به دفاع از جنایت راضی مشو…
این روزها فروشگاه نشر چشمه شاهد باز پس فرستادن رمان “کافه پیانو” نوشتهی فرهاد جعفری توسط دارندگان این کتاب است.
“کافهپیانو” که در نظرخواهی سال گذشتهی روزنامه اعتماد از منتقدان و نویسندگان، به عنوان رمان برگزیدهی سال انتخاب شد برای اولین بار در نمایشگاه کتاب سال 87 منتشر شد و پس از گذشت یک سال در آستانهی انتشار بیست و یکمین چاپش قرار دارد اما اعلام موضع نویسندهی این رمان در جریان دهمین دورهی انتخابات ریاستجمهوری بر گروهی از خوانندگان آن تأثیر گذاشت.
ماجرا از آنجا شروع شد که فرهاد جعفری در خرداد ماه جاری با نگارش نامهای از کاندیداتوری محمود احمدینژاد حمایت کرد: «من یک رأی دارم و آن یک رأی به محمود احمدینژاد تعلق خواهد گرفت.»
او که در این نامه کاندیداهای اصلاحطلب را “نامزدهای چپ دموکراتنما” نامیده بود، یازده دلیل را برای حمایت از احمدینژاد برشمرده و در بخش پایانی نامهاش نوشتهبود: «گمان میکنم کشور من در چهار سال آینده به تداوم قدرت مرد جسور، قاطع و عملگرایی چون او، نیاز مبرم داشتهباشد تا بتواند خود را مهیای ورود به یک “تکنوکراسی نسبتاً دموکرات” کند.»
در روزهای پیش از انتخابات این نامه حواشی چندانی نداشت اما فرهاد جعفری در روزهای خونین پس از انتخابات نیز بر موضع خویش در حمایت از احمدینژاد پافشاری کرد و بحث “تقلب” در انتخابات را مردود خواند.
در نتیجه تعدادی از خوانندگان کتاب فرهاد جعفری برای نشان دادن اعتراضشان به این موضعگیری سیاسی وی، بهصورت خودجوش “کافه پیانو” را به فروشگاه نشر چشمه باز گردانند. این خبر دهان به دهان چرخیده و تعداد کسانی که این کتاب را به ناشر بر میگردانند در حال افزایش است اما نشر چشمه نیز از خوانندگان کتاب “کافه پیانو” درخواست کرد که به جای اینکه این کتاب را به نشانی ناشر بفرستند، آن را مستقیما برای خود نویسنده بفرستند و متذکر شدهبود که این اقدام باعث بدنامی نشر چشمه در میان اهالی فرهنگ و کتاب شدهاست.
یکی از مسئولان نشر چشمه میگوید: «ما دو سال پیش با آقای جعفری قرارداد بستیم و نمیدانستیم که اظهارنظرهای سیاسی ایشان به باز پس فرستادن رمان ایشان منجر میشود. هر کس میخواهد کتاب را برگرداند، مشکلی نیست. ما همهی کتابهای برگشتی را برای ایشان پست میکنیم. در این مورد ناشر هیچ تقصیری ندارد.»
فرهاد جعفری نیز که این خبر به او رسیدهاست با انتقاد از بازپس فرستادن و آتش زدن کتابش توسط دارندگان آن گفت: «این افراد ادعا میکنند هوادار نامزدی هستند که دموکراسی و آزادی از مطالبات او است. این کار و برگرداندن کتاب از آدم دموکراسیخواه بر نمیآید.»
از سوی دیگر بعضی از وبلاگنویسان و دوستان فرهاد جعفری در وبلاگهایشان پستهایی را برای پاسخ به یادداشتهای اخیر او اختصاص دادهاند.
آرش شفاعی (روزنامهنگار و منتقد ادبی) از جمله کسانی است که بهعنوان یکی از دوستان فرهاد جعفری به او نامه نوشتهاست. او که در این نامه فرهاد جعفری را با عنوان دوست سابقش مورد خطاب قرار میدهد، مینویسد: «در ابتدا دگردیسی فرخندهی شما از یک لیبرال دموکرات خوشتیپ به توجیهگر وضع موجود را به شما تبریک میگویم.»
