سناریوی اسفند ۹۰

اکبر گنجی
اکبر گنجی

طرح مسأله: نزاع جناح های گوناگون رژیم بر سر منابع کمیاب قدرت/ثروت/معرفت/منزلت در طول 33 سال عمر جمهوری اسلامی ادامه داشته است. در آغاز سی و چهارمین سال حیات این برساخته ای که گویی هنوز همه ی قوای خود را به فعلیت نرسانده، - به تعبیر دیگر همه ی پیامدهای خواسته و ناخواسته اش ظاهر نشده، - شاهد تشدید یکی از همین نزاع ها هستیم که ممکن است به حذف یک طرف بینجامد.

نزاع با احمدی نژاد و یارانش از ابتدای سال 1390 بسیار بالا گرفت و بست نشینی 11 روزه ی رئیس جمهور در منزلش یکی از حساس ترین لحظات این نزاع بود.

گفته اند که- قبل از بست نشینی-، احمدی نژاد از سلطان علی خامنه ای پرسیده بود: با ابقای وزیر اطلاعات توسط شما، آیا من حق دارم استعفأ دهم؟، ولی فقیه به پرسش او پاسخ مثبت داده بود.

اصول گرایان سنتی و مریدان سلطان بارها در همان زمان ادعا کردند که احمدی نژاد در جلسات خصوصی گفته است که آرای من از حدود 25 میلیون در انتخابات خرداد 88 به حدود 35 میلیون در آغاز سال 90 افزایش یافته است.

اصول گرایان سنتی(از جمله احمد توکلی) بارها اعلام کردند که احمدی نژاد با بست نشینی 11 روزه قصد داشت تا همچون مهندس میر حسین موسوی و مهدی کروبی مردم را علیه نظام و رهبری به خیابان ها بکشاند. اما موسوی و کروبی دارای این ظرفیت بودند و احمدی نژاد فاقد چنین ظرفیتی بود. برای این که مدافعان او در واقع مریدان سلطان بودند که به دلیل دفاع رهبری از احمدی نژاد از او دفاع می کردند. اما وقتی احمدی نژاد در برابر رهبری قرار گرفت، کسی به یاری او نیامد.

آن نزاع اینک به مرحله ی حاد یا تعیین کننده ای رسیده است. مدعا یا مسأله ی مخالفان او این است: احمدی نژاد با برنامه ریزی چند ماهه- یا یکی دو ساله- قصد تسخیر مجلس نهم را داشته تا در گام بعد انتخابات ریاست جمهوری خرداد 1392 را هم از آن خود سازد. این جریان انحرافی تمامت خواه، نه تنها به ولی فقیه اعتقاد ندارد، بلکه از پشت به “ آقا ” خنجر زده و می زند و تا تسخیر همه ی ارکان نظام- و حذف اصل ولایت فقیه- پیش خواهد رفت.

در چنین شرایطی گویی اصول گرایان مخالف احمدی نژاد، دو هدف متوالی یا همزمان را تعقیب می کنند: اول- شکست دادن احمدی نژادی ها در انتخابات مجلس. دوم- حذف او از ریاست جمهوری از طریق طرح عدم کفایت سیاسی در مجلس.

نوشتار کنونی به دنبال نشان دادن این موضوع است که مخالفان احمدی نژاد برای رسیدن به این اهداف چه اقداماتی می توانند انجام دهند، یا انجام خواهند داد؟

یکم- تبلیغ مجلس سلطانی : آنان بر این نکته تأکید می نهند که مجلس آینده باید دارای نمایندگانی باشد که کاملاً “تابع منویات مقام معظم رهبری” باشند. به عنوان نمونه، علی سعیدی- نماینده ی ولی‌فقیه در سپاه پاسداران- اخیراً گفته است:

“رهبری وظیفه دارد نسخه ی کامل را به طور صحیح و سالم به مردم معرفی کند، همچنین وظیفه ی دوم رهبر این است که این نسخه ی کامل را عملیاتی‌ کند و این نسخه اگر بناست جامعه را درمان کند باید در قالب سیستم حکومتی پیاده شود و وظیفه ی سوم رهبری این است که از نسخه ی کامل پاسداری کند. شما باید به حرکت دربیایید و زمینه ی عملیاتی‌سازی این دین را با کمک رهبری فراهم کنید…اگر بناست علی تنها نماند باید در صندوق‌های رأی به کسانی رأی دهیم که مشخصه ی اصلی آنها ولایتمداری است “[1].

