“تیر خلاص” تکیه کلام رئیس دولت کودتاست. او دائم تکرار می کند: “تیر خلاص خورد به شورای امنیت”، “تیر خلاص خورد به اوباما” و…من فکر می کنم این آدم قبلا تیر خلاص زن بوده و از تمام برخوردهایش هم پیداست.
جملات آراسته به “تیرخلاص” محمود احمدی نژاد را ایرانی خوش ذوقی گرد آورده و با جملات بالا به پا یان رسانده که اشاره به آغاز کاریر سیاسی” رئیس جمهور نظام” دارد:
- پاسداری که دردهه شصت عشقش زدن تیر خلاص به مخالفین نظام ولائی بود…
فشرده فرهنگ “تیر خلاص” از قضا در تیر ماه انتشار می یابد، ماهی که تابستان داغ ایران باآن آغاز می شود و درفرهنگ کهن ایرانی دو معنای متضادرا باخود دارد:” در چرخه های بلند مدت هواشناسی ایران بیشترین تبخیر و کمترین بارش در این ماه روی می دهد.ستاره تیر هم در این هنگام طلوع می کند که ستاره شناسان ایران باستان آن را قرین باران می دانستند.”
و تیر ماه باصدای تیر آغاز شده است. تیرهائی که سال گذشته قلب جوانان سبز ایران رانشانه گرفت و جان نداها و سهراب ها را ستاند؛ در روزهای منجربه تیرماه به سوی کودتاچیان کمانه می کند.
30 خرداد امنیتی ترین روز بهشت زهرا از زمان ایجاد آن است. “وحشت حکومت از سنگ قبرها” که به تیتر زیبای همکاران ما در “روز” مبدل می شود، تنها متوجه جانباختگان جنبش سبز نیست. ماموران امنیتی اجازه برگزاری سالگرد دکتر علی شریعتی را نمی دهند. اوهم که شعله های انقلاب را در دل جوانان مذهبی افروخت، به تمامی از “قایق نظام” بیرون انداخته می شود. “ ندای سبزآزادی” نشانی دقیق ناخدایان قایق را می دهد: “محافظان و دوستان مجتبی خامنه‌ای در پس پرده حمله‌به سیدحسن خمینی و بیت امام، بیت آیت الله منتظری و آیت الله صانعی” بوده اند.
هاشمی رفسنجانی هم درنوبت است. هر چه او بیشتر به “خدای قایق” می چسبد تا بتواند “روز حادثه” در صحنه باشد، تلاش برای حذفش شدت بیشتری می گیرد. برنامه تسخیر” دانشگاه آزاد” برای خالی کردن “عقبه” اقتصادی وسیاسی اوست. رای مخالف مجلس، “مردم خودجوش” را به جلوی مجلس می کشاند که با یک تیر دونشان می زنند: هم راه تسخیر دانشگاه آزاد را می گشایند و هم علی لاریجانی راگوش مالی می دهند. عدم حضور احمدی نژاد در جلسه سران نظام که دو تایش لاریجانی هاهستند، در شعارهای “دانشجویان” معنای خود را به تمامی باز می یابد.
سخنان لاریجانی که در سه نوبت به اطلاع مجلسیان می رسد، خواندنی و عبرت آموز است: “هواداران دولت، دریده و غوغا سالارند، با فحاشی و آلوده کردن فضا با توهمات، سخنان وهن آلود و کینه توزانه، تلاش می‌کنند که با غلبه دهل صدای رسای انقلابی و ولایی مجلس خمینی و خامنه‌ای شنیده نشود… توهین به یک نهاد مهم و یک قوه کشور از سه قوه، نه سنت امام بود و نه رای و مسلک رهبر… این مجلس را متهم به کیف انگلیسی‌بودن، متهم به بی‌ولایتی و تهدید به تعطیلی می کنند.”
