نمایشهای روحوضی خیلی رونق داشت. آن زمان همراه پدرم به تماشای تئاتر میرفتیم، یادم میآید تئاتری به نام «سعادت» در محله سرچشمه بود که پدرم برای این که من را تشویق به درست خواندن کند، وعده رفتن به آنجا را میداد. من هم به عشق تئاتر رفتن هم که شده درس میخواندم و هر چند وقت یک بار به عنوان جایزه همراه پدرم به آنجا میرفتم.در حالی که پدرم مخالف ورود من به این عرصه بود، اما خودش ندانسته مرا با این فضا آشنا کرد و عاقبت هم بر خلاف نظرش، در 20 سالگی برای نخستین بار روی صحنه رفتم.سال 1321، بعد از اتمام درس و تحصیل، وارد دنیای تئاتر شدم. آن موقع عشق و علاقه زیادی در وجودم برای حضور در صحنه تئاتر موج میزد. یادم میآید آن موقعها که جمعیت تهران شاید به سختی به یک میلیون نفر میرسید، فقط در خیابان لالهزار که مرکز فعالیتهای هنری بود، حدود 7 سالن تئاتر داشتیم. نمایشنامهای بود به نام عاشق گیج اثر مولیر و چقدر من ذوق و شوق داشتم برای اولین حضور در روی صحنه. همانطور که گفتم، آن موقعها پدرم بشدت با کار من مخالفت میکرد و این مخالفت یکجورایی تا آخر عمرش هم ادامه پیدا کرد.»
اسد زاده علاوه بر فعالیت در حوزه هنری به عنوان کارمند سال ها در وزارت دارایی فعالیت کرده به خاطر فعالیت هنری در سال 48 و بعد از بیست و چهار سال خدمت بازنشسته شده است. او در مورد فعالیت های خود می گوید :« امروز میتوانم ادعا کنم که حدود 70 درصد عمر من در تئاتر و سینما صرف شده است. تا به امروز بیش از 20 نمایشنامه نوشته و کارگردانی کردهام و در بیش از 200 نمایش، 40 فیلم سینمایی و 50 سریال تلویزیونی هم بازی داشتهام.»
تولدت مبارک آقای بازیگر…جد دوست داشتنی خاندان دوست داشتنی سریال خانه سبز……
فعالیت های سینمایی اسد زاده
دوازده صندلی (۱۳۹۰) /50 کیلو آلبالو (۱۳۸۸)/خاطره (۱۳۸۷)/صبح روز هفتم (۱۳۸۷)/جعبه موسیقی (۱۳۸۶)/این ترانه عاشقانه نیست (۱۳۸۴)/ستاره ها (جلد 3: ستاره بود) (۱۳۸۴)/آبادان (۱۳۸۱)/کفش های جیرجیرک دار (۱۳۸۱)/بوی کافور، عطر یاس (۱۳۷۸)/روز شیطان (۱۳۷۳)/سفر بخیر (۱۳۷۳)/بلوف (۱۳۷۲)/شاهین طلایی (۱۳۷۲)/همسر (۱۳۷۲)/رابطه پنهانی (۱۳۷۱)/دو نیمه سیب (۱۳۷۰)/زمان از دست رفته (۱۳۶۸)/آخرین لحظه (۱۳۶۷)/ارثیه (۱۳۶۷)/گل مریم (۱۳۶۶)/زن و زمین/خوش غیرت (۱۳۵۷)/تیرانداز (۱۳۵۴)/رفیق (۱۳۵۴)/ممل آمریکایی (۱۳۵۴)/ حسین آژدان (۱۳۵۳)/دروغگوی کوچولو (۱۳۵۳)/سازش (۱۳۵۳)/عروس پابرهنه (۱۳۵۳)/مرغ همسایه (۱۳۵۳)/جعفر جنی و محبوبه اش (۱۳۵۲)/خوشگذران (۱۳۵۲)/زنجیری (۱۳۵۲)/شلاق (۱۳۵۲)/علی کنکوری (۱۳۵۲)/قربون زن ایرونی (۱۳۵۲)/کی دسته گل به آب داده؟ (۱۳۵۲)/ناخدا باخدا (۱۳۵۲)/خردجال (۱۳۵۱)/فتانه (۱۳۵۱)/در آمریکا اتفاق افتاد (۱۳۵۰)/راز درخت سنجد (۱۳۵۰)/مبارزه با شیطان (۱۳۵۰)/وحشی جنگل (۱۳۵۰)/دور دنیا با جیب خالی (۱۳۴۹)/میوه گناه (۱۳۴۹)/پهلوان پهلوانان (۱۳۴۸)/تونل (۱۳۴۷)/دختر شاه پریون (۱۳۴۷)/دلاور دوران (۱۳۴۷)/لوطی قرن بیستم (۱۳۴۷)/من شوهر می خواهم (۱۳۴۷)/آشیانه خورشید (۱۳۴۶)/حقه بازان (۱۳۴۶)/دنیای قهرمانان (۱۳۴۶)/سوغات فرنگ (۱۳۴۶)/عمو سبزی فروش (۱۳۴۶)/مرد بی ستاره (۱۳۴۶)/یکه بزن (۱۳۴۶)/آقا دزده (۱۳۴۵)/دختر کدخدا (۱۳۴۵)/دو انسان (۱۳۴۵)/شوخی نکن دلخور می شم (۱۳۴۵)/لیلاج (۱۳۴۵)/مرد نامرئی (۱۳۴۵)/مومیایی (۱۳۴۵)/پاسداران دریا (۱۳۴۴)/دزد بانک (۱۳۴۴)/سه تا بزن بهادر (۱۳۴۴)/آقای قرن بیستم (۱۳۴۳)/جاهل ها و ژیگول ها (۱۳۴۳)/چهار تا شیطون (۱۳۴۳)/صفرعلی (۱۳۳۹)/آقای شانس (۱۳۳۸)/کلاه غیبی (۱۳۳۵)/همسر مزاحم (۱۳۳۳)