شما به «شاهدی» که یکدفعه از «غیب» میرسد اعتقاد دارید؟ پس این اعتراف بیسابقه مدیرعامل شرکت ملی نفت را بخوانید: «صنعت نفت گاو شیردهی بود و هست ولی این گاو شیرده در مدت اخیر، پوست و استخوان شده و رسیدگی و نگهداری میخواهد که همچنان شیر بدهد.» احمد قلعهبانی، این جملات را چهارشنبه گذشته در سالروز تاسیس شرکت ملی حفاری گفته است. بیچاره «گاو شیرده نفت» که از سال 84 تا نیمه اول 90، بیش از 471 میلیارد دلار به خزانه دولت ریخته، در عوض چنان بر او رفته که حالا «پوست و استخوان»اش باقیمانده است. از مرداد 84، شش و نیم سال گذشته و تا مرداد 92، تنها یکسال و نیم مانده است. فصل «پاسخگویی در نفت» نزدیک است.
1- شش سال پیش، وقتی که نفت با انواع شعارهای انتخاباتی «نواخته» میشد، تولید نفت ایران چهار میلیون و 72 هزار بشکه بود. این را اوپک در سال 2006، ثبت کرده است. امروز اما، بنا به گزارش اوپک، متوسط تولید نفت خام ایران به سه میلیون و 544 هزار بشکه رسیده است. قلعهبانی هم اذعان کرده که تولید نفت امسال ایران، نسبت به سال قبل، روزانه 20 هزار بشکه افت کرده است. حالا دیگر شعار «مافیای نفتی» پشت بلندگو نیست، وزرا پیدرپی آمدهاند و رفتهاند و معاونان و مدیران نفت، پشتبهپشت تغییر کردهاند. میزان تولید نفت و گاز اما، واقعیتی است که «نمره» را تعیین میکند.
2- کل درآمد نفتی 23ساله ایران از سال 60 تا 83 مجموعا 433 میلیارد دلار بوده است. یعنی حدود 38 میلیارد دلار کمتر از ششونیم سال اخیر. حالا این پولها چطور هزینه شده که قلعهبانی در همان سخنرانی گفته است: «سال به سال بودجه نفت توسط مجلس کم میشود.»
3- این گاو شیرده پوست و استخوان شده برای «پروار شدن» دوباره، فقط نیاز به پول ندارد. «تیمار» میخواهد. تیمارداران باید راه و روش درست تیمارداری بدانند. این درست که تحریمها، بار اضافهای بر دوش نفت شده است اما اگر نفت ضعیف نشده بود کمتر «غم» میدید.
4- مدیرعامل شرکت نفتی «انی» ایتالیا، در حاشیه اجلاس اوپک و در اوج تحریمها به هتل محل اقامت وزیر نفت در وین آمد و با رستم قاسمی دیدار کرد. چرا؟ او پول مانده در ایران را برای قرارداد بیع متقابل توسعه میدان دارخوین میخواست. نزدیک به دو میلیارد دلار. حالا اگر این قرارداد چند سال پیش بسته نمیشد امروز ما در شرایط تحریم، دست بالا را با یکی از بزرگترین شرکتهای نفتی اروپایی داشتیم؟!
5- مدیرعامل شرکت ملی نفت اعلام کرده است که در سه ماه پایانی سال، 17 قرارداد برای توسعه میادین نفتی امضا خواهد شد. به گفته قلعهبانی تاکنون شش تا هفت قرارداد هم امضا شده است؛ قراردادهایی که عمدتا با شرکتهای داخلی یا خارجیهای کوچک امضا شده است. اینکه شرایط تحریم، اقتضائات خاصی دارد را قبول داریم اما سوال مهم اینجاست اگر این شرکتها که بعضا حتی یک تجربه کوچک هم برای توسعه میادین نفتی ندارند، نتوانند به هر دلیل، به تعهدشان عمل کنند، تکلیف کشور چه خواهد بود؟ مگر نمونههایش را نداریم. از اسفند 83، قرار بود شرکت پترو ایران لایه نفتی پارسجنوبی را توسعه دهد اما تاکنون حتی یک قطر نفت هم از پارسجنوبی بالا نیامده است در حالیکه قطر تاکنون یک میلیارد بشکه نفت از میدان گازی مشترک پارسجنوبی استخراج کرده است. این درد ندارد؟! سیاست واگذاری میادین نفتی به شرکتهای بیتجربه صرفا بهخاطر داشتن پول، درست است؟!
6- «گاو شیرده نفت» اگر پروار بود در شرایط تحریم خیلی به کار میآمد. فکر کنید جهان بهجای حدود دومیلیون و 50 هزار بشکه صادرات نفت خام ایران به چهار میلیون بشکه صادرات نفت ایران محتاج بود. آنوقت آیا کسی جرأت حتی حرف زدن درباره تحریم خرید نفت ایران را داشت؟! فصل پاسخگویی نزدیک است.
7- حتی اگر از «گاو نفت»، پوست و استخوانی هم مانده باشد میتواند با فداکاری، ابزارهای خوبی برای شرایط سخت در اختیار کشور قرار دهد. نزدیکی ایران به کشورهای بزرگ تولیدکننده نفت و گاز میتواند بازی مصرفکنندگان بزرگ را برهم بزند.
منبع: شرق، ششم دی