به اشارتی “تیر” تهمت باریدن گرفته است. علی لاریجانی را به پرونده هنوز گشاده برادرش محمد جواد لاریجانی در باره انگلستان سنجاق کرده اند. درخواست استعفای او و اعدام عبداله جاسبی را دارند. برادر حسین شریعتمداری که حتماروحش از حضور خودجوش مردم خبر ندارد؛ حکم “خیانت محرز” برخی از نمایندگان را در “امنیت نامه کیهان” که به گفته شیخ دلاور”حریم اهریمنی” دارد؛ علنی کرده است.
کودتا چیان، از همه جانب به میدان آمده اند. آخرین آنها “علی خامنه ای” با فرمان تفاهم در دست. سال گذشته در اینطور روزهائی، مردم به سخنرانی “فصل الخطاب” او نه گفتند. امسال جواب “جناح های درون حاکمیت” چیست؟ بایددید پشت پرده برچیدن غائله را چگونه سازمان داده اند. آیا رهبر جمهوری اسلامی، رفیق راه نیم قرنه خودرا که این هفته با دلتنگی تمام از میل به واگذاشتن مناصب حکومتی گفته، از سر راه کنار خواهد زد؟
شکاف فقط بین دولت- مجلس نیست. جنبش سبز چنان زلزله ای در ارکان کودتاچیان انداخته که خود بر خود تیر می بارند.
الیاس نادران- نماینده اصولگرای عضو کمیته “حقیقت‌یاب” مجلس- ازسحر گاهان۲۵ خرداد سال پیش وحمله به کوی دانشگاه گزارشی یک جمله ای می دهد: “دیدم یک فاجعه وسیعی رخ‌داده است.” و خواهان اطلاع رسانی می شود.
اسماعیل احمدی مقدم، رئیس نیروی انتظامی در مصاحبه ای “صحت” فیلم به نمایش درآمده از تلویزیون بی بی سی در باره کوی دانشگاه راتائید می کنداما گناه را به گردن بسیج می اندازد: “همان فیلم را اگر نگاه کنید می‌بینید آن را به نفع خودشان قطع و وصل کرده اند و صداگذاری روی آن با حوادث صحنه نمی‌خواند. پلیس مردم را می‌زند و لباس‌شخصی‌ها می‌گویند نزن، در حالی که صحنه برعکس است. لباس شخصی‌ها می‌زنند، پلیس از دستشان می‌گیرد و می‌آورد.”
حجت‌الاسلام و المسلمین سید احمد علم‌الهدی ـ که این هفته وناگهانی آیت الله می شود- دامنه شکاف کودتاچیان راوسیعتر می کند. امام جمعه معروف مشهد دست روی دیانت رئیس جمهوری می گذارد که تائید شده امام زمان است و نور از پیشانی مبارکش تتق می کشد: “برخی آقایان به جای آنکه به رضایت خداوند بیندیشند به دنبال رضایت برخی از مردم هستند.سخنان اخیر آقای احمدی‌نژاد درباره نوع برخورد با افراد بدحجاب به هیچ وجه درست نیست. متاسفانه ایشان نسبت به اجرای این قبیل مسایل شرعی، توجه لازم را ندارد.“
جامعه وعاظ تهران برای نخستین بار دچار انشعاب می شود.مخالفان “گدایی روحانیت از دولت” از طرفداران “اطاعت محض از ولایت” جدا می شوند. حالا وعاظ تهرانی دو تشکل دارند: ”جامعه وعاظ ولایی” و تشکل ”جامعه وعاظ تهران”.
