اطمینان از سقوط دولت سوریه

علی مهتدی
علی مهتدی

موضوع دفاع همه‌جانبه جمهوری اسلامی از نظام سوریه، واکنش آن به حوادث و درگیری‌های لندن و همچنین انتشار کیفرخواست دادگاه بین‌المللی رسیدگی به ترور رفیق حریری از جمله مهم‌ترین مواردی بود که رسانه‌های عربی را ظرف هفته گذشته به ایران مشغول کرد.

آیت‌الله ناصر مکارم شیرازی از مراجع تقلید قم چند روز قبل با صدور بیانیه‌ای اعلام کرد  دفاع از نظام سوریه، واجب شرعی است؛ چرا که این کشور “خط مقدم مواجهه با طرح‌های اسراییل و آمریکا برای نفوذ در منطقه است و نباید اجازه داد، آشوب این کشور را فرا بگیرد”.

الشرق‌الاوسط با پرداختن به این بیانیه می‌نویسد: “ایران در قبال انقلاب‌های بهار عربی موضعگیری یکسانی ندارد و در حالیکه از بیشتر این انقلاب‌ها در ظاهر حمایت کرده؛ اما در قبال سوریه از روز اول موضعی متفاوت اتخاذ کرده و این روایت را ترویج می‌کند که گروه‌های مسلح علیه دولت سوریه مشغول فعالیت هستند”.

این روزنامه در بخش دیگری از واکنش به موضعگیری‌های جمهوری اسلامی، با محمود احمد سخنگوی اقلیت‌های غیر فارسی‌زبان ایران گفتگو کرده است. محمود احمد در این مصاحبه گفته است که اپوزیسیون ایران برخلاف حکومت این کشور از انقلاب مردم سوریه دفاع می‌کند و در صدد فاش کردن دخالت‌های آشکار جمهوری اسلامی در سرکوب اعتراض مردم سوریه است.

احمد در این مصاحبه گفته است فیلمی در اختیار دارد که اعضای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی را در حال تیراندازی به سمت مردم در سوریه نشان می‌دهد و قصد دارد این فیلم را به زودی از طریق منابع خود به سازمان ملل ارائه کند.

اما الحیات، دیگر روزنامه کثیرالانتشار جهان عرب در تحلیل حمایت‌های جمهوری اسلامی از نظام سوریه می‌نویسد: “ایران در حال از دست دادن هم‌پیمانی قدرتمند در منطقه است و باورش این است که سوریه توسط گرگ‌ها محاصره شده است. به همین دلیل است که با تجربه‌ای که از سرکوب خونین اعتراضات مردم ایران کسب کرده، به کمک هم‌پیمانش بشار اسد شتافته است”.

به نوشته الحیات، جمهوری اسلامی امیدوار بود سخنان آیت‌الله خامنه‌ای درست از آب در بیاید؛وی انقلاب‌های عربی را “جنبش‌های بیداری جهان اسلام در برابر سلطه غرب” خوانده بود؛ اما حوادث سوریه معادله جمهوری اسلامی را بر هم زد.

الحیات می‌افزاید، با افزایش آمار قربانیان در سوریه و چنانچه این وضعیت ادامه داشته باشد،جمهوری اسلامی باید اندکی به منافع بلندمدت خود بیشتر فکر کرده و از نظامی دفاع نکند که در آینده نزدیک بر سر قدرت نبوده و فعلا توانایی حمایت از خود در برابر مردمش را نیز ندارد.

عبدالرحمن الراشد در الشرق‌الاوسط و در تحلیل سیاست کوتاه مدت جمهوری اسلامی می‌نویسد: “تهران بعد از به خطر افتادن موقعیت بشار اسد، از عرصه عراق استفاده می‌کند تا به غرب این دو پیام را برساند که اگر دست از اعمال فشار بر سوریه بر ندارند، عرصه را بر آنان در عراق تنگ می‌کند و همه چیز هم دلالت بر این دارد که انفجارهای اخیر در عراق، ناشی از فعالیت‌ها و تحریک‌های ایران بوده است. بدین ترتیب ایران سعی دارد امتیازهایی برای غرب در عراق تصویر کند تا بدین ترتیب واشنگتن را ترغیب کند تا با ایران وارد معامله شود”.

الراشد در پایان تحلیل خود نتیجه می‌گیرد که “غرب نباید فریب بازی‌های سیاسی ایران را بخورد چرا که نظام حاکم بر این کشور در شرایطی نیست که قادر به داد و ستد سیاسی باشد. این نظام هم در داخل ضعیف است و هم در عرصه بین‌المللی بیش از هر روز دیگری مشخص شده که به هیچ عهد و قول و قراری وفا نمی‌کند”.