سردار جعفری- فرمانده ی کل سپاه- نیز با طرح مدعای محبوبیت بالای سلطان، خواستار مجلس همراه رهبری شد:

“طبق نظر سنجی انجام شده در خرداد ماه از سوی سپاه، بیش از 80 درصد مردم طرفدار اصول انقلاب و مواضع رهبری هستند…دشمنان خارجی و مخالفان داخلی اهمیت نقش رهبری در پیش برد اهداف انقلاب را می دانند و در چند سال اخیر هجمه های خود به مقام معظم رهبری را افزایش داده اند. رابطه ی عاطفی و قلبی که بین رهبری و مردم در نظام اسلامی وجود دارد در حال حاضر و بخصوص بعد از فتنه ی 88 در سطح بالایی قرار دارد که اوج آن در راهپیمایی 9 دی بود…اگر تصور ما این باشد که نماینده ای را انتخاب کنیم که تنها به حل مشکلات فردی و محله ای ما بپردازد در جهت اهداف انقلاب اسلامی حرکت نکرده ایم و باید مردم سطح توقع خود از مسئولین را در جهت نیاز های امروز انقلاب بالا به برند”[2].

سویه ی دیگر این نوع تبلیغات این است که احمدی نژاد فاقد پایگاه اجتماعی است. به تعبیر دیگر، اگر رهبری و نظام احمدی نژاد را نخواهند، مردم هم او را نخواهند خواست. به عنوان نمونه، خبرآنلاین در مطلبی تحت عنوان “چرا 22 بهمن از عکس‌های احمدی‌نژاد خبری نبود؟ ” اعلام کرد که مردم وقتی به حال خود گذاشته شوند و نظام با سازماندهی احمدی نژاد را مقبول نشان ندهد، وی جایی میان مردم نخواهد داشت:

“وقتی هیچ فردی آنها را سازماندهی نمی کند پیام هایشان را ساده و رسا به گوشهایی که باید بشنود و چشم هایی که باید ببیند می رسانند. در ذهنتان تصاویر 9 دی88 و راهپیمایی های روز قدس و 22 بهمن 2 سال اخیر را مرور کنید! 22بهمن برگزار شد ولی در دستان مردم تصویری از رئیس جمهور نبود. چرا تصاویر آقای محمود احمدی نژاد روز جشن ملی دیده نشد؟”[3].

دوم- رد صلاحیت یاران احمدی نژاد : گفته می شود که شورای نگهبان 40 یا 60 یا بیش از 90 درصد کاندیداهای طرفدار احمدی نژاد را رد صلاحیت کرده است. اختلاف درصد ناشی از سه امر است:

اولاً: “ بالا ” چه درصدی برای تیم احمدی نژاد در نظر گرفته است.

ثانیاً: چه کسانی لیست احمدی نژاد تلقی می شوند یا خواهند شد. گفته اند که طرفداران او با سه لیست متفاوت زیر وارد انتخابات می شوند: الف- “ احمدی نژاد آری، مشایی نه “، یعنی جبهه ی پایداری. ب- ” احمدی نژاد آری، سکوت در برابر مشایی “، یعنی جبهه ی حامیان گفتمان انقلاب اسلامی. ج- ” احمدی نژاد آری، مشایی هم آری “، که تاکنون مخفیانه عمل کرده اند.

ثالثاً: چه تعداد از کاندیداهای “جریان انحرافی”(احمدی نژاد آری، مشایی هم آری) شناسایی شده اند.

مصباحی مقدم- رئیس کمیسیون ویژه ی طرح تحول اقتصادی مجلس- در 26 بهمن طی مصاحبه ای گفت که جریان انحرافی تاکنون “ چراغ خاموش ” حرکت کرده و قصد دارد 150 کرسی مجلس را از آن خود کند. وی برای شناسایی کاندیداهای این جریان ملاک هایی به قرار زیر ارائه کرد: معروف نبودن و شناخته نبودن، نداشتن منابع مالی، خرج های گزاف تبلیغاتی. مصباحی مقدم می افزاید:

“این جریان با زرنگی که انجام داده تابلوی خود را با نام حامیان دولت وارد عرصه ی انتخابات کرده‌است، تا از این لحاظ به مشکلی برنخورند و این جریان همواره در صدد است تا از منابع مالی دولت استفاده کرده و با ورود به مجلس همسو و همگام با دولت حرکت کند”[4].

