1) دوباره به روزهای میانی ششماهه دوم سال نزدیک میشویم و بار دیگر، این غول آلودگی هواست که سرحالتر از هر زمان دیگری، مردم را بیحالتر کرده و نفسشان را به شماره انداخته است. چرا؟ این پرسشی است که همواره در چنین روزهایی بیش از هر زمان دیگری در رسانهها مطرح میشود و البته ظاهرا همچنان بدون پاسخ مانده است. میگویند: هر خودرو فرسوده معادل 30 خودرو سالم هوا را آلوده میکند. تعداد خودروهای فرسوده در کلانشهر تهران اینک به 70هزار میرسد؛ یعنی معادل دومیلیون خودرو اضافی را معابر و مردم نفسبریده تهران مجبورند که تحمل کنند؛ آن هم تهرانی که حتی پیش از حادشدن این موضوع، سالانه 200میلیارد دقیقه از وقت شهروندانش در ترافیک دود میشد و به هوا میرفت! چهکسی مسوول از خط خارجکردن خودروهای فرسوده است؟ آیا یافتن پاسخ این پرسش دشوار است؟
2) جالب آنکه آلودگی معادل دومیلیونخودرو دیگر هم در اثر رفتوآمدهای روزانه پروازی 200 هواپیما در فرودگاه مهرآباد بر تهرانیها تحمیل میشود، چراکه به گفته یکی از نمایندگان مجلس شورای اسلامی – احمدعلی مقیمی - هر فروند هواپیمایی که از باند فرودگاه بلند میشود، برابر 10هزارخودرو آلودگی ایجاد میکند! پس تا همینجا و قبل از ورود به بررسی ناوگان واقعی شهری تهران، اثر ناوگان مجازی موجود در تهران، خود چندبرابر ظرفیت معابر پایتخت را به اشغال درآورده و متاثر کرده است. آیا کسی هست که نداند مسوول ساماندهی به وضعیت فرودگاه مهرآباد کیست؟
3) سال گذشته شرکت کنترل کیفیت هوای شهرداری تهران، اعلام کرد عدد اکتان بنزینهای معمولی و سوپر ساخت داخل بهترتیب ۸۳ و ۹۵ است، یعنی 98درصد از بنزینی که در کشور مصرف میشود، دارای عدد اکتانی است که دستکم 12واحد کمتر از آن چیزی است که باید باشد. افزون بر آن، میزان ترکیبات آروماتیک موجود در بنزین (شامل بنزن، تولوئن و زایلین) که همان مواد سرطانزای خطرناک محسوب میشوند، بین دو تا سهبرابر آن چیزی است که باید در یک سوخت با استاندارد یورو4 وجود داشته باشد! مسوول تولید و پخش سوخت باکیفیت کیست؟ به نظر نمیرسد که یافتن پاسخ این پرسش هم دشوار باشد!
4) حتی اگر سوخت خودروها به کیفیت مطلوب برسد، سازوکار (مکانیسم) سوخت و ساز اغلب خودروهای تولید داخل کشور، پاسخگوی استاندارد بالاتر از یورو2 نیست و عملا ریختن سوخت با کیفیت در باک چنین خودروهایی هم نمیتواند باری از غلظت آلودگی هوای تهران بر دارد. چهکسی متولی نظارت بر ساخت خودرو در صنایع مرتبط داخلی است؟ آیا از این پرسش آسانتر هم وجود دارد؟!
5) روزانه 60میلیونلیتر مازوت در نیروگاههای شهیدرجایی در آزادراه تهران- قزوین، بعثت در جنوب تهران، شهیدمنتظرقائم در جاده کرج و نیروگاه طرشت و دهها واحد بزرگ صنعتی در اطراف تهران ازقبیل سیمان آبیک و سیمان تهران دارد مصرف میشود که فرآیند سوختن حاصل از آن، یکی از بزرگترین عوامل تولیدکننده ذرات معلق در تهران است. چرا نهاد مسوول در این حوزه خود را موظف به جایگزینکردن سوخت مناسب در واحدهای تولیدی تحتامرش نمیبیند؟ آیا کسی هست که پاسخ این پرسش را نداند؟
6) البته در کنار همه این مولفههای تشدیدکننده آلودگی هوای تهران، موارد متعدد دیگری هم وجود دارد که سبب بحرانیترشدن شرایط زیستن در پایتخت و اغلب کلانشهرهای وطن را به وجود آورده است؛ مواردی چون تبدیل تهران به یک کارگاه ساختمانی بزرگ بهویژه در طول سهسال گذشته، افزایش بلندمرتبهسازی در کریدور غربی پایتخت، تشدید فعالیت کارخانههای برداشت شن و ماسه در بستر رودخانه خشک کرج، واقع در جنوبباختری تهران، عدم گسترش مطلوب و متناسب ناوگان حملونقل ریلی و…
فرجام سخن: همانطور که ملاحظه میشود، بهنظر میرسد تمامی نهادهای نظارتی، دولتی و حکومتی یا مستقیما در بروز بحران آلودگی هوا دست دارند یا با سکوت و بیتفاوتی خود اجازه دادهاند تا وخامت شرایط به جایی برسد که چارهای جز تعطیلی مدارس و ادارات دولتی باقی نماند؛ حرکتی که خود میلیاردهاتومان به خزانه ملک و ملت خسارت میزند. انتظار ما از دولت تدبیر و امید آن است که بدون ملاحظهکاری به دلیل یا دلایلی که سبب شده تا کار به این نابسامانی برسد، اشاره کند. بیشک بخشی از تشدید شرایط وخامتبار کنونی ناشی از تحمیل تحریمهای اقتصادی فلهای غرب علیه ایران است. به همین دلیل هم اغلب فعالان محیطزیستی با ارسال نامهای به «بانکیمون»، به وی یادآور شدند که ادامه این روند ممکن است آشکارا برخلاف آموزهای عمل کند که سازمان ملل متحد، خود را پرچمدار حراست از آن میداند؛ یعنی حفظ محیطزیست کرهزمین بهعنوان عاملی برای تحکیم صلح جهانی. با این وجود، نباید به این دل خوش کرده و فراموش کنیم که بحران آلودگی هوا، قدمتی بهمراتب بیشتر از آغاز دور جدید تحریمهای کور علیه ایران و ایرانیان دارد! قدمتی که سابقه آن به بیش از نیمقرن پیش میرسد! نمیرسد؟
منبع: شرق