چه کسی ماشه را می کشد؟

هوشنگ اسدی
هوشنگ اسدی

شهریور آغاز شده است، ماهی که خاطره اشغال ایران توسط متفقین را بر برگهای تاریخی خود دارد، ژاله خونین را و  آغاز جنگ هشت ساله با عراق را . جنگی که حاصلش نوشیدن جام زهر برای کسانی بود که سر فتح جهان را داشتند از راه بغداد. واکنون، در شهریوری دیگر بازندگان جنگ به کشور کوچک عراق، برای “کره زمین” شاخ و شانه می کشند و پرسش روز این است:

میدل ایست به “موقعیت حساس ایران و منطقه” اشاره می کند و می نویسد:“علائم و نشانه ها از حادثه ای مهیب خبر می دهند.خاورمیانه نگران آغازیک جنگ فاجعه بار است.”

مقاله گاردین درباره افزایش احتمال حمله به ایران چنین عنوانی دارد:“صدای طبل جنگ بلندتر می شود.”

سایت دیپلماسی ایرانی  که توسط صادق خرازی - سفیر اسبق ایران در فرانسه - اداره می شود، دقیقا همین حرف راتکرار می کند:“اروپایی‌ها و امریکایی‌ها پس از آنکه گفتند جای زندگی با ایران هسته‌ای نیست، فشارهای خود را علیه ایران همه‌جانبه از جمله از طریق تحریم افزایش دادند. در چنین حالتی می‌توان متصور بود که حتی حمله به ایران در صورت پافشاری‌اش بر برخورداری از سلاح هسته‌ای وجود دارد. آنها سیاست تنگ کردن هر چه بیشتر حلقه فشار علیه ایران را در پیش گرفته‌اند . حمله نظامی نیز می‌تواند جزء آن باشد و ایران نیز از همین نگران است.»

سکانداران کشتی نظام که به گفته مهدی کروبی “از مرده ها هم می ترسند،” و به نوشته وال استریت ژورنال “ دیگر در انظار عمومی مشروعیت ندارند و نمی‌توانند مشکلات کشور را حل کنند»  نزدیکی خطر را تائید و جهان را  تهدید می کنند.

رهبر جمهوری اسلامی که کارش شده عکس گرفتن بانظامیان،می گوید که آمریکا موجودیت جمهوری اسلامی را قبول نداردو هشدار می دهد :” در صورت حمله، جنگ به خارج از منطقه ایران کشیده خواهد شد. “

احمدی‌نژاد فقط در مقیاس جهانی حرف می زند:” در صورت حمله، پاسخ تهران کره زمین را شامل می‌شود.”

بیانیه سپاه پاسداران، کمی  به جهانیان تخفیف می دهد: “در صورت تهدید عملی دشمنان، منافع آنان در هر نقطه دلخواه مورد هدف قرار می‌گیرد.”

حرفهای سرلشکر فیروزآبادی، رییس ستاد کل نیروهای مسلح از همه خواندنی تر است:“بارها آمریکایی‌ها گفته اند که جمهوری اسلامی از قدرتی برخوردار است که اسراییل اگر قصد براندازی یا نابودی خود را دارد، می تواند جرات چنین حرکت نابخردانه ای را به خود بدهد. زیرا اسراییل چه چیزی دارد که در مقابل جمهوری اسلامی با ۷۰ میلیون نفر جمعیت جان بر کف و تجهیزات مدرن و فناوری روز، بایستد؟ حمله به ایران یک شوخی است.اسراییل فقط برای ارضای نیروهای داخلی و حفظ حکومت زهوار در رفته ای که آنجا هست، این تهدیدات را می کند، در حالی که به سمت نابودی در حال حرکت است.”

و ادامه اش نوشته بر جاده تهران- یزد:” آقا، ولی امر مسلمین هستند و موضع خود را بیان کرده اند، نیروهای مسلح نیز آماده بوده تا هرجا ایشان امر کنند، اجرای امر کنند. به عنوان یک نظامی باید تهدیدها را جدی بگیریم. ما نظامی ها همواره آماده هستیم و باید تهدیدات را جدی بگیریم، اما قاعدتا نه آمریکا و نه اسرائیل شرایط اقدام نظامی را ندارند.”