نتیجه ی نهایی تأیید صلاحیت ها توسط شورای نگهبان در 3 اسفند به فرمانداری ها اعلام خواهد شد. میزان رد صلاحیت لیست مقبول رئیس جمهور، در واکنش احمدی نژاد موثر خواهد بود.

سوم- ابطال پیروزی ها توسط شورای نگهبان : فرض کنید که یاران احمدی نژاد در شهرهایی پیروز شوند. یک گام بالاتر، فرض کنید که لیست مقبول احمدی نژاد موفق به کسب اکثریت مجلس شود. در این صورت شورای نگهبان می تواند انتخابات شهرهایی را- به دلیل تقلب- ابطال و یا نتایج انتخابات را- پس از بازشماری آرأ- به سود مخالفان احمدی نژاد تغییر دهد.

نه تنها شورای نگهبان دارای تجربه ی بسیار موفقی در این زمینه است، بلکه اصول گرایان فضای ذهنی جامعه را برای انجام این عمل آماده می سازند. به عنوان نمونه، صدیقی- امام جمعه ی منصوب خامنه ای- در نماز جمعه ی 21 بهمن 90 تهران گفته است:

“در فصل انتخابات کاندیداها به مسایل فتنه‌انگیز نپردازند…کسانی که اسراف در تبلیغات می‌کنند نشان می‌دهند که امین شما در مجلس نخواهند بود و اگر دستشان به بیت المال برسد همین کارها را در مجلس هم انجام می‌دهند. کسانی که با ارباب قدرت و ثروت میدان‌داری می‌کنند وقتی نماینده شوند نماینده ی پولدارها می‌شوند…کسانی که رعایت نمی‌کنند و انتخاب خود را در گرو تخریب دیگران و یا نظام می‌دانند و یا برای خوشامد عناصر ضد انقلاب ایجاد بدبینی می‌کنند ایجاد فتنه و ناامنی کنند شورای نگهبان با آنها برخورد جدی می‌کند و حتی احتمال است آرای آنها ابطال شود “[5].

یکی دیگر از اتهامات تیم احمدی نژاد- که دلیل خوبی برای ابطال به دست شورای نگهبان خواهد داد- این است که برای تسخیر مجلس قصد دارد صدها میلیارد تومان از بودجه ی بیت المال را هزینه سازد. آیت الله جنتی- دبیر شورای نگهبان- خود بارها همین مدعا را در نماز جمعه ی تهران طرح کرده است. در آخرین مورد، سایت جهان نیوز در 23 بهمن ماه نوشت:

“طبق آخرین اخبار جریان انحرافی تصمیم دارد برای پیروزی در انتخابات مجلس نهم بیش از 900 میلیارد تومان هزینه کند”[6].

چهارم- پیش بینی تکرار فتنه : ممکن است احمدی نژاد تصمیم به مقابله گرفته باشد و اگر بخواهند با ابطال و تغییر آرا، نتایج انتخابات را عوض کنند، حداقل حوادثی مانند جنبش سبز پدید آورد. این یک احتمال جدی است که سلطان و اصول گرایان سنتی و دیگر مخالفان احمدی نژاد در نظر دارند. به همین دلیل سلطان علی خامنه ای پیشاپیش در نماز جمعه 14 بهمن 90 تکلیف آن را روشن کرد و به احمدی نژاد و جریان انحرافی اخطارهای لازم را نمود و گفت:

“نباید القاء بحران کرد. سعی می کنند با هزار وسیله اثبات کنند که در ایران بحران هست. چه بحرانی؟ کدام بحران؟ کشورِ آرام، ملتِ قوی، بانشاط؛ این همه کار از سوی دستگاه‌های گوناگون، از سوی آحاد مردم در این کشور دارد انجام می گیرد…بعضی‌ها به این نظارتهای شورای نگهبان و عوامل نظارتی معترضند. ممکن است اعتراضشان بجا و واقعاً درست هم باشد؛ منتها توجه کنیم که وقتی یک مقام مسئول قانونیِ مورد اعتماد تصمیمی گرفت، ما تسلیم باشیم . همه‌مان باید تبعیت کنیم …مسئولان از توطئه‌ی دشمن در کار انتخابات غافل نشوند. آن کسانی هم که در انتخابات رأی نمی‌آورند، مواظب باشند آن کلاهی که بر سر رأی ‌نیاوردگان سال 88 رفت، بر سر آنها نرود؛ فریب نخورند. همه‌ی نامزدهای انتخابات و همه‌ی هوادارانشان، خودشان را در مقابل توطئه‌ی احتمالی دشمن مسئول امنیت بدانند. انتخابات را متهم نکنند؛ کسی آب به آسیاب دشمن نریزد “[7].