فرا رسیدن تابستان باخبرهای”خوش” همراه است، به ویژه در زمینه اقتصاد. آخرین گزارش هاحاکی است: “بودجه سال جاری با کسری واقعی بیش از ۴۰ میلیارد دلار روبه‌رو است، رشد تولید ملی کشور به صفر رسیده، اشتغال‌زاترین بخش صنعت داخلی یعنی مسکن، برای دومین سال پیاپی در رکود عمیق به سر می‌برد، و صنایع نفت و گاز نیز با رکودی مشابه روبه‌رو شده اند. “
حلال مشکلات ظاهراچیزی نیست جز کاستن از ارزش ریال. این هفته اسکناسهای ۱۰ هزار تومانی، رونمایی می‌شود که نه تنها از نظر اقتصادی، از منظر هنری هم شاهکار به تمام معناست. یک روی اسکناس زیتونی رنگ عکس آیت الله خمینی است و روی دیگرش مقبره شیخ اجل سعدی و تغییر شعرجهانی استاد سخن از:
- بنی آدم، اعضای یک پیکرند- که در آفرینش ز یک گوهرند
به:
- بنی آدم اعضای یکدیگرند…
شاید هم به همین دلیل، دستور قبلی محمود احمدی نژاد برای انتصاب “قائم مقام شعر” در وزارت ارشاد، در این هفته بسرعت عملیاتی می شود. قرار بوده “شاعری به عنوان قائم مقام انتخاب شود که بعد جهانی داشته باشد یا دست‌کم در ردیف شاعران بزرگ جهان باشد” اما چون چنین شاعری در دسترس نبوده، شخصی به نام یحیی طالبیان را سر اینکار گذاشته اند. به گزارش خبرگزاری تخصصی حوزه دین، شبستان: “ایشان فعالیتی در زمینه شعر نداشته است. از سوابق وی می‌توان به استادی دانشگاه، مدیریت منابع وزارت علوم، عضویت در شورای نشر و چاپ، عضویت در شورای فرهنگ عمومی، عضویت در هیأت منصفه مطبوعات و مدیر مسئولی و سردبیری نشریه دانشگاه کرمان اشاره کرد.”
دریغاسعدی! شگفتا سرزمین حافظ و فردوسی وفروغ و شاملو!
مشکل اقتصاد و فرهنگ که با هم حل شد، نوبت حل مسائل جهانی می رسد. اگر “56 کشور معترض به نقض حقوق بشر در ایران” هستند، جوابشان این است: “در اقلیت هستند.”
ظاهرا جواب این پرسش روز هم به کودتا چیان مربوط نیست: “حقوق بشر؛ جبهه تازه مقابله آمریکا با جمهوری اسلامی ایران؟”
اما “خال بالا” را ـ بر اساس فرهنگ تیر خلاص- رستم خان قاسمی رو کرده است. فرمانده قرارگاه خاتم‌الانبیاء سپاه پاسداران می گوید در صورت درخواست رسمی آمریکا و بریتانیا، این قرارگاه آماده مهار لکه نفتی در خلیج مکزیک است.
و کارشناسان درحالیکه نمی دانند بخندند و یا گریه کنند، به یاد “برادر رستم” می اندازند:
- بعد ازنزدیک به یک ماه که از انفجار در یک سکوی نفتی در نفت‌شهر استان ایلام می گذرد، آتش‌سوزی و فوران نفت از این چاه نفتی در ایران ادامه دارد.
معاون محیط زیست دریایی سازمان محیط زیست ایران هم نسبت به احتمال تکرار فاجعه خلیج مکزیک در خلیج فارس هشدار می دهد و تاکید می کند: “پیامدهای چنین فاجعه‌ای به مراتب بدتر از انفجار چاه نفت در خلیج مکزیک خواهد بود.”
و یادشان نیست به “حاج آقا رستم” بگویند وتازه بعد از آنهمه جنجال، کشتی امداد غزه هم که هنوز راه نیفتاده است.
قطعنامه جدید شورای امنیت را هم می توان مانند احمد وحیدی، وزیر دفاع، که نامش در فهرست تحریم‌های جدید علیه جمهوری اسلامی دیده می شود، بی‌اثر توصیف کرد و افزود که این قطعنامه شکسته شدن “ابهت پوشالی” دولت‌های غربی را در پی دارد. یا مانند محمدرضا نقدی- از عوامل اصلی دستگیری و شکنجه- تحریم ها را مایه برکت برای جمهوری اسلامی خواند. وحتما جای خوشحالی هم دارد که سیل “برکت” همچنان بطرف جمهوری اسلامی جاری است.
