هفته گذشته ضمن بررسی طیف های سیاسی معطوف به انتخابات در قالب جبهه پایداری، اصول گرایان سنتی، نزدیکان به دولت، قالیباف، بیت رهبری، آیت الله هاشمی و اصلاح طلبان، سعید جلیلی را به عنوان یکی از کاندیداهای محتمل که توسط جبهه پایداری حمایت می شود معرفی کردم. امروز در مورد دیگر کاندیدای احتمالی جبهه پایداری، کامران باقری لنکرانی می نویسم.
از زمان تشکیل جبهه ای موسوم به پایداری پیش از انتخابات مجلس نهم، یک نفر به عنوان سخنگوی این گروه سیاسی بیشتر در رسانه ها مطرح بود؛ کامران باقری لنکرانی که در دولت نهم، وزارت بهداشت احمدی نژاد را در اختیار داشت، در کابینه دوم احمدی نژاد مسئولیت نگرفت و به شیراز رفت.]ویدئو احمدی نژاد در هلو نامیدن باقری لنکرانی و پاسخ انتقادآمیز وی]. او در دانشگاه علوم پزشکی شیراز به عنوان ریییس مرکز تحقیقات سلامت مشغول کارهای علمی اش شد، اما با عنوان مسئول کانون بصیرت استان فارس و همچنین سخنگویی جبهه پایداری به یک فعال سیاسی و رسانه ای هم تبدیل گردید.
جبهه پایداری البته از جمله گروه های سیاسی است که با استناد به صحبتی از آیت الله خامنه ای مبنی بر نهی گروه های سیاسی به حضور زودهنگام انتخاباتی، ادعا می کند که فعلن ورودی به مسئله انتخابات ندارد و این امر بارها در سایت “رجانیوز” ارگان رسانه ای جبهه پایداری تاکید شده است ]اینجا و اینجا[ اما “رجا” وقتی بند را آب داد که سایت مشرق مصاحبه ای از کامران باقری لنکرانی با عنوان سخنگوی جبهه پایداری منتشر کرد و در آنجا از قول وزیر پیشین بهداشت مدعی شد که او قرار نیست کاندیدای ریاست جمهوری آینده باشد.
این امر واکنش سایت رجانیوز برانگیخت. رجانیوز توضیح داد که عنوان این مصاحبه در تکذیب کاندیداتوری باقری لنکرانی غیر واقعی بوده است. تیتر سئوالی رجانیوز با عنوان اینکه “آیا واقعا باقری لنکرانی کاندیدای ریاست جمهوری نمی شود؟” و توضیحات متن، معنی اش این است که جبهه پایداری در مورد باقری لنکرانی و ریاست جمهوری وی حتما فکر و خیال هایی دارد و ادعای (همیشگی) آنها هم در مورد اینکه قصد دارند در یک فضای گفتمانی کار کنند و معطوف به انتخابات نیستند، ادعای درستی نیست ]فردا نیوز و عماریون هم این پاسخ رجانیوز را در راستای برنامه های انتخاباتی جبهه پایداری می دانند.[
باقری لنکرانی از روزهای اول تشکیل جبهه پایداری نقش برجسته ای در این تشکل حامیان گذشته و امروز احمدی نژاد ایفا کرده و در حالیکه به عنوان یکی از مهمترین اعضای این جبهه تازه تاسیس، در انتخابات مجلس کاندیدا نشد، لیست کاندیداهای جبهه پایداری را او بود که در رسانه ها اعلام کرد. کاندیدا نشدن او که جزو سه نفر اصلی این تشکل است خود این معنا را داشت که وی را برای مسئولیت بزرگ تری انتخاب کرده اند. نقش رسانه ای او هم از تبلیغات انتخاباتی گذشته خیلی برجسته شده و تقریبن در اکثر تجمعاتی که توسط جبهه پایداری برگزار می شود حضور فعال دارد. به دلیل همین برجسته سازی خبری است که نباید احتمال کاندیداتوری او را دست کم گرفت.