رئیس ستاد کل نیروهای مسلحی که می خواهد در” کره زمین” شاخ “ابر سرمایه داری” رابشکند ، حرفهای دیگری هم درجای دیگری می زند که با همه فرمایشات بالا فرق دارد و زبانش هم البته نیازمند ترجمه به فارسی :” من به عنوان موضعی که از منظر راهبردی دارم عرض می کنم که راهبرد عام ابرسرمایه‌داری جهت از هم پاشیدن وحدت اسلامی است ، ظهور امام زمان و حرکت به سمت وحدت و ایجاد هرگونه اتحاد در کشورهای جهان. تلاش در ایجاد مانع برای جریان اَبرسرمایه‌داری جهانی در رسیدن به نقطه هدف است که اگر اصرار برآن باشد نقطه هدف اَبَرسرمایه‌داری به سمت جنگ نظامی که امروز در ناتوی فرهنگی تجلی پیدا کرده است سیر می کند.”

یک سایت ایرانی فاش می کند که این سخنان گنده تر از هیکل “رئیس ستاد کل” کودتاچیان، در واقع سرقت مسلحانه از کتاب “رازهای کلوپ بیلدربرگ” نوشته یک روزنامه نگار روس بنام “دانیال استولین” منتشره در سال 2006  است. فیدل کاستروبه استناد این کتاب در باره حمله به ایران هشدار داد. تئوریسین های جمهوری اسلامی هم آن را به سبک  خودشان “ دوبله” کردند و توی یک لیوان ماستش، یک سطل اسلام و امام زمان ریختند.

واکنش‌های رسمی به احتمال آغاز برخورد نظامی در منطقه و نتایج احتمالی آن  هنگامی از سطح نظریه به صحنه عملیات می رسد که روسیه در اقدامی غیرمنتظره تاریخ دقیق راه‌اندازی رآکتور اتمی بوشهر را اعلام می کند.

سرگئی لاوروف، وزیر خارجه روسیه می گوید راه اندازی نیروگاه اتمی بوشهر یک قدم مهم و مانند لنگری است که فعالیت های هسته ای ایران را منوط به استفاده صلح آمیز خواهد کرد.

رضا تقی زاده ، مفسری که بادقت تمام اوضاع منطقه را دنبال می کند، می نویسد:“تاکید آیت‌الله علی خامنه‌ای بر این نکته که در صورت تحقق تهدید‌های نظامی خارجی، دامنه نبرد از حدود جغرافیایی ایران فراتر خواهد رفت، نشانه اشتراک نظر مسئولان جمهوری اسلامی پیرامون جدی بودن خطر رویارویی نظامی در آینده نزدیک و همچنین نگرانی آنها از عواقب احتمالی چنین برخوردی است. پیش از وی، علی شادمانی، رئیس اداره عملیات نیروهای مسلح جمهوری اسلامی، از آماده ساختن سه طرح نظامی تلافی‌جویانه در قبال هجوم احتمالی خارجی خبر داده بود.


file:///C:%5Chaatef
محمود احمدی‌نژاد نیز در روز دوشنبه، چهار مردادماه، و در گفت‌وگویی با پرس تی‌وی، تلویزیون برون‌مرزی انگلیسی‌زبان جمهوری اسلامی، گفته بود: “من اطلاع می‌دهم، آنها تصمیم گرفته‌اند تا سه ماه آینده علیه حداقل دو کشور منطقه عملیات (نظامی) انجام دهند.”

ناظران سیاسی از سر گیری مذاکرات صلح خاورمیانه با شرکت بنیامین نتانیاهو ، محمود عباس و باراک اوباما ،کشیده شدن پای جمهوری اسلامی به پرونده ترور حریری توسط  دادگاه بین‌المللی رسیدگی به ترور رفیق حریری را در کنار تدارک حمله و تنگتر کردن حلقه محاصره  جمهوری اسلامی ایران از طریق گسترش تحریم ها  می بینند .  

آمریکا رسما اعلام می کند که با مقام های هشت کشور از جمله شماری از همسایگان ایران برای اجرای تحریم ها علیه تهران گفت وگو کرده است. استوارت لیوی، مقام ارشد این وزارتخانه در امور تروریسم و اطلاعات مالی، با مقام های برزیل، اکوادور، ژاپن، لبنان، کره جنوبی، بحرین، امارات متحده عربی و ترکیه برای اجرای تحریم ها ملاقات کرده است.

روزنامه نیویورک تایمز گزارش می دهد کشتیرانی ایران در حال زمین گیر شدن است. سیاست تغییر نام و مالکیت ظاهری کشتی ها لو رفته و بی ثمر شده است.

دولت سوئیس، همین هفته یک میلیون و چهارصد هزار دلار از حساب‌های ایرانی‌ها را مسدود می کند.جمهوری اسلامی می کوشد با تبلیغات خبر پیوستن امارات متحده عربی به تحریم ها را نادرست جلوه بدهد .