وزارت خزانه‌داری آمریکا در چارچوب اجرای قطعنامه ۱۹۲۹ شورای امنیت علیه ایران، فرمانده سپاه و وزیر دفاع ایران را به همراه تعدادی از شرکت‌های نفتی، یک بانک دولتی و نیروی هوایی و فرماندهی موشکی سپاه در فهرست تحریم خود قرار می دهد.
استیوارت لوی، معاون وزارت خزانه داری آمریکا در امور مبارزه با تروریسم و اطلاعات مالی، می گوید: “شرکت های خصوصی در بخش های بیمه، انرژی و مالی به شکل روز افزونی در تلاشند تا از خطر همکاری با ایران پرهیز کنند.تقریبا همه موسسات بزرگ مالی یا روابط خود با ایران را کاملا قطع کرده یا آن را به شدت کاهش داده اند.ما اکنون شاهد آن هستیم که شرکت ها درطیف وسیعی از بخش های مختلف، از جمله بیمه، مشاوره، انرژی و تولید در حال اتخاذ تصمیم مشابه هستند”.
کنگره آمریکا اعلام می کند که پیش‌نویس طرحی را در دستور کار خود قرار داده تا علاوه بر شرکت‌های نفتی، موسسات مالی و بانک‌های خارجی را هم از هرگونه معامله و ارتباط با ایران منع می‌کند.
رهبران اتحادیه اروپا بر سر تحریم‌های بیشتر ایران در بروکسل به توافق می رسند؛ این تحریم‌هابا فراتر رفتن از قطعنامه تازه شورای امنیت سازمان ملل علیه ایران شامل اقداماتی برای منع سرمایه‌گذاری در بخش نفت و گاز و صنعت پالایشگاهی ایران خواهد بود.
کانادا هم به این تحریم ها می پیوندد. پای بریتیش پترولیوم هم به فهرست تحریم‌های آمریکا علیه ایران باز می شود.
قرار داد انتقال گاز باپاکستان بین زمین و آسمان معلق می ماند.یوسف رضا گیلانی، که اسم و فامیل و حتی وجناتش به یک هموطن شمالی می ماند، اما نخست وزیر پاکستان است، اول می گوید که “به عنوان عضوی از جامعه جهانی” به تحریم‌های شورای امنیت علیه ایران عمل می‌کند و قصد سرپیچی از آن را ندارد؛ بعد هم تکذیب می کند. باید دید در عمل چه اتفاقی می افتد.
امارات متحده عربی در اجرای تحریم‌های سازمان ملل علیه جمهوری اسلامی از فعالیت ۴۰ شرکت بین‌المللی و محلی در این کشور به دلیل “نقض تحریم‌های سازمان ملل و ارسال مواد و تجهیزات دارای کاربرد دوگانه” به ایران جلوگیری می کند.
خبرهائی می رسد که عربستان چگونه در کنار غرب قدم به قدم علیه جمهوری اسلامی به فعالیت مشغول است.
برخی منابع از “نقشه راه” سخن می گویند: “آمریکا و متحدانش از استرالیا و شرق آسیا تا قلب اروپا و همسایه اش کانادا، هم اکنون این سیاست آشکار را در قبال ایران پی می گیرند: تنگ تر کردن حلقه تحریم ها به منظور فشار حداکثری به ایران. آنها امیدوارند محدودیت های اقتصادی، هزینه بازی را برای ایران به حدی بالا ببرد که تهران در نهایت بدین نتیجه برسد که بین «هزینه و فایده»های برنامه هسته ای اش توازن معقولی وجود ندارد و بر این مبنا، از آن دست بکشد و از موضع ضعف، در مقام مذاکره قرار گیرد.”