او در بخشی از نامهاش به نوشتههای اخیر جعفری اشاره میکند: «این روزها نوشتههای این دوست سابق اما رنگی از توجیه قدرت حاکم، بیاعتنایی به مردم و نخوت گرفتهاست که این برایم قابلتحمل نبود. فرهاد جعفری حق دارد به اندازهی یک دختر دبیرستانی ذوقزده، شیفتهی محمود احمدینژاد باشد و خبطها و خطاهای او را نبیند اما حق ندارد با نیشخند زدن به مردمی که احساس تحقیر شدن دارند صدای گلوله را نشنود، گاز اشکآور را در ریههای جوانان این سرزمین (حتی اگر به نظرش بیدلیل و بیاندازه احساساتی شدهباشند) حس نکند و در برابر سیل بازداشتها و بیخبریها سکوت کند و به جای آن وظیفهی ناتمام عباسعلی کدخدایی و صادق محصولی را ادامه دهد. حق ندارد خشونت را در چهرهی تمام عیارش نبیند و لبخند زنان احساس کند که با پیروزی پرشکوهی ایران را آباد کردهاست.»
شفاعی همچنین در خصوص باز پس فرستادن “کافه پیانو” از سوی خوانندگان این کتاب مینویسد: «نویسندهی رمان پرفروش کافه پیانو!
من نمیخواهم رمان شما را پس بدهم چون به این کار اعتقادی ندارم اما این حق را به عنوان یک حق مدنی برای گروهی که از رنگ به رنگ شدنهای هر روزهی شما عصبانی هستند به رسمیت میشناسم. شما که از من مدنیتر هستید چرا با دندانهای به هم فشرده مینویسید کافه پیانو کار خودش را کردهاست؟»
نویسندهی وبلاگ “ناموجود” یکی دیگر از وبلاگنویسانی است که به موضعگیری در مورد یادداشتهای اخیر جعفری پرداختهاست. او در مطلبی تحت عنوان “در باب کودتا و پاسخی به فرهاد جعفری” دلیل اصلی نگارش مطلبش را یادداشت جعفری در وبلاگ “گفتمگفت” میداند که در آن اصطلاح “کودتا” را برای توصیف اتفاقات اخیر ایران مناسب نمیداند بلکه آن را “دروغی بزرگ” مینامد.
این وبلاگنویس با استناد به نظرات پرفسور ساموئل هانتینگتون سه تعریف مختلف از کودتا در فرهنگ سیاسی ارائه میدهد و وقایع اخیر ایران را بر خلاف نظر جعفری “کودتای وتو” میداند.
وی در پایان مینویسد: «آقای جعفری؛ من طرفداران استبداد و این دولت نامشروع را به دو دسته تفسیم میکنم؛ گروهی که واقعاً اطلاعات اندکی از مسائل دارند، همانان که تنها منبع فکریشان صدا و سیما است و دوم، گروهی که آگاهانه و برای سود و منفعت خود سینه چاک میدهند. شما به طور حتم از دسته اول نیستید. در نتیجه به شکل منطقی از دسته دوم هستید. اما شما که نویسنده هستید و اهل ادبیات، چگونه وجدانتان راضی به دفاع از این همه جنایت و دروغ میشود؟»
نویسندهی وبلاگ “کتاب امروز” نیز در پستی با عنوان “شرم بر ریاکاران” نوشت: «ضمن ابراز تأسف برای نویسندهی کتاب “کافه پیانو” تنها به عنوان پاسخی در باب مطلب اخیری که در وبلاگشان گذاشتهاند و در قسمتی از آن متذکر شدهاند: ] در این یکماه اخیر نیز، چندباری شد که نگران از وضعیتی که برای کشورمان پیش آمده بود، به قرآن مراجعه کردم. اما هربار، با آیاتی مواجه شدم که تمامشان بهم آرامش خاطر میدادند و میگفتند: “اینها همه خواهد گذشت. حقیقت برهمگان آشکار خواهد شد و خدا ریاکاران را به دست خودشان رسوا خواهد کرد”.[
میگویم: حق با شماست آقای جعفری… خداوند ریاکاران را به دست خودشان رسوا خواهد کرد… و اینگونه است که شما به عنوان یک نویسندهی ریاکار رسوا شدهاید و یا آن شخصی که از او حمایت کردهاید، در سراسر دنیا رسوا شدهاست… پس الحق که شرم بر ریاکاران باد.»