دی ماه 57، دی ماه 88

هوشنگ اسدی
هوشنگ اسدی

تاریخ نگارش این “نگاه” غروب شانزدهم دیماه 1388 است. سی و یک سال پیش دراینطور روزی سران جهان غرب درجزیره “گوادولوپ” گرد آمدند. جوابیه آیت اله خمینی به پرسش هایشان را، بررسی و به اتفاق آراء باتغییر حکومت ایران موافقت کردند.

این تصمیم وقتی گرفته شد که بررسی  حوادث شکل گرفته از نوروز 1356 نشان می داد: شاه قادر به ادامه حکومت نیست.

محمد رضاشاه پهلوی که گفته بود صدای انقلاب را شنیده است، 10 روز بعد ایران را ترک گفت. هنگامی که او باچشمهای گریان ایران را ترک می گفت، تمامی قدرت نظامی- امنیتی رژیم مستقر بود. فقط  26 روز طول کشید تا این نیروها مانند “برف” آب شدند.

نظامی که  بر سرکار آمد، اکنون درهمان ماه دی وضعیتی مشابه دارد. جنبش مردمی که در طول سالهای سی گانه “نظام مقدس جمهوری اسلامی” مدام درخون مردم  غرق شده است؛ درآخرین خیزش خود که  بیشتراز هفت ماه عمر ندارد حاکمان را به کنج بن بست رانده و صدای “انقلاب” راکه شکل “اصلاح” دارد به گوش جهان رسانده است.

هفته ای دردی ماه که چهارشنبه اش  شانزدهم است، شاهد دوحادثه مهم دیگر است. در آغاز هفته گزارش سازمان اطلاعاتی انگلستان منتشر می شود. گزارشی که برای نخست وزیر انگلستان تهیه شده وبه صراحت “پایان” عمر جمهوری اسلامی را پیش بینی می کند.

خبری تازه نیست. تکرار سخنان نخبگان جامعه ایران و گزارشهای مطبوعات بزرگ جهان است که این هفته توسط چندنشریه دیگر هم تکرار می شود. مشت نمونه خروار:

حادثه مهم دیگر انتشار بیانیه شماره 17 میرحسین موسوی، یکی از رهبران جنبش سبز است. بیانیه “خواست های حداقلی” مردم ایران را تحت 5 عنوان جمع بندی می کند و در صدر اخبار دنیا قرار می گیرد. بیانیه در واقع خواستار اجرای مواد زمین مانده قانون اساسی جمهوری اسلامی در زمینه آزادیهای سیاسی و اجتماعی است.

کودتاچیان که از چهارشنبه گذشته گسترش سرکوب را کلید زده اند، این صدا را که پشتوانه میلیونی دارد، نمی شنوند. آنها صدائی را که خود در تظاهرات دولتی چهارشنبه گذشته در بوق کرده اند، شنیده اند.

کیهان ـ ارگان مرکزی کودتاچیان ـ اعلام می کند که بیانیه موسوی توسط سیا وموساد تهیه شده است. صادق لاریجانی رئیس قوه قضائیه می گوید: “دستگاه قضایی «پیام های مردمی» در تظاهرات روز چهارشنبه را شنیده است.” و این پیام چیزی نیست جز تشدید سرکوب که این هفته هم به نحو بیسابقه ای ادامه می یابد. خبر دستگیری سی نفر از اعضای “اپوزیسون” پخش می شود. فرمان قتل، توسط قاتل برای تبدیل به قانون به مجلس ارائه می گردد. روح اله حسینیان، یار غار سعید امامی با 36 نفر دیگر خواهان تصویب  قانونی هستند که بعد از 5 روز اعدام “محارب” را مجاز شمارد.