و دراین میان “ابهت پوشالی”ناو هواپیمابر آمریکایی “هری ترومن”، با ۹۰ بالگرد و هواپیما، دوازده کشتی و یک زیر دریائی اتمی اسرائیل را از کانال سوئز در مصر رد می کند و بطرف خلیج فارس گسیل می دارد.عبور این ارتش دریائی از کانال سوئز با تدابیر نظامی ارتش مصر انجام می گیرد. گفته می‌شود واشنگتن قصد دارد طی سال جاری ۵۶ ناو هواپیما بر خود را در سواحل ایران مستقر سازد و نیروهای نظامی بریتانیا و فرانسه نیز به آنها افزوده خواهند شد.
ودرست دراین اوضاع، خبرگزاری فرانسه نتیجه یک نظر خواهی را منتشر می کند:” نتیجه یک نظر سنجی جهانی نشان می‌دهد که اکثریت مردم در بیشتر کشورهای غربی و در برخی از کشورهای اسلامی از حمله نظامی آمریکا به ایران حمایت می‌کنند.این نظرسنجی که از سوی مرکز تحقیقاتی پیو در ۲۲ کشور جهان صورت گرفته است، نشان می‌دهد که اکثر مردم در ۱۶ کشور جهان گفته‌اند برای این که ایران به سلاح اتمی مجهز نشود، آمریکا باید به ایران حمله کند. درصد مردم آمریکا، ۵۹ درصد از فرانسوی‌ها، ۵۱ درصد از مردم آلمان، ۵۰ درصد از اسپانیایی‌ها و ۴۸ درصد از مردم بریتانیا به حمله نظامی آمریکا علیه ایران رای مثبت داده‌اند.نتیجه این نظرسنجی در برخی از کشورهای اسلامی از این قرار است: ۵۵ درصد مردم مصر، ۵۳ درصد از اردنی‌ها، ۴۴ درصد از مردم لبنان و ۲۹ درصد از مردم ترکیه از حمله نظامی آمریکا به ایران حمایت کرده‌اند.”
و فقط رئیس سازمان انرژی اتمی جمهوری کم است تا ثابت کند حق با “اکثریت مردم” در 23 کشور دنیاست که او غروب چهارشنبه بادست پر می رسد: علی اکبر صالحی، ضمن اشاره به اینکه ایران توانایی تولید ماهانه پنج کیلوگرم اورانیوم ۲۰ درصد را دارد، می گوید: “بیش از ۱۷ کیلوگرم اورانیوم با غنای ۲۰ درصد در ایران تولید شده است”.
روزهای اول تابستان شاهد ارتقاء “ولی فقیه” به مقامی بالاتر از خداهم هست و به استناد بیانیه مهدی کروبی :“گمان نمی کنم خدا اختیارات ولایت فقیه را برای خودش قائل باشد.” نامه دکتر عبدالکریم سروش هم در نقد همین “خدا”ئی است که فرمان ارتداد او را هم صادر کرده و حتی هاشمی رفسنجانی هم حوصله همنشینی اش را ندارد.
کودتاچیان، بر فرهنگ “تیرخلاص” پا می فشارند. چفیه های عربی را بر گردن تاب می دهند و ایران رابسوی ویرانی می برند. ریشه های حیاتی آنها جز مانداب های القاعده و اخوان المسلمین، جائی را نمی یابد. اما، تاریخ ایران در همین تیر ماه به اسطوره آرش می رسد:
“از رویدادهای اسطوره ای این ماه پرتاب تیر بوسیله آرش است که برای مشخص کردن مرز ایران و توران و پایان دادن به جنگی درازمدت انجام شد. آرش راستکار و ایرانیان بر حق بودند و ایزد باد، تیر آرش را تا کرانه جیحون برد و همراه با آن سختی و غم را از دل و جان ایرانیان دور ساخت.”
آرش امروز، میلیونها نداو سهرابند. تیر آزادی برکمان سبز جنبش مدنی بسته اند وخدای عشق آن را تا فراسوی مرزهای ایران خواهد برد.