آناتولی سردیوکوف، وزیر دفاع روسیه، تازه سوخت رسانی به نیروگاه بوشهر شروع شده که برگ دیگری از سیاست روسیه را رومی کند:” مسکو هنوز تصمیمی برای تحویل موشک‌های زمین‌به هوای اس- ۳۰۰ به ایران نگرفته است.”

ناظران سیاسی ، حرکت مهره ها در منطقه را دنبال می گیرند و به میز شطرنج آمریکا- روسیه می رسند. میزی که به شکل ایران است.

طالبان حاکم بر ایران به جان می زنند تا به این شطرنج سرنوشتی دعوت شوند. احمدی نژاد از همه بی تاب تر می نماید. این هفته به وزارت خارجه بخشنامه می فرستد: “همه دستگاه‌ها و نهادهای مربوطه موظف خواهند بود در فرآیند طراحی و اجرای سیاست‌های راهبردی در خصوص منطقه خاورمیانه، آسیا، دریای خزر و افغانستان در هماهنگی کامل با نمایندگان ویژه رئیس جمهور اقدام نمایند.”

 چهار نماینده ویژه  همگی جزحلقه کوچک نزدیکان رئیس دولت کودتا هستند. امری که به”خیز احمدی نژاد برای قطعدست خامنه ای از سیاست خارجی”تعبیر می شود. مهمترین سمت هم بعنوان  شغل هجدهم نصیب  پدر زنِ پسر احمدی نژاد شده که بعد ازنام گذاری توسط مداحان ویژه رهبر، معلوم نیست باید همان رحیم مشائی خطابش کرد یا نه ؛ آنهم در هفته ای که سند ایران دوستی او هم رو می شود: نابودی موزه ملی ایران.

سرنشینان “قطار” یا” قایق” نظام چنان سرگرم «فتنه‌تحریم‌های بین‌المللی» هستند که در داخل سنگ روی سنگ بند نیست. آدم چاره ای ندارد جز اینکه تفسیر مایکل لدین در وال استریت ژورنال را تحت عنوان “ترک‌هایی در سنگ ایران»   باور کند :” واقعیت این است که ایران به دردسر افتاده است. رهبران ایران دیگر در انظار عمومی مشروعیت ندارند و نمی‌توانند مشکلات کشور را حل کنند.دولتمردان جمهوری اسلامی امروز بیش از پیش با مخالفت‌های معترضین روبه‌رو هستند و علنا به جان هم افتاده‌اند.”

خبرهای هفته- مشت نمونه خروار- تفسیر بالا را تائید می کنند:

- مرکز آمار ایران : مدیران اقتصادی دولت فقط تا پایان سال ۱۳۸۶ با پرداخت بیش از ۲۰ هزار میلیارد تومان (۲۰ میلیارد دلار) وام زود بازده برای ایجاد اشتغال می‌خواستند بیکاران را سر کاربفرستند . در طول یکسال گذشته رقم بیکاران به ۳.۵ میلیون نفر رسیده‌اند.

 - مجید محمدی، می نویسد: شهادت غلامعلی حداد عادل در مورد مجتبی خامنه ای (داماد وی) آغاز کننده سازوکار دیگری در روال رهبر سازی در ایران است.

نماینده ولی فقیه در استان و امام جمعه بوشهر: “آمار نشان می دهد ۵۰ درصد از طلاق ها و اختلافات خانوادگی ریشه در بی حجابی دارد.”

- فعالان حقوق زنان می‌‌گویند این قانون، مجوز توزیع زنان مجرد بین مردان زن‌دار و پولدار است.

-  گروه‌های فشار حامی دولت به دفتر آیت‌الله دستغیب در شیراز حمله می  کنند.

هفته اول شهریور ماه را به پایان می بریم. روانه روز قدس هستیم. روز شعار تاریخی:

و ایران در خطر است . آنان که منافع ملی ایران را قربانی غزه و لبنان کردند، ایران را به آستانه جنگی هولناک رسانده اند.

د رهراس از این سرنوشت است که  خامنه ای طرفدار اتحاد کارگزارانش می شود،دستور قربانی کردن سعیدمرتضوی و دو دستیارش را می دهد و لای در را برای اصلاح طلبان حکومتی باز می کند.

موسوی خواهان اتحاد ملی می شود:” آرای مردم است که می تواند کشور را از بحرانی که در آن گرفتار شده، نجات بدهد و شور و نشاط را به جامعه بازگرداند.”

به ایران شلیک خواهد شد؟ طالبان شیعه که انقلاب مشروطیت را نا تمام گذاشتند، علیه مصدق برخاستند و با کودتای 28 مرداد راه آزادی رابستند و انقلاب بهمن را به مخوف ترین استبداد تاریخ ایران تبدیل کردند،ایران را قربانی”مکتب”خود خواهند کرد؟