وبلاگ کمپین دعوت از دکتر لنکرانی برای انتخابات سال ۹۲ را ببینید. مدعی است که جریان سوم تیر ادامه دارد و دکتر لنکرانی گزینه مناسبی برای ریاست جمهوری پس از احمدی نژاد است. هرچند این وبلاگ می گوید که در نهایت از کاندیدای نهایی جبهه پایداری حمایت خواهد کرد. گردانندگان این سایت با کلید واژه “جریان سوم تیر ادامه دارد” وبلاگ هفتمین رئیس جمهور که در تبلیغ سعید جلیلی است را هم اداره می کنند. این وبلاگ یک نظرسنجی هم در مورد کاندیداهای انتخابات ریاست جمهوری سال ۹۲ منتشر کرده که در آن تا حالا سعید جلیلی جلوتر است (اتفاقا با ۶۳ درصد). بعد از او هم محسن رضایی و مشایی قرار دارند. سعید جلیلی در نظرسنجی وبلاگ حامیان لنکرانی هم از همه جلوتر است. بعد از او هم لنکرانی و مشایی قرار دارند. گردانندگان وبلاگ، خود را پس از آیت الله خامنه ای پیرو شهید مطهری و آیت الله مصباح یزدی می نامند [با توجه به شهادت آیت الله مطهری، علت طرح نام ایشان بیشتر ناظر به گفته ای مشهور از رهبرجمهوری اسلامی است که مصباح را ادامه راه آیت الله مطهری معرفی کرده بود]. حامیان لنکرانی همچنین با آنچه که ساکتین فتنه نامیده می شود مرزبندی کرده اند. ساکتین فتنه اسم مستعار بخشی از اصول گرایان سنتی از قبیل لاریجانی و ناطق نوری و همچنین طیف هایی مانند باقر قالیباف هستند [در مورد ساکتین فتنه این مقاله را بخوانید[.
حامیان دکتر لنکرانی دو صفحه هم در فیس بوک دارند که البته چندان فعال نیست. اولی با عنوان دکتر کامران باقری لنکرانی۳۳۷ عضو دارد [با عضویت من، شدند ۳۳۸ نفر]. این صفحه در زمان انتخابات مجلس فعال بود اما الان به نظر نمی رسد که حتی ادمین (یا ادمین های آن) سایت را مرور کنند. دلیل این امر از پست هایی است که دیگران روی این صفحه گذاشته اند که البته به هیچ وجه با سیاست های آنها همخوانی ندارد. دومی هم اینجاست که فقط ۸ عضو دارد.
جبهه پایداری به صورت بالقوه می تواند در انتخابات دو کاندیدا داشته باشد که هر دو مشخصات و ویژگی های مهم انتخاباتی را دارا هستند. اولی که انتساب تشکیلاتی هم دارد، کامران باقری لنکرانی است و دومی هم سعید جلیلی. هر دو جوان و از نیروهای نسل سوم انقلاب هستند، یعنی عقبه تشکیلاتی در میان “والسابقون” انقلاب ندارند که این در انتخابات ریاست جمهوری یک فاکتور مهم است و برخلاف لاریجانی و قالیباف که اولی ذاتا رای ندارد و دومی بیش از اندازه خود را قدرتمند نشان داده است، جلیلی و لنکرانی روی یک خط مستقیم حرکت کرده اند و در ظاهر زاویه ای با نظام ندارند، از جمله بی بصیرتان نامیده نمی شوند و با جریان انحرافی هم خط و مرز دارند (در مورد باقری لنکرانی مطمئن نیستم که علی رغم ادعاهایی که اعضای جبهه پایداری می کنند تا این حد از احمدی نژاد جدا شده باشند). به همین دلیل است که شانس جلیلی در مناسبات قدرت بیشتر از لنکرانی است؛ یکی از مهمترین مزیت های جلیلی بر لنکرانی این است که انتساب تشکیلاتی ندارد. تشکیلات در ایران می تواند یک منبع پتانسیل اعتراض باشد و جبهه پایداری این منبع اعتراضی را در داخل بدنه جوانان احزاب به ظاهر اصول گرا بدست آورده است. به همین دلیل هم جرات می کند در دانشگاه میتینگ و سخنرانی برگزار کند. اما اگر این امر یک مزیت در مدل رقابت غیر انحصاری باشد، در مدل انتخابات ریاست جمهوری ایران لزوما نکته مثبت نیست [ضمن آنکه هنوز نقش پشت پرده مصباح یزدی در آنچه که آینده انقلاب نامیده می شود به روشنی آشکار نشده است، اما در هر صورت جبهه پایداری می تواند یک برگ برنده وی در رقابت با اصول گرایان سنتی قلمداد گردد]؛ به همین دلیل است که جلیلی شانس بیشتری از لنکرانی خواهد داشت. هرچند اینجا ادعا شده که برادر وی از حامیان سعید جلیلی خواسته که از باقری لنکرانی حمایت کنند، چون جلیلی کاندیدا نخواهد شد.]این مقاله را هم بخوانید؛ در مورد کاندیدای ایده آل جبهه پایداری بحث می کند. من هم فکر می کنم پایداری ها در کل، لنکرانی را بیشتر ترجیح می دهند، اما شانس جلیلی برای کاندیداشدن افزون تر است[.