طارق الحمید دیگر تحلیلگر مطرح عربی در همین زمینه می‌نویسد: “همه چیز بیانگر این است که نظام ایران در باطن متوجه شده که امیدی به ادامه حکومت اسد نمی‌تواند داشته باشد. به همین دلیل است که ظرف مدت گذشته مشغول زنده کردن جریان الحوثی در یمن و گروه‌های شبه‌نظامی حامی خود در عراق است تا بدین ترتیب اولا برگ‌های برنده‌ای در مقابل عربستان در دست داشته باشد و ثانیا اینکه هلال شیعی خود که سابقا شامل عراق، سوریه و لبنان بود را این بار به نوعی دیگر و با احتمال از دست دادن سوریه و لبنان بازسازی کند”.

در کنار این تحلیل‌ها، نکته دیگری که برای رسانه‌های عربی جالب توجه نموده، سکوت کامل رسانه‌های ایرانی در قبال حوادث سوریه و در مقابل پرداختن بیش از اندازه به حوادث لندن است.

الحیات در این زمینه می‌نویسد: “ظرف هفته گذشته و در حالیکه اکثر رسانه‌های جهان مشغول پوشش دادن حوادث سوریه در شرایط فقر کامل خبری هستند، تلویزیون‌های دولتی ایران اخبار تنش در لندن را در صدر خبرهای خود قرار دادند. میزان واکنش ایران به حوادث لندن تا اندازه‌ای غریب بود که گویی مشغول تبلیغ این امر بودند که در انگلستان جنگی داخلی رخ داده است”.

جهاد الخازن در ستون روزانه خود در الحیات نوشت: “محمود احمدی‌نژاد خواستار دخالت سازمان ملل در قبال حوادث لندن شد. باید به وی بگوییم که دو نکته در مورد انگلستان وجود دارد. ابتدا اینکه دولت‌های دموکراتیک؛ ابهتی در مقابل مردم خود ندارند و رابطه دولت و مردم در این کشورها برعکس کشورهای شرقی است بطوریکه دولت‌ها از مردم می‌ترسند. دوم اینکه آنچه در لندن رخ داد، شورش گروهی اوباش بود که بیشتر از هر کشور غربی دیگری در تظاهرات اعتراضی خود سرقت کرده و مایملک عمومی را نابود کردند”.

جمیل الذیابی در تحلیل دیگری می‌نویسد: “این روزها به شکل عجیبی می‌بینیم که برخی کشورهای شرقی از جمله ایران با بازتاب تعجب‌برانگیز حوادث لندن، گویا مشغول انتقام‌گیری هستند. باید به این کشورها گفت که نگران نباشید، زیرا انگلستان دموکراسی عمیقی داشته و آزادی بیان در این کشور حکمفرما بوده و دهان‌ها را به زور نمی‌بندند و هیچ نگرانی از احتمال سقوط دولت بر اثر اعتراض مردمی نیز وجود ندارد؛ چرا که چنین اتفاقاتی در دنیای دموکراسی امری عادی بوده و هیچ جایی برای مقایسه آنچه در انگلستان می‌گذرد با جنبش‌های عربی یا بیداری اسلامی وجود ندارد”.

همزمان با این اتفاقات، روز چهارشنبه خبری منتشر شد مبنی بر اینکه دادگاه بین‌المللی رسیدگی به پرونده ترور رفیق حریری نخست‌وزیر اسبق لبنان متن کامل کیفرخواست علیه 4 متهم این پرونده که از اعضای حزب‌الله هستند را منتشر کرد.

هفته‌نامه اشپیگل اندکی قبل از انتشار این کیفرخواست فاش ساخت که چهار متهم اصلی پرونده ترور رفیق حریری در سال ۲۰۰۴ عازم تهران شده و تمرین‌های نظامی را در پادگان امام خمینی متعلق به سپاه اجرا کرده‌اند. درآخرین مرحله از این تمرین، در یکی از بیابانهای اطراف تهران، صحنه انفجار را بازسازی کرده و بر روی آخرین مراحل ترور رفیق حریری تمرین کرده‌اند. اشپیگل همچنین به نقل از منابع امنیتی آگاه از روند دادگاه بین المللی لبنان فاش کرد که سپاه قدس ایران، شاخه نظامی خارجی سپاه پاسداران بر تمامی مراحل ترور رفیق حریری از ابتدا تاکنون نظارت داشته است.

آنچه در هفته گذشته در رسانه‌های عربی در مورد ایران انعکاس یافت، بیانگر این است که جمهوری اسلامی در باطن از سقوط دولت سوریه مطمئن شده و  اکنون به دنبال راهکارهایی برای تقویت جبهه خود در مقابل غرب است. این جبهه با حمایت از جریان الحوثی در یمن، شبه‌نظامیان عراقی و حزب‌الله لبنان معنی پیدا می‌کند و به زودی باید در انتظار جبهه‌گیری شدید جمهوری اسلامی در قبال دادگاه بین‌المللی ویژه لبنان و احتمال بر هم خوردن توازن امنیتی در لبنان نیز باشیم.