در فاصله چند روز پیش از انقضای مهلت مذاکرات اتمی، رهبر جمهوری اسلامی، طی افاضات تازه ای پیرامون اتم و اقتصاد، که هر دو، در دایره تخصصهای فراخ همه اهل منبر در ایران قرار دارد، اظهار داشتند: “سیاستهای اقتصاد مقاومتی محصول خرد جمعی و مشورت های طولانی بوده است.” رهبری همچنین گفتند “بعد از ابلاغ این سیاستها، بسیاری از صاحبنظران اقتصادی آن را تأیید کرده اند و اکنون اقتصاد مقاومتی وارد ادبیات و فرهنگ رایج اقتصادی کشور شده است.”
پرسش نخستین من با بخش اول از اظهار فضل ایشان است در رابطه با <ابلاغ سیاستهای اقتصاد مقاومتی است> آقای رهبری! کدام سیاستها را چه کسی و یا چه مرجع و نهادی، با کدام صلاحیت علمی و یا اداری در چه تاریخی به چه کسی و با چه منظور و هدف ابلاغ کرده است؟
آقای علی خان! دولت شما بنا بر شهادت نمایندگان دستچین شده در مجلس اسلامی، فاقد برنامه اقتصادی روشن حتی برای شش ماه بعد است، چه رسد به دریافت و اجرای سیاستهای اقتصاد مقاومتی که مدعی هستید “تدوین و ابلاغ شده اند.”
دولت کنونی، مانند دولتهای پیشین، بجای داشتن سیاست های روشن در اقتصاد کلان و خرد کشور، بجای داشتن سیاستهای پولی روشن، تکیه بر، و بر خورداری از نظام بانکی سالم و مستقل، بجای داشتن سیاستهای روشن برای رشد تولید در بخش خدمات و صنعت و کشاورزی، عمران در شهرها و روستاها، توسعه راهها و شبکه ارتباطات، تدوین سیاستهای روشن برای اصلاح اقتصاد دولتی، سیاستهای حمایت از بخش خصوصی، مقابله با فساد اداری، اصلاح مقررات تجارت خارجی، فراهم آوردن ابتدایی ترین شرایط در جهت جذب سرمایه و سرمایه گذار خارجی، نوسازی شبکه فرسوده برق رسانی، نوسازی پالایشگاههای نفت و کارخانه های برق که چند برابر واحد های مدرن ماده خام مصرف میکنند، رشد تولید در صنایع مادر، اصلاح الگوی تجارت خارجی، تلاش برای پیوستن به سازمان تجارت جهانی، توسعه همکاری های اقتصادی با جامعه اروپا، فعال شدن عملی و نه شعار گونه، در بازارهای منطقه ای، مانند دولت پیشین شما روزمرگی میکند!
دولت کنونی؛ دولت دکتر حسن خان روحانی با اشراف نسبی از آنچه در اطراف میگذرد، مانند میلیونها مردم در داخل با شراف کمتر نسبت به آنچه میگذرد، روی دستهای خود نشسته و چشم براه لغو تحریمها و دریافت اعانه آمریکا از محل آزاد شدن منابع مالی بلوکه شده ایران و رفع مایحتاج روزانه است: از خرید گندم ( بجای افزایش تولید داخلی) تا فراهم کردن ارز برای واردات کالاهای بنجل چینی، تا تامین هزینه رساندن دارو و غذا و اسلحه برای برادران مسلمان و رزمندگانی که برای دفاع از سرزمینهای اسلامی دوست استخدام کرده ید در کشور برادر سوریه، جنوب لبنان، نزد شیعیان عراق و حوثی های یمن. مردم فقر زده ایران نیز نگران قطع نشدن یارانه های ماهانه هستند!
آقای علی خان رهبر، حق با شما است، موضوع اقتصاد مقاومتی وارد فرهنگ عامه و ادبیات ما شده، و مردم هر روز صد ها هزار پیامک آبدار از مضحکه های تازه ساز مبادله میکنند و به ریش باعث و بانی وضعیت خود میخندند-خنده هایی که دردناک تر از گریه های آنها است. در دیار فرنگ این نوع ادبیات را کمدی سیاه مینامند!
علی خان خامنه ای! شما در افاضات اخیر خود گفتید که الگوی اقتصاد مقاومتی که تدوین کرده اید- یا کرده اند “متفاوت با الگوی قدیمی است که کشورهای استکباری به کشور های جهان سومی تحمیل میکردند!” در توضیح تفاوت دو الگو گفته اید که الگوی شما “مترقی و متکی به ظرفیت های درونی است”.
آقای علی خان رهبری! اگر ایران به دلیل رفتار های حکومت شما در منطقه و یا پیگیری برنامه های مخرب اتمی ۲۰ سال گذشته، مجبور و محکوم به ترک رابطه سالم اقتصادی، مبادلات تجاری و پولی و بانکی با بقیه جهان و سر در جبین بردن اجباری نمیشد، چه نیازی به استفاده از کمالات شما برای تدوین سیاستهای اقتصاد مقاومتی بود، که امروز الگوی خود را متکی بر منابع داخلی می خوانید؟
مگر حکومت شما فرصتی برای داشتن مناسبات عادی با بقیه جهان باقی گذاشته که الگوی اقتصاد مقاومتی خود را داوطلبانه بر منابع داخلی متکی ساخته اید؟
در جای دیگری از اظهارات خود آقای رهبری افزوده اند: “ممکن است عده ای اینگونه تصور کنند که مدل اقتصاد مقاومتی، الگویی مطلوب است اما امکان تحقق آن وجود ندارد در حالیکه قاطعانه می گویم، اجرای الگوی اقتصاد مقاومتی در شرایط کنونی کشور و با توجه به ظرفیت های موجود، کاملاً امکان پذیر است.”