تا این قانون از “مجلس فرمایشی” بیرون بیاید، به پلیس دستور داده می شود: “مدارا نکنید.” تقریبا تتمه تمام  روزنامه های غیر دولتی “اخطار” می گیرند.  با صرف میلیونها دلار شبکه های تلویزیونی را با پارازیت بمباران می کنند. همه سایت های

“جریان فتنه” را به دست فیلتر می سپارند. دستگیری خانه به خانه ادامه می یابد. حتی منتقدین موسیقی را می گیرند. گزارشگران بدون مرز با انتشار بیانیه‌ای اعلام می کند ایران به بزرگترین زندان برای خبرنگاران در جهان مبدل شده است. ۴۲ خبرنگار ایرانی در زندان به سر می‌برند. این بخشی از فهرست ۱۸۶ نفر بازداشتی‌های بعد از عاشورا است.

یکی از دستگیرشدگان دکتر ابراهیم یزدی است. همان کسی که پیام آیت اله خمینی را تهیه کرد و توسط صادق قطب زاده برای سران جهان فرستاد. قطب زاده به اتهام کودتا اعدام شد، دکتر یزدی سالخورده و بیمار هم زندانی است. اعضای حزبش نهضت آزادی  هم زیر فشار اعلام می کنند فعالیت خود را  متوقف کرده اند.

تاریخ بیاد می آورد که شاخص ترین چهره نهضت آزادی- مهندس بازرگان- درشرایط مشابهی در دادگاه گفته بود:

در هفته ای که زمزمه قربانی کردن سعید مرتضوی شنیده می شود، به خانه محمدنوری زاد که تا چند ماه پیش در کنار مردم نبود، یورش می برند. حتی به مسیح مهاجری هم فشار می آورند که از مدیر مسئولی روزنامه جمهوری اسلامی کنار برود. روزنامه جمهوری زمانی یار دو قلوی کیهان بود.

کودتاچیان جانباختگان را هم راحت نمی گذارند. باز به ندا شلیک می کنند. این بار به سنگ قبرش. فیلم مستندی هم می سازند که بر اساس آن، ندا آقا سلطان در فیلم قتل خود بازی کرده، کیسه خون هم زیر لباسش پنهان بوده است. بعد ازاین ایفای نقش، دیگر بازیگران این فیلم او را در راه کشته اند.

 نیروی انتظامی بازهم له کردن جوانی توسط وانت را دروغ می خواند. کسی همین ایام را در سی و یک سال پیش بیاد می  آورد ومی نویسد: “در شب های الله و اکبر انقلاب، یکبار ارتشبد «ازهاری» نخست وزیر دولت نظامی به مجلس رفت تا گزارش تظاهرات و اعتراضات مردم را بدهد. او در همین گزارش گفت: این شعارها و تظاهرات دروغ است. در جوی آب «مرکورکورم» می ریزند و می گویند خون مردمی است که در تظاهرات کشته شده اند. نوار ضبط صوت روی پشت بام می گذارند و الله و اکبر پخش می کنند. من و خانمم رفتیم روی پشت بام و با دوربین نگاه کردیم، هیچ کجا مردم روی بام ها نبودند. نوار بود”.

شعار معروف “بازم بگو نواره” از این سخنان زائیده شد. خدا هزار بار پدر ژنرال را بیامرزد که  در آن دی ماه فقط دروغ گفت. دراین دی می کشند و غارت می  کنند و سپس دروغش می خوانند.

 وهنوز آغاز کار است. حکومت نظامی اعلام نشده، گام به گام گسترش می یابد. صاحبان قدرت و ثروت که فقط 40 میلیارد دلار ناقابل از بانک ها گرفته و پس نداده اند، این هفته سرانجام مصوبه مجلس را می گیرند تا  در طول 5 سال آینده “90 میلیارد دلار” یارانه را هر جور می خواهند خرج کنند و به کسی هم حساب پس ندهند. همانطورکه در مورد 320 میلیارد دلار درآمد نفت درچهار سال گذشته به کسی توضیح ندادند.

 کیهان حتی “آیت اله صانعی” را هم به سیا وصل می کند تاهم قال مرجعیت را بکنند و هم کمترین روزن اعتراض به کشتارو غارت را ببندند. بقیه کارها را “مردم” انجام می دهند که برایشان زره پوش های چینی ضد شورش خریداری شده است و کشتی کشتی به  سواحل ایران می رسد. روس ها کمی فاصله گرفته اند. چینی ها دارند همچنان می تازند.

بابک داد می نویسد:” کودتا چیان تب کرده اند.“وحتما بر اثر این تب است که دی ماه سی و یک سال پیش رااز یاد برده اند. فقط تانک های چینی را جانشین تانک آن روزگار می کنند. نمی بینند که پیچ ومهره نظام دارد شل و شلتر می شود. از کنسولی که در نروژ استعفا می کند، تا تیم ملی کاراته زنان که  پناهنده می شود و گویندگان صداو سیما که خود را کنار می کشند.

و در قلب هفته سرکوب، ناگهان برنامه نود یک ونیم میلیون پیام سبز می گیرد و شعار دیگری را بیاد می آورد:

دی ماه دیگری است در نیمه. نظامی که بنام اسلام آمده بود، مسجد قبا را در شیراز می بندد تا مردم نتوانند به آیت اله دستغیب اقتدا کنند.

وبلاگ نویسی از “چوبه‌های دار” بعنوان “آخرین پناهگاه ولایت فقیه” نام می برد. فرانکو فراتینی، وزیر خارجه ایتالیا، با اشاره به حوادث ایران می گوید: “وقتی که یک رژیم به مردم خود شلیک می کند، به پایین ترین سطح نزول می کند.”

تب تند نمی گذارد که کودتاچیان “خالدمشعل”  را در عربستان ببینند وسخنانش را بشنوند. خالد مشعل در دیدار با وزیر خارجه عربستان سعودی، در مورد نقش ایران در منطقه و امنیت اعراب می گوید: “ما روابط بسیار خوبی با ایران در رابطه با فلسطین داریم، اما ما طرفدار حفظ امنیت اعراب با همه جزئیات آن هستیم و هیچ ضرری را برای امنیت اعراب توسط هیچ کس نمی پذیریم. این سیاست حماس برای همه کشورهای عربی و اسلامی است.”

کودتا چیان در تدارک “رزمایش نظامی در تنگه هرمز” هستند. درهفته ای که “دن کیشوت” وار به جهان  درموردمساله هسته ای اخطار ومهلت یک ماهه داده اند؛ دریادار مرتضی صفاری، فرمانده نیروی دریایی سپاه، می گوید که سپاه با برگزاری این رزمایش علاوه بر “نمایش اقتدار و آمادگی فراگیر و همه جانبه خود برای رویارویی با هرگونه شرارت و ماجراجویی احتمالی، همچنان بر پیام اطمینان بخش و اعتمادآفرین جمهوری اسلامی ایران برای ملت‌ها و کشورهای منطقه تأکید دارد.”

چهارشنبه شانزده دی به شب می رسد. مجله اشپیگل، انگار که از موضوع “نگاه هفته” خبر داشته باشد، می نویسد: “بهمن ماه گذشته رهبری کشور با کبکه و دبدبه سی سالگی جمهوری اسلامی را جشن گرفت. جمهوری اسلامی با پرتاب ماهواره به فضا و تأسیسات اتمی زیرزمینی، خود را به مثابه یک ابرقدرت بلامنازع در خاورمیانه به نمایش گذاشته بود. ده ماه بعد، جمهوری اسلامی تلوتلوخوران به سوی پایان خود می‌رود. کسی نمی‌تواند با قطعیت بگوید خامنه‌ای و رییس جمهوری مورد حمایت وی، احمدی‌نژاد، چند ماه بعد، نخستین سالگرد انتخابات 22 خرداد را در زندان بسر نخواهند برد…”

و نویسنده ای مقاله اش را که در باره فروپاشی جمهوری اسلامی است، بااین شعر احمد شاملو به پایان می برد:

باش تا نفرین شب از تو چه سازد
که مادران سیاه پوش
داغداران زیباترین فرزندان آفتاب و ماه
هنوز از سجاده‌ها سربرنگرفته‌اند…