بدین ترتیب، هر نتیجه ای که توسط شورای نگهبان اعلام شود، باید تسلیم آن شد و از آن تبعیت کرد، وگرنه، معترضان مجری طرح دشمن شده و آب به آسیاب دشمن ریخته اند. با عوامل دشمن چه خواهند کرد؟ زندانی شدن رهبران نمادین و اعضای جنبش سبز در مقابل چشمان احمدی نژاد است.

پنجم- طرح عدم کفایت در صورت نافرمانی از حکم سلطان: این احتمال وجود دارد که احمدی نژاد اخطار سلطان را نادیده گرفته و به روش های گوناگون بحران آفرینی کند. به همین دلیل باید از امروز به فکر فردا بود. اصول گرایان پس از مدتها کش و قوس- که بدون موافقت سلطان علی خامنه ای نمی توانست صورت بگیرد- اعلام کرده اند که پس از برگزاری انتخابات مجلس( در نیمه ی دوم اسفند ماه)، پرسش از رئیس جمهور در مجلس مطرح خواهد شد[8]. پرسش های ده گانه نشان دهنده ی سمت و سوی کار مخالفان احمدی نژاد است:

1- چرا قانون تسهیلات ارزی برای مترو تهران و کلانشهرها و حمل و نقل عمومی سایر شهرها علی‌رغم نیاز مبرم این شهرها به روان‌سازی ترافیک، ابلاغ و اجرا نشده است؟

2 - نرخ رشد اقتصادی کشور در سال 89 حدود 54 درصد بوده، اگر نرخ اعلام شده از سوی صندوق بین‌المللی پول را بپذیریم این نرخ حدود 3 درصد بوده است؛ در حالی که طبق برنامه باید حداقل 8 درصد باشد. آیا این امر حاکی از ضعف مدیریت بر اقتصاد کشور نیست؟ هم‌چنین با این نرخ رشد، آیا ممکن است یک میلیون و 600 هزار شغل در کشور ایجاد شده باشد؟

3- در اجرای قانون هدفمندی یارانه‌ها سهم بخش تولید صنعتی و کشاورزی تا کنون به درستی پرداخت نشده و باعث گران تمام شدن هزینه ی تولید کالا و محصول و آسیب دیدن بنگاه‌های اقتصادی شده. چرا دولت مقید به اجرای قانون مجلس نیست؟

4- مقاومت 11 روزه‌ ی جناب‌عالی در مقابل حکم حکومتی رهبر انقلاب اسلامی مبنی بر ابقای حجت ‌الاسلام مصلحی وزیر محترم اطلاعات چه توجیهی دارد؟

5-این سخن شما که مجلس در راس امور نیست چه هدفی را دنبال می ‌کند؟

6- وزیر ورزش و جوانان پس از 5 ماه از ابلاغ قانون تشکیل وزارت ورزش و جوانان با نامه‌ای غیرمعمول به مجلس معرفی شد. آیا این امر نوعی تلاش برای گریز از اجرای قانون نیست؟

7- مبلغ 1500 میلیارد تومان بودجه ارتقای شاخص‌های فرهنگی کشور در قانون بودجه ی سال 1389 چگونه هزینه شده است؟

8- چه ضرورتی وجود داشت که آقای منوچهر متکی وزیر سابق امور خارجه در زمان ماموریت خود به سنگال عزل شود؟ به طوری که علاوه بر تحقیر شخصیت ایشان، نظام جمهوری اسلامی ایران در سطح جهان آسیب ببیند؟

9- چرا جناب‌عالی با علم به این‌که انتقاد از برخی مجریان قانون عفاف و حجاب در رسانه ملی موجب کاهش اقتدار نظام در این حوزه و بدتر شدن وضع پوشش اسلامی در جامعه خواهد شد، در برنامه ی زنده تلویزیونی، ضمن متهم کردن برخی مجریان این قانون، برخلاف اجماع فقها بر وظیفه دولت اسلامی از امر به معروف و نهی از منکر که نیازمند اعمال قانون است، با اعلام این مطلب که راه حل این مساله منحصر به کار فرهنگی است، از دولت سلب مسوولیت نمودید و پس از مخالفت گسترده ی مراجع تقلید، ائمه جمعه، علمای بلاد و نمایندگان مجلس با سخنان شما در مصاحبه ی تلویزیونی بعدی اعلام کردید که سخن من همان است که گفتم؟ این رفتار شما چگونه توجیه می ‌شود؟