من هم با شما آقای رهبری کاملا موافقم که میگویید الگوی اقتصادی شما حتما قابل اجرا است، و بلا نسبت، اگر آنها که میگویند نمیشود، به راستی گفته باشند که نمیشود، “شکر” خورده اند که چنین گفته اند! شما اقتصاد را مقاومتی کرده اید و شده است! اقتصاد مقاومتی شما، اجرا شده و محصول هم داده است!
لطفاً بعد از انجام خواب قیلوله و بجا نهادن نماز مغرب و عشا و صرف افطار اگر مجالی ماند نظر به همان ستون هایی از مطبوعات مستقل جمهوری اسلامی که افاضات اخیر شما را منعکس کرده اند کنید که نوشته اند:
۱- انفجار دست فروشی در شهر های ایران! ( چهارشنبه سوم تیر خبر گزاری مهر)
۲- افزایش ۷۵ در صد ارزش واردات غلات در سال جاری نسبت به سال گذشته!( همان منبع در همان روز)
سیاستهای اقتصاد مقاومتی شما و الگوی ادعایی نه تدوین شده و نه موجود است! ولی، آنچه ملموس و دیدنی است نتایج شرایطی است که اقتصاد مقاومتی شما ببار آورده است: ادامه روند فقر اقتصادی، نابودی صنایع و تولید در کشور، انهدام کشاورزی، از میان بردن محیط زیست، خشکاندن منابع آب، گسترش کویرها، تبدیل مراکز آموزش عالی کشور به واحد های مدرک سازی و کاهش کیفیت آموزش در تمام سطوح ابتدایی متوسطه و دانشگاهی، فقر تحقیق و توسعه ( خارج از چار چوب غنی سازی و تولید ساننترفیوژ و یا مقاله نویسی با الگو برداری از منابع اصلی خارجی و مدعی شدن تولیدات علم!) و در نتیجه وادار ساختن نسل جوان کشور که بزرگترین منبع ثروت ایران است به دست فروشی در خیابانها!
آقای علی خان رهبری، اقتصاد مقاومتی تحمیلی شما تولیدات کشور را در مسلخ کالاهای وارداتی چینی قربانی کرده و انفجار دستفروشی نتیجه آن است؛ نیاز به کار از یک سو و از سوی دیگر اضطرار جامعه فقر زده به خرید کالای ارزان. اگر چرخ کارخانه های نمیگردند، نیازی به استخدام کارگر و تکنسین و مهندس و طراح نیست. اگر ساختمانی ساخته نمیشود، نیاز به معمار و بنا نیست، اگر آب نیست، تراکتور و بذر پاش زمین زراعی داغ زده را شخم نمی زنند و بر آن بذر نمی پاشند و در نتیجه دولت معرف به گشودن راه تازه برای واردات گندم از قزاقستان است!
اگر دیروز تولیدات صنایع و اجرای طرحای عمرانی تعطیل شد و ناگزیر میلیونها جوان ( ۵۳ در صد از فارغ التحصیلهای دانشگاهها) به دست فروشی رو کردند، امروز در کار نابودی کشاورزی کشور هستید و دولت شما افتخار میکند، که بجای عرضه بیلان افزایش تولید تنها در سال جاری ۱۸ میلیون تن غلات وارد کرده است.
گندم تولیدی ایران ۱۰ سال پیش مصرف داخلی را کفایت میکرد ولی امروز در نتیجه اجرای اقتصاد مقاومتی، دولت شما معترف به واردات ۲ میلیارد و ۱۸۲ میلیون دلار گندم است.
در صورتی که جو و برنج وارد نکنید طبقه مرفه که هر روز با جمع کثیر طبقه فقیر ایران فاصله میگیرند، از طریق واسطه ها سفره های خود همچنان رنگین نگاه میدارند و گروه کم درآمد و فقر زده که هر روز شمار آن بزرگتر میشود عمر مفید خود را در صفهای طولانی کوپن های دولتی صرف خواهند کرد.
اگر واردات ذرت را قطع کنید مرغداری یکشبه در مسیر سقوط قرار میگیرد و دامداری با بحران روبرو خواهد شد. اگر چه در نتیجه سیاستهای کلان اقتصادی شما در حال حاضر نیز تهیه گوشت قرمز و یا مرغ برای میلیونها نفر ایرانی آرزو است، ولی بر آوردن این آرزو هر از گاهی و هفتگی است در صورت قطع واردات دانه و خوراک دام، به دلیل گرانی، بر آوردن آن ماهانه میشود، اگر نه تعلیق به محال.
آقای علی خان رهبری! آنها که میگویند الگوی اقتصاد مقاومتی شما قابل اجر نیست خطا می کنند، نوشته های منابع خبری “آزاد و مستقل” خود را به عنوان نشانه های به نتیجه رسیدن اقتصاد مقاومتی مرور کنید و به آنها نشان دهید که خبر از انفجار دست فروشی در شهرها و گزارش از افزایش ۷۵ در صد واردات دانه ها خوراکی و غلات میدهند.