نگاه

نویسنده
فردین بهاری

نگاهی به فیلم “ راه آبی ابریشم” ساخته “ محمدرضا بزرگ نیا”

هویت گمشده…

 

ناخدا سلیمان (داریوش ارجمند) و ناخدا ادریس (رضا کیانیان) ناخدایگان دو کشتی بزرگ هستند. آنها قصد دارند اموال تجاری خود را با عبور از اقیانوس هند به سرزمین چین برسانند. راه طولانی و پرمخاطره است. ماجرای سفر در قرن چهارم هجری اتفاق می افتد و تمثیلی از “ گذشتن از هفت دریا”ست.

شازان ابن یوسف (بهرام رادان) محصلی در دارالعلوم شیراز است. او نجوم می خواند و بنا به ادعای خودش فن جنگاوری را نزد پدر که فردی سپاهی بوده آموخته. پدرش در جنگ کشته شده و او وارث شجاعت پدر است. استادش برای همراهی و کتابت سفرنامه ناخدا سلیمان، او را پیشنهاد می کند و شازان، خرسند می پذیرد که نزد ناخدا سلیمان رود و او را در این راه یاری رساند. ناخدا سلیمان با دیدن او از انتخاب استاد بر خود می بالد و احساس می کند شازان همان کسی ست که می تواند به کار آید.

سفر آغاز می شود. ناخدا ادریس و نا خدا سلیمان دو قطب مخالف کردار و منش هستند. یکی باایمان، درستکار و خردپیشه و در سوی دیگر ادریس شهوت ران، خرافاتی اما شجاع قرار دارد. رفتارهای سلیمان و ادریس تمثیلی از دو تفکر انسان ها در پیش برندگی زندگی هستند. همان طور که انتخاب کشتی به عنوان یک نماد از کل اجتماع است. در میانه راه ادریس پنهانی، امیرزاده ای پارسی (پگاه آهنگرانی) را که چندی پیش به اسارت درآمده با مبلغی گزاف، به عنوان برده خریداری می کند. میان سلیمان و ادریس بر سر این اشتباه و خلف وعده ادریس درگیری لفظی پیش می آید، کنیز به شرط آنکه ادریس به او دست نزند وارد کشتی می شود. کمی بعد دزدان دریایی به هر دو کشتی حمله ور شده و ناخدا ادریس کشته می شود و علی رغم خواسته یار دیرین و همراه همیشگی او(پیام دهکردی)، سلیمان، شازان را ناحدای کشتی دیگر می کند و از یاران خود می خواهد با او هم پیمان شوند.

شازان به دستور سلیمان ناخدای کشتی ادریس می شود و امیرزاده ایران را به عقد خود در می آورد. دیری نمی پاید که هر دو کشتی دچار طوفان شده و به حال خود رها می شوند و منتظر می مانند تا باد سرنوشت آنها را رقم زند.

این درحالی ست که تشنگی و گرسنگی تاب و توان را از همه بریده و در انتظار مرگ لحظه شماری می کنند…

شازان صخره های سرسبز جزیزه ای مرتفع را از دور می بیند و این نویدی تازه از حیات را در دل دریازده شان زنده می کند.

سرخ پوستان ساکن در جزیره ادعا می کنند که این کشتی هدیه دریا به آنهاست و می خواهند تمامی آنچه در آن است را صاحب شوند. ناخدا سلیمان به اسارت در می آید و شازان به همراه دیگر سکنه کشتی فرار می کنند. شب هنگام، درحالی که سلیمان زخمی شده است باز می گردند و وی را با خود می برند. سرانجام سفر پرمخاطره تمام می شود و آن ها در سرزمین چین به مدت دو فصل اقامت می کنند و به تجارت مشغول می شوند.

 این اول بار است که سفری چنین طولانی و شگرف در تاریخ ثبت می شود و نقاشان چینی شمایل قهرمانان کشتی را بر روی پارچه نقش می اندازند تا برای آیندگان و شناخت آنها کارگشا باشد.

 

 

ساخت یک فیلم تاریخی غیر مذهبی چون “راه آبی ابریشم”، که نشانگر وقایع مهم دوره ای خاص از تاریخ است، ورای هر انتقاد و یا تحلیل می تواند اتفاقی خوب در سینمای ایران باشد. چرا که این دست فیلم‏ها هم می‏تواند کمکی باشد به علاقه‏مند کردن مخاطبان غیرحرفه‏ای به هنر سینما و هم در مقام آشتی دهنده این دست مخاطبان با تاریخ ناخوانده موثر واقع شود. اما اینکه این فیلم تا چه اندازه توانسته به این امر دست یابد قابل بررسی ست.

اولین سفرنامه دریایی بازرگانان ایرانی به چین مضمون اصلی فیلم بزرگ‏نیا است. توجه او به پیشینه ایران جدای از وقایع مذهبی ( آنچه تاکنون مضمون ساخت فیلم های تاریخی قرار گرفته است) و انتخاب داستانی که به خودی خود شنیدنی و دیدنی ست قابل ستایش است.. اینکه مخاطب در سینما بنشیند و گوشه ای از تاریخ مصور خود را با افتخار و غرور مشاهده کند را به فال نیک می گیریم.

در فیلم با چند قوم و ملیت آشنا می شویم. ایرانی ها در میان آنان به خوش خلق، رشادت، ایمان و صلح دوستی معروف هستند. در زمانه ای که “سخن” سند بوده و مردمان پارس در وفای به عهد زبانزد ممالک دیگر بوده اند.

فیلم با امکانات محدود سینمای ایران ساخته شده و نباید آن را در چهارچوب امکانات هالیوودی و ساخت فیلم هایی چون “دزدان دریایی کارائیب” که در قالب محدود سینمای ایران و امکانات ابتدایی جلوه های ویژه اش بررسی کرد.

فیلم با آنکه بر روی عرشه کشتی و در دریا اتفاق می افتد باز هم برای مخاطب جذاب است. اتفاقات ریز و درشت و سرزمین هایی که در طول مسیر افراد کشتی بر روی آن پای می گذارند به جذاب تر شدن آن کمک کرده است.

راه آبی ابریشم انگار یک تبلیغ فرهنگی برای ایران باستان است. هدایایی که به بزرگان کشورهای دیگر اهدا می شود، خلق و خو، منش و آنچه به عنوان کالا برای تجارت برده می شود، همه و همه نشان از دغدغه فرهنگ بر باد رفته ایران برای فیلمساز دارد.

در این میان اما فیلم می توانست منطق پذیری بیشتری داشته باشد.

ناخدای پرتجربه ای چون سلیمان چگونه می تواند علی رغم تمام اعتمادش به شازان او را به عنوان ناخدای کشتی دیگر منصوب کند. آن هم برای سفری که در طول فیلم مخاطرات جانکاه آن مشاهده می شود.

زبان افراد نیز چندگانه است و میان محاوره، مکتوب، فاخر و… در نوسان است. شاید بتوان ضعف عمده فیلم را عدم توجه به دیالوگ های فیلم دانست. چرا که در شان فیلم نبوده و معمولی ست.

فیلم علی رغم توجه در خور توجه اش به محتوای فرهنگی ایران باستان تا کنون در بخش گیشه موفقیت چندانی را به دست نیاورده. راه آبی ابریشم در جزیره کیش، تایلند و چین فیلمبرداری شده است.

شناسنامه:

نویسنده و کارگردان: محمدرضا بزرگ نیا

بازیگران: عزت الله انتظامی، داریوش ارجمند، بهرام رادان، رضا کیانیان، پگاه آهنگرانی، پیام دهکردی

فیلم‌برداری: بهرام بدخشانی
صدابرداران: خسرو و فرشید کیوان‌مهر
طراح صحنه و لباس: پروین صفری
چهره‌پرداز: سعید ملکان
عکاس: علی نیک‌رفتار
صداگذار: کین سون جان
تدوین‌گر: مصطفی خرقه‌پوش

موسیقی: پانگ چان کونگ وینگ
جلوه‌های ویژه میدانی: نجف فتاحی
جلوه‌های ویژه رایانه‌ای: امیررضا معتمدی
مدیر تولید: ابراهیم زاهدی‌فر
تهیه‌کنندگان: حسن بشکوفه
محصول: بنیاد سینمایی فارابی