10- چرا نظریه ی ترویج مکتب ایرانی به جای مکتب اسلام را که توسط رییس دفتر شما بیان شد، علی ‌رغم ضدیت با مبانی انقلاب اسلامی و مخالفت قاطبه ی مراجع عظام تقلید و علمای بزرگ و دلسوزان نظام، تایید و بر آن تاکید نموده، باعث تنزل جایگاه انقلاب اسلامی و زنده شدن تعصبات قومی در میان مسلمانان و سوءاستفاده مخالفان وحدت اسلامی گردیدید؟ اصولا چرا از گروه موسوم به جریان انحرافی علی‌رغم هشدار و اعلام خطر علمای بزرگ، اعلام برائت نمی‌کنید؟ بلکه از این افراد دفاع می ‌کنید؟

اصول گرایان در این شرایط بر تهدیدهای خود افزوده و گفته اند که به دلیل پذیرش طرح سئوال از احمدی نژاد در نیمه ی دوم اسفند ماه، باید روزه گرفت. عبدالجبار کرمی- نماینده ی مردم سنندج و طراح اولیه ی سئوال از رئیس جمهور- طی مصاحبه ای گفته است:

“طراحان سئوال از احمدی نژاد باید به شکرانه ی این که یکی از اصول مهم و معتبر قانون اساسی احیا شده است، دست کم یک روز را روزه بگیرند…احمدی نژاد نباید این امر را زشت قلمداد کند”[9].

اگر شورای نگهبان و اصول گرایان با انواع و اقسام شیوه های خلاف لیست او را به شکست بکشانند، و او بخواهد ایستادگی کند، “طرح پرسش” به راحتی به “طرح عدم کفایت رئیس جمهور” تبدیل خواهد شد و با استناد به سخنان خامنه ای در نماز جمعه تهران- و افزودن ادله ی بسیار دیگر- به سرنوشت بنی صدر گرفتار خواهد شد.

اگر احمدی نژاد شکست در انتخابات مجلس را پذیرا شود، احتمال دارد طرح پرسش از وی نیز از دستور کار مجلس خارج شود. کار بسیار ساده ای است. با اشاره ی بالا، تعدادی از امضا کنندگان، امضای خود را پس خواهند گرفت.

اما این نزاع به سادگی پایان نخواهد یافت. افشاگری های احمد توکلی پیرامون “ فساد اقتصادی رحیمی “- معاون اول رئیس جمهور- واکنش متقابل وی را در پی داشت که توکلی را به ” رانت خواری “ و فساد متهم کرد. احمد توکلی در پاسخ به رحیمی اقدامات خود را با تأیید سلطان موجه ساخت:

“اینجانب به دستور مقام رهبری بورسیه شدم…زمین آموزشی را سال 68-69 به قیمت روز و تعرفه آموزشی از بنیاد خریدیم که با توصیه مقام معظم رهبری قسطی بهایش را بدهیم…علت عنایت رهبری هم اطلاع از نیت موسسان مجتمع بود”[10].

محسنی اژه ای- دادستان کل کشور- اعلام کرده که از روز شنبه 29 بهمن محاکمه ی 32 تن از متهمان اختلاس سه هزار میلیارد تومانی- به صورت علنی- آغاز خواهد شد. شروع دادگاه دو هفته قبل از انتخابات، دارای ارتباط وثیق با انتخابات است. قرائت کیفرخواست در روز شنبه و سخنانی که متهمان بیان خواهند کرد، بر سرنوشت طرفین تأثیرگذار است. به فرمان سلطان علی خامنه ای، این پرونده باید کاملاً گشوده و همه ی عناصر دست اندرکار برملا شوند. مخالفان احمدی نژاد قصد دارند از این فرصت بخوبی استفاده کنند. به همین دلیل احمد توکلی و الیاس نادران در 25 بهمن 90 طی نامه ای به قاضی پرونده تحت عنوان “پرونده ی فساد بزرگ مالی”، خواهان برخورد با این “فساد سازمان یافته”، “فساد سیستمی” و مقامات سیاسی دانه درشت شده و گفته اند که به “نعره هایی” که عوامل بالا خواهد کشید توجه نکنید:

“محاکمه کشیدن دانه درشتها می‌تواند اعتماد عمومی به نظام را احیاء کند یا ارتقا بخشد، و دستگاه قضاء را در جایگاه واقعی خود قرار دهد… فسادهای سازمان یافته بدون اتصال صاحبان قدرت سیاسی و طمع ورزان ثروت اندوز ممکن نمی‌شود…پر واضح است که بیش از حجم فساد مالی انجام یافته، سازمان یافتگی آن اهمیت دارد… متواضعانه تذکر می‌دهیم اولاً دانه درشتها از رسیدگی مستثنی نگردند، ثانیا بر اساس عوارض اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و فرهنگی ایجاد شده حکم متناسب صادر شود…علنی بودن دادگاه به معنای پخش آن از سیما بعد از پایان هر مرحله، جدی بودن مقامات قضایی در رسیدگی به این فساد مالی بزرگ و در جریان قرار دادن افکار عمومی نسبت به اعترافات متهمان بخصوص آنها که نادم از این اقدام خیانت‌بار خود هستند و استثنا نکردن دانه درشتها و منسوبین و منصوبین مقامات سیاسی می‌تواند در تقویت امنیت ملی در مسیر بازسازی اعتماد عمومی و اصلاح فرهنگ عامه موثر باشد…این تلاش مقدس شما و دستگاه قضا با مقابله و مقاومت عوامل این فساد سیستمی روبرو خواهد شد و علیه آن نعره‌ها خواهند کشید “[11].

در 26 بهمن، صادق لاریجانی- رئیس قوه ی قضائیه اعلام کرد که اتهام 5 تن از متهمان 32 نفره ی اختلاس سه هزار میلیارد تومانی، “مصداق ماده ی یک و دو قانون اخلالگران نظام اقتصادی کشور و نیز ماده ی چهار قانون تشدید مجازات مرتکبین ارتشاء و اختلاس و کلاهبرداری که مربوط به مفسدان فی‌الارض است، تشخیص داده شده‌اند و درخواست مجازات‌های مربوط در این خصوص شده است”[12].

محمود احمدی نژاد در 25 بهمن در دیدار با 4500 تن از “مشاوران جوان استانداری ها و دستگاه های اجرایی”- در سالن وزارت کشور- لب به سخن گشود و به مخالفانش پاسخ گفت. او گوشزد کرد که در برابر “بازی سیاسی” کسانی که میلیاردها به جیب زده و “دولت را آلوده جلوه می دهند”، کوتاه نخواهد آمد. روایت سایت ریاست جمهوری به شرح زیر است:

“امروز کسانی که دیگر نمی‌توانند دولت را به بی‌عدالتی، کم‌کاری و ناتوانی در اداره ی کشور و امور اقتصادی متهم کنند، با توسل به روش‌های مختلف قصد دارند، برچسب‌هایی را به دولت خدمتگزار برای رسیدن به مقاصدشان بزنند، اما تمام این تهمت‌ها و حرف‌هایی که زده می‌شود، به نوعی حاصل تلاش عده‌ای برای ایجاد یک بازی سیاسی در کشور است که می‌خواهند دولت پافشاری بر ارزش‌ها و ایستادگی در برابر دشمنان را کنار گذاشته و تمام وقت خود را صرف پاسخ به این سخنان بیهوده کند که البته دولت هرگز در مسیر آنها حرکت نکرده و نخواهد کرد. برخی افراد در ماه‌های اخیر خودشان بازار سکه و ارز را برای بهره‌برداری‌های میلیاردی خود به‌هم ریختند و سپس شروع به جوسازی‌های گوناگون و جنجال علیه دولت کردند. برخی افراد مدام می ‌خواهند، دولت را آلوده جلوه دهند . اگر فشارهای داخلی و خارجی که امروز به دولت اعمال می‌شود، صد برابر هم شود، حاضر نیستم به اندازه ی یک ریال بر خلاف عدالت و حقوق ملت کاری را انجام دهم…دستیابی به ارزش‌های الهی و انسانی با جنجال، هیاهو و بسیاری از هزینه‌های میلیاردی که عده‌ای برای رسیدن به مناصب سیاسی انجام می ‌دهند، محقق نخواهد شد”[13].

اما روایت خبرگزاری فارس، نکات جالب توجه دیگری دارد. حال نوبت احمدی نژاد است که بگوید مخالفانش قصد دارند باهزینه کردن صدها میلیارد تومان مجلس را تسخیر کنند. افشاگری های احمدی نژاد اگر چه در میانه ی جنگ بر سر منابع کمیاب قدرت/ثروت/معرفت/منزلت صورت می گیرد، اما به سود “مشروعیت زدایی” هرچه بیشتر “نظام سلطانی فقیه سالار” است. او می گوید:

“طرف خودش بازار سکه و ارز را خراب کرده و چندصد میلیارد بالا می‌کشد و بعد دولت را متهم می‌کند. برای مثال کسی که 150 میلیارد تومان برده زمانی که به او می‌گوییم برگرداند، می‌گویند به من تهمت نزنید اما جایی دیگر 10 هزار تهمت می‌ زند و ککش هم نمی‌گزد. اما عدالت برای همه است که اگر برادرت هم پایش را کنار گذاشت باید او را بزنی. برخی‌ها در کشور “آی دزد، آی دزد”‌ می‌گویند تا کسی حواسش به آنها نباشد. سر رفتن به مجلس چه خبر است که برخی تمام انقلاب را زیر سؤال می‌برند تا دو تا رأی یک روستایی بالا باشد. در جلسه[با فرمانداران] بنده گفتم مگر در مجلس چقدر حقوق می‌دهند که طرف حاضر است 50 میلیون هزینه تبلیغات بکند که فرمانداران گفتند برو بالاتر. گفتم 100؟ گفتند بالاتر. گفتم 150 میلیون؟ گفتند بالاتر. از نماینده ی مجلس می پرسی چقدر حقوق می‌گیری؟ می‌گوید 2 میلیون که اگر جمع کنی در طول 4 سال می‌شود 96 میلیون تومان. بنابراین معلوم نیست این افراد از کجا می‌آورند”[14].

در داستان بالا رفتن نرخ ارز و سکه، اولاً: دولت توانست بخشی از کسری یارانه ها را به دست آورد. ثانیاً: حدود پانصد نفر در عرض چند روز میلیاردر شدند. اتصال به دولت، راه بی دردسر ثروتمند شدن در ایران است. فقط چهار تن طلا فروخته شد. طلاهایی که طبقه ی جدید می سازند.

نتیجه : آیت الله خامنه ای به انتخاباتی با مشارکت بالا نیاز دارد تا مدعای مشروعیت نظام و رهبری را مجدداً مطرح سازد. او در 26 بهمن گفت:

“آنهائی که در مغزهای الکلیِ آفت‌دیده‌ی خود خیالاتی برای ملت ایران در سر می پختند، آنها[در راهپیمایی 22 بهمن] فهمیدند در ایران چه خبر است…همان عروسکهای خیمه‌شب‌بازیِ همیشگی در رسانه‌های دنیا به کار افتادند که این انتخابات را بی‌رونق کنند…حضور مردم در انتخابات می تواند کشور را پیش ببرد، از شر دشمن محفوظ و مصون نگه دارد؛ دشمن را در توطئه‌های خودش دچار تزلزل و تردید بکند؛ دشمن را وادار به عقب‌نشینی کند. انتخابات پرشور، مشت محکمی به دهان دشمن است…انتخابات مجلس نهم پر شور، با احساس، با بصیرت، با حضور فراوان مردم انجام خواهد گرفت تا به توفیق الهی مجلس خوبی نصیب مردم بشود”[15].

در مقاله ی “ مشارکت هشتاد درصدی در انتخابات مجلس “(روزآنلاین، 8/10/90) توضیح داده شد که چگونه به مشارکت بالا دست خواهد یافت[16]. حسین شریعتمداری در چند روز گذشته اعلام کرده که مشارکت بالای شصت درصد بوده و رو به افزایش است.

اما با مسأله ی احمدی نژاد چه خواهند کرد؟ به نظر اصول گرایان ، احمدی نژاد به دلایل زیر غیر قابل اعتماد است:

اولاً : تجربه ی بست نشینی 11 روزه. ثانیاً : دفاع همه جانبه از مشایی و بقیه ی همفکرانش. ثالثاً : بازی با بازار ارز در رویدادهای اخیر. رابعاً : امکان زد و بند با دولت های خارجی. خامساً : مدعی بودن در سطح رهبری.

ایستادن، بحران آفرینی های بزرگ و پیش بینی ناپذیری، با شخصیت او همخوان است. می گویند: همه با اجرای طرح هدفمندسازی یارانه ها مخالف بودند، اما مشایی- از طریق اتصال به امام زمان- به او گفته بود این طرح را اجرا کن، هیچ اعتراضی از سوی مردم صورت نخواهد گرفت. اجرای طرح ریاضت اقتصادی در یونان اعتراض های اجتماعی بسیاری پدید آورده است. اما اجرای طرح یارانه ها و تحریم های گسترده ی اقتصادی، تاکنون موجب بسیج اجتماعی نشده است. به همین دلیل احمدی نژاد چندین بار اعلام کرد که مدیریت طرح یارانه با امام زمان است.

به احمدی نژاد گفته اند- باز هم از طریق اتصال با موجودات رازآلود- که سلطان علی خامنه ای در حال مرگ است. می گویند یکی از دلایل ایستادگی او امید به مرگ خامنه ای و شکل دادن به آینده ی نظام و دگرگون کردن هویت آن است.

نه تنها این مسائل، بلکه اگر قرار بر سازش با غرب باشد، رژیم نیازمند تغییر احمدی نژاد است. اما همان گونه که در مقاله ی “ جنگ قدرت: همراهی با دشمن، خیانت به کشور “ گفته شد(بی.بی.سی، 17/11/90)، گشودن گره ی این کلاف امر ساده ای نیست[17].

از یک زاویه کار درست این است که احمدی نژاد به گونه ای عمل کند تا مجلس طرح عدم کفایت او را به تصویب رساند. برای این که وضعیت اقتصادی- در اثر نابخردی های تصمیم گیران غیر متخصص و تحریم های اقتصادی رو به تزاید- طی ماه های آینده بدتر و بدتر خواهد شد. اگر بتواند خود را مظلوم و قربانی قلمداد کند، پیامدهای خرابکاری های گذشته به گردن وارثان خواهد افتاد.

اما جدای از آرزوهای قدرت طلبانه ی احمدی نژاد، او نمی داند که پس از برکناری، با وی چه خواهند کرد؟ شاید همه ی مسائل و مشکلات را به گردن او بیندازند و محاکمه و زندانی اش کنند؟ این خود یکی از متغیرهای نگاه دارنده ی اوست.

البته متغیر دیگری را هم باید در این میان در نظر گرفت. محمود احمدی نژاد در خراب کردن کسانی که رهبر تمایل به حذف آنان داشت، مهارت زیادی از خود بروز داد. هاشمی و موسوی و کروبی و خاتمی و…برخی از مصادیق این لیست اند. اخیراً مدارک رانت خواری های احمد توکلی را رو کردند. محمد جواد لاریجانی در شش سال گذشته در حال مجیزگویی احمدی نژاد بوده است. احمدی نژاد اسناد فسادهای مالی دو برادر دیگر(علی لاریجانی و صادق لاریجانی) را هم در دست دارد. در 21 بهمن علی لاریجانی طی یک سخنرانی در شهر قم- با توجه به شب نامه هایی که علیه او توزیع شده بود- مجبور شد بگوید:“بنده نه در شهرک قدس و نه در پردیسان هیچ ساخت و سازی ندارم و اینجا باید عنوان کنم که بنده در قم به جز همان خانه پدری یک وجب زمین هم ندارم”[18]. شاید رهبر بخواهد در دوران باقی مانده ی ریاست جمهوری احمدی نژاد از وی علیه بقیه ی اصول گرایان هم استفاده کند. هیچ کس نباید جایگاه خود را تضمین شده بداند. از نظر خامنه ای، بسط و تشدید سلطانیسم تنها راه حل مسائل و مشکلات نظام است.

یک بار سلطان گفته بود که بروید و مجلس را بگیرید، که رفتند و گرفتند. گفته می شود که سلطان علی خامنه ای به برخی از سپاهیان گفته است که باید خودتان را برای گرفتن دولت آماده کنید. اگر “دستور کار سیاسی” این باشد، ابتدا باید کار احمدی نژاد را تمام کنند.

 

پاورقی ها

1- رجوع شود به لینک

2- رجوع شود به لینک

3- رجوع شود به لینک

4- رجوع شود به لینک

5- رجوع شود به لینک

6- رجوع شود به لینک

7- رجوع شود به لینک

8- رجوع شود به لینک

9- رجوع شود به لینک

10- رجوع شود به لینک

11- رجوع شود به لینک

12- رجوع شود به لینک

13- رجوع شود به لینک

14- رجوع شود به لینک

15- رجوع شود به لینک

16- رجوع شود به لینک

17- رجوع شود به لینک

18- رجوع